به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، نشریه «دیپلمات» در گزارشی به بررسی سفر وزیر دفاع چین به ایران و دیدار با «حسین دهقان» همتای ایرانی خود که روزهای گذشته صورت گرفت پرداخت و نوشت: وزرای دفاع ایران و چین دوشنبه هفته جاری توافقنامه همکاریهای نظامی در حوزههایی چون آموزش و عملیات ضد تروریستی را منعقد کرده و از برگزاری رزمایش نظامی مشترک در آینده نزدیک خبر دادند.
این نشریه نوشت: روابط دفاعی ایران و چین در سالهای گذشته به این سو رشد داشته به طوریکه در سال 2014 برای نخستین بار نیروهای دریایی دو کشور رزمایش دریایی را در خلیج فارس برگزار کردند. قبل از آن و در سال 2013 نیز ناو شکن ایرانی «سبلان» و ناو «خارگ» از شهر بندری ژانگ جیانگ در استان جیانگسو دیدار کرده بودند.در اکتبر 2015 نیز دریاسالار «سان جیانگو» معاون نیروی دریایی ارتش جمهوری خلق چین با وزیر دفاع ایران درباره زمینههای همکاری مشترک گستردهتر به رایزنی پرداخت.
این نشریه ژاپنی در ادامه با اشاره به همکاری های گذشته پکن، تهران در دهه هشتاد و نود میلادی و کمک به توسعه قابلیتهای دسترسی ممنوع (A2/AD) با فروش موشکهای تاکتیکی بالستیک و ضد کشتی چون «کرم ابریشم»، مینهای پیشرفته، قایقهای تندروی «هودانگ» و کمک به ساخت موشک ضد کشتی بومی ایرانی به نام «نصر» نوشت: به نظر میرسد که روابط دو جانبه دوباره درحال اوج گیری است.
بنابر گزارشها، چین در سال 2015 با فروش 150 فروند جنگنده چند منظوره «جی -10» به ایران موافقت کرده است که البته تاکنون دو طرف این خبر را نه تایید و نه تکذیب کردهاند و به نظر میرسد که این امر تنها با رفع تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل در سال 2020 در زمینه ارسال سلاحهای تهاجمی به ایران صورت پذیرد.
جی -10 هواپیمای جنگنده چندمنظوره است که توسط شرکت «چنگدوی» برای ارتش چین طراحی و تولید شده و در غرب به نام «اژدهای نیرومند» معروف است، این جنگنده همزمان به عنوان یک جنگنده و یک هواپیمای تهاجمی ایفای نقش میکند و برای اجرای عملیات در هرگونه شرایط آب و هوایی در شب و روز طراحی شده است. جی-10 سال 1998 اولین پرواز خود را انجام داد و تولید انبوه آن از سال 2002 آغاز شد.
در انتهای این تحلیل آمده است: گستردهتر شدن همکاری ایران و چین برای برنامه ریزان نظامی آمریکا با توجه به قابلیتهای رو به رشد دسترسی ممنوع نیروهای مسلح ایران و چین و خطرهای ناشی از آن بر ارتش آمریکا در خاورمیانه و آسیا موردی نگران کننده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، شبکه سیانان روز سهشنبه (بامداد چهارشنبه به وقت تهران) از احتمال انتصاب «تام کاتن» به عنوان وزیر دفاع آمریکا خبر داد.
روزنامه واشنگتنپست هم نوشته است که کاتن یکی از دو گزینه اصلی برای سمت وزارت دفاع است.
با این وجود «پائول مک لری» خبرنگار پایگاه «فارین پالیسی» این خبر را رد کرده و به نقل از دو منبع آگاه نوشته است «بسیار بعید است» که کاتن به این سمت انتخاب شود.
این سناتور جمهوریخواه و کم سن و سال آمریکایی بیش از هر چیز به مخالفت سرسختانه با توافق هستهای و بهبود روابط با تهران معروف است.وی از زمان ورود به سنا، طرحهای ضدایرانی متعددی را ارائه کرده است.
به گفته سیانان، «مایک پنس» معاون رئیسجمهور منتخب آمریکا به شدت حامی کاتن است و از معرفی وی به عنوان وزیر دفاع حمایت میکند.کاتن تا هفت سال قبل سرباز ارتش آمریکا بوده و مدتی در عراق حضور داشته است.از «جان بولتون» و «رودی جولیانی» از چهرههای به شدت جنگطلب و نزدیک به گروهک منافقین هم با عنوان گزینههای جدی وزارت خارجه دولت جدید آمریکا یاد شده است.
در صورت صحت این اخبار، کابینه ترامپ میتواند به یکی از ضدایرانیترین کابینههای چند دهه اخیر بدل شود.«دونالد ترامپ» رئیسجمهور منتخب آمریکا در جریان رقابتهای انتخاباتی بارها توافق هستهای ایران را «بدترین توافق تاریخ» توصیف کرده و وعده داده بود که در صورت انتخاب، رویکردی سختگیرانه در قبال ایران اتخاذ کند.
اهداف منطقهای استراتژیکترین مانور حزبالله در سوریه
حزبالله لبنان برای اولین بار است که چنین حجمی از مانور نظامی را در اراضی سوریه انجام میدهد. مقاومت لبنان برای انجام این مانور منطقه القصیر را انتخاب کرده که نمادی از آغاز مبارزات این حزب در سوریه در کنار ارتش این کشور برای حمایت از لبنان در برابر خطر تکفیریهاست که القصیر را به مقر امن خود برای تهدید لبنان با خودروهای بمبگذاریشده تبدیل کرده بودند. حزبالله لبنان عملیات خود در سوریه را در سال 2013 از القصیر آغاز کرد، از آن زمان تاکنون گزارشهای صهیونیستی و آمریکایی بر پایه اطلاعات گرفته شده از ماهوارههای مختلف نشاندهنده وجود سکوهای پرتاب موشکهای دوربرد در این منطقه و تونلها و کمینگاههای متعلق به حزبالله و کارگاههای تولید مهمات در این شهر است.
یکی از تیمهای نظامی شرکتکننده در این مانور، یگان ویژه حزبالله لبنان موسوم به یگان رضوان است که از نخبهترین مبارزان حزبالله تشکیل شده است، انتخاب سید هاشم صفیالدین عضو شورای فرماندهی حزبالله و رئیس شورای اجرایی حزب به نمایندگی از سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان برای نظارت و سخنرانی در این مانور نشاندهنده اهمیت مانور مذکور برای نیروهای مقاومت است.
گرچه برخی تصور میکنند که این اقدام منطقهای حزبالله لبنان میتواند پیامهای داخلی برای عرصه سیاسی این کشور داشته باشد، اما به نظر میرسد پیامهای اصلی این مانور نظامی عرضاندام در برابر دو دشمن حزبالله یعنی تروریستهای تکفیری و صهیونیستی است. این چیزی بود که مجله عبری زبان اسرائیل دیفنس نیز به آن پی برده و تصاویر منتشر شده از این مانور نظامی را تحت عنوان عرضاندام حزبالله منتشر کرده و نوشته که پیامهای این مانور متوجه اسرائیل است.
قطعاً این مانور نظامی با هماهنگی بشار اسد رئیسجمهور سوریه و ارتش این کشور انجام شده است، این در حالی است که دمیتری مدودوف نخستوزیر روسیه چندی پیش به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و هدف از این سفر را جلوگیری از تثبیت موجودیت ایران و حزبالله لبنان در سوریه اعلام شده است. بهاینترتیب میتوان گفت زمانبندی این مانور نظامی پیشاپیش نشاندهنده شکست تلاشهای منطقهای رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از تقویت نقش ایران و حزبالله لبنان در سوریه است. به این معنا، میتوان گفت که محور مقاومت برای حضور نظامی در سوریه از کسی اجازه نگرفته است تا کسی بخواهد در ادامه این روند محدودیت یا قیدوبندی ایجاد کند. مانور مذکور در شرایط زمانی خود نماد استقلال حزبالله بوده و اعتمادبهنفس این حزب به بازدارندگی در برابر دشمن صهیونیستی و تکفیری را نشان میدهد.
این مانور در شرایط حساسی در تاریخ سوریه و منطقه انجام میشود. حزبالله لبنان پس از نزدیک به چهار سال از تجربه مبارزات بیسابقه در تاریخ خود و جانفشانیهای گسترده نشان میدهد که حزبی شکستخورده و دچار فرسایش شده نیست. این مانور کذب بودن ادعاهای ارزیابیهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی مبنی بر فرسایش قوای نظامی حزبالله لبنان را اثبات میکند. مانور مذکور تأکید میکند که حزبالله لبنان علاوه بر نیروی انسانی آموزشدیده، باتجربه و با ایمان، از تجهیزات و امکانات پیشرفته و توسعهیافته نیز برخوردار است. لازم به ذکر است که رسانهها و ارزیابیهای اطلاعاتی صهیونیستی ترس زیادی از یگان ویژه رضوان دارند و این یگان را مسئول اصلی اجرای حملات زمینی به سرزمینهای اشغالی جهت تصرف الجلیل یا دیگر مناطق و شهرکهای صهیونیست نشین معرفی میکنند.
حزبالله نشان داد که ارزیابیهای نظامی رژیم صهیونیستی مبنی بر تملک تجهیزاتی به اندازه ارتشهای کلاسیک دنیا از سوی حزبالله بیهوده نیست و این حزب با ابزارهای قدرتی که در اختیار دارد دو مأموریت مهم یعنی حمایت از دولت سوریه به عنوان یکی از حلقههای محور مقاومت و حمایت از موجودیت لبنان در برابر جریانهای تروریستی و تکفیری را به انجام رسانده است. این موضوع ترجمان همان سخن سید حسن نصرالله آیت که گفته بود عناصر حزبالله در هر موقعیتی که نیاز باشد، حضور دارند.
هم زمانی انجام این مانور با روز شهید و سالروز شهادت عامل بزرگترین عملیات شهادتطلبانه حزبالله لبنان بر ضد رژیم صهیونیستی که بالغ بر 151 صهیونیست را به هلاکت رساند، میتواند اولین نوک پیکان پیامهای مانور مذکور را متوجه صهیونیستها کند. حضور خودروهای زرهی حزبالله، آن هم در خارج سرزمینهای لبنان نشاندهنده میزان قدرت و بازدارندگی این حزب در برابر خطرات و تهدیدات دشمن صهیونیستی است.
طبعاً انجام رژهای نظامی در این حجم نیازمند هماهنگی با یگانهای ارتش سوریه در منطقه است، علاوه بر این که باید به این نکته توجه کرد که حزبالله لبنان میداند که چنین اقدامات نظامی زیر نظر ماهوارههای رژیم صهیونیستی و هواپیماهای بدون سرنشین آنها انجام میشود و پیامهای برپایی چنین رزمایش قطعاً در تلآویو دریافت خواهد شد. بهاینترتیب میتوان گفت انجام مانور نظامی در این اراضی باز در موقعیت استراتژیک موردنظر میتواند چالشی برای قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی و ناکامی تلاشها و ادعاهای تلآویو برای جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته از اراضی سوریه برای حزبالله باشد.
حزبالله با این مانور ثابت کرد که جنگ آینده این حزب با رژیم صهیونیستی محکوم به معادلههایی نظیر مرزهای مشخص لبنان یا محیطها و بسترهای حضور این حزب نبوده و این حزب در مساحتی با عمق و توسعه جغرافیایی و نظامی و استراتژیک گسترده فعالیتهای ضد صهیونیستی خود را دنبال خواهد کرد.در همین راستا بود که شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی با اشاره به این مانور گزارش داد که حزبالله لبنان قدرت نظامی بالاتر از سطح بسیاری از ارتشهای کلاسیک را در اختیار دارد. این گزارش تأکید میکند که حضور خودروهای زرهی حزبالله در القصیر با این شکل علنی پیامی قوی به اسرائیل است که نشان میدهد سرزمینهای شمالی فلسطین اشغالی و منطقه الجلیل در موقعیتی بسیار خطرناک قرار دارند
جنوب یمن، صحنه کشمکش عربستان و امارات
جنوب یمن به صحنه کشمکش عربستان و امارات تبدیل شده است تا جایی که هر یک از دو طرف به دنبال تک روی و نفوذ در این منطقه هستند و حتی اختلاف و کشمکش آنان به تلاش هایی برای بیرون راندن کامل طرف مقابل شدت پیدا کرده است به گونه ای که در این راه از هر وسیله ای حتی وسایل ممنوعه که زندگی مردم و امنیت آنان را به خطر می اندازد نیز استفاده می کنند.
آزمون دشوار امارات در جنوب یمن
اکنون نقش امارات در جنوب یمن در بوته آزمایش دشواری قرار گرفته است و ابوظبی تلاش دارد حضور خود را در این نقطه حفظ کند از همین رو به نظر می رسد شتاب در موافقت با طرح اسماعلی ولد الشیخ فرستاده بین المللی به یمن برای توقف جنگ بدون حمایت از نظر متحد بزرگ خود یعنی عربستان در هیمن راستا صورت گرفت آن هم در حالی که امارات اهداف عربستان را نادیده گرفت.
این رویکرد امارات حاصل تلاش ریاض برای به حاشیه راندن ابوظبی و محدود کردن نفوذ آن در مسائل کلی بدون مشارکت یافتن در مسائل اصلی استان های جنوبی یمن است.
حمایت عربستان از دشمن تاریخی امارات
این در حالی است که عربستان همچنان از حزب اخوانی «الاصلاح» که دشمن تاریخی امارت است، حمایت مالی و تسهیلات میدانی را برایش فراهم می کند تا بتواند نفوذ خود را در جنوب یمن توسعه بخشد به اضافه اینکه درخاک خود برای رهبران این گروه پناهگاه امنی فراهم کرده است تا از این طریق بتوانند در یمن به ویژه جنوب این کشور فعالیت داشته باشند.
عربستان همچنین پس از فشارهایی که برای برکناری خالد بحاح به عنوان شخصیت مورد حمایت امارات اعمال کرد، توانست علی محسن الاحمر را به عنوان معاون رئیس جمهور به قدرت برساند.
علاوه بر این ائتلاف بین عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن و حزب الاصلاح برای این حزب امکان فعالیت گسترده ای را فراهم کرد.
واکنش عربستان به وضعیت دشوار در یمن
در این میان عربستان از حضور حزب الاصلاح در جریان جنگ علیه یمن به نفع خود بهره برداری کرد حال آنکه تا پیش از آن این حزب را یک گروه تروریستی می دانست اما پس از آنکه در یمن در تنگنا قرار گرفت و گزینه های محدودی برایش باقی ماند ناچار شد با یک گروه داخلی یمن یا همان حزب اصلاح تعامل داشته باشد.
به هر حال اخیرا جنوب یمن به صحنه تنش سیاسی بین امارات و عربستان تبدیل شده است به این معنی که این تنش بین عیدورس الزبیدی استاندار عدن و شخص مورد حمایت امارات از یک سو و ائتلاف منصور هادی و حزب الاصلاح تحت حمایت عربستان از سوی دیگر در جریان است.
این ائتلاف یک هدف اصلی را دنبال می کند که همان بیرون راندن طرف مقابل است و طرف مقابل یا همان امارات نیز در تلاش برای بیرون راندن ائتلاف مزبور است و البته کفه قدرت در این زورآزمایی به نفع عربستان است.
از جمله شواهد ضعف امارات در این کشمکش عبارتند از:
نخست: تلاش برای مجبور کردن استاندار عدن به برکناری ابوعلی الحضرمی مشاور ویژه خود و نزدیک به امارات، با موفقیت انجام شد، زیرا الحضرمی با حملات تبلیغاتی شدید ائتلاف هادی و الاصلاح روبه رو شد تا جایی که حتی پس از برکناری همچنان تحت فشار بود در نتیجه جنوب یمن را به مقصد امارات ترک کرد.
به این ترتیب نفود امارات در جنوب یمن تضعیف شد.
دوم: در تنگنا قرار دادن مسئولان مورد حمایت امارات در جنوب یمن.
سوم:مانع تراشی در کارهای اداری در عدن و استان های نزدیک به آن و متوقف کردن زندگی روزمره مردم به اضافه برکناری کارمندان حامی علی عیدروس الزبیدی و روی کار آوردن افراد نزدیک به هادی و حزب الاصلاح به جای آنان.
چهارم:گرد هم آوردن گروههای مخالف امارات در جنوب یمن.
در این شرایط نفوذ امارات در جنوب یمن فقط به چند استاندار و برخی کارمندان و افسران محدود شده است که عربستان در تلاش است آنان را نیز به حاشیه براند.