سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

تحلیل های سیاسی روز

برنامه سعودی‌ها برای انتخابات 96 ایران

عربستان احساس می‌کند که نارضایتی اجتماعی در داخل کشور و بستر انتخاباتی در سال 1396 می‌تواند زمینه‌ساز انتقال ناامنی به محیط داخلی ایران باشد.
به گزارش مشرق، عربستان سعودی که سالیان سال است با حمایت از گروه‌های تروریستی و تکفیری درصدد جلب رضایت اربابان صهیونیست و غربی خودش است این بار درراه حمایت آشکار  یکی دیگر از گروه‌های تروریستی و البته شکست‌خورده به نام گروهک تروریستی منافقین گام برداشته و در آخرین تلاش‌هایش برای مقابله با ملت و دولت ایران اسلامی تلاش می‌کند آنچه را سابق بر این صدام دیکتاتور معدوم عراق تجربه کرده، دوباره تجربه کنند در همین راستا و به‌منظور بررسی بیشتر چرایی پیوند سعودی‌ها با منافقین و تلاش آن‌ها برای گذاشتن دستان وحشی‌های داعشی  در دستان به خون آغشته منافقین با  «رضا سراج» رئیس سابق سازمان بسیج دانشجویی کشور و کارشناس مسائل استراتژیک به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*آقای سراج به نظر شما چرا عربستان سعودی درصدد پیوند زدن منافقین با داعش است؟ وازاین موضوع به دنبال چه سودی است؟

حرکت اخیر عربستان در قبال منافقین و حضور مسئول سابق  سازمان امنیت عربستان  در نشست سالیانه منافقین را باید دریک قاب بزرگ‌تر تحقیق کرد. آن قاب بزرگ‌تر هم درواقع چالش فرساینده‌ای است که آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها در مقابل بازیگران منطقه‌ای به‌ویژه در بین  ایران و عربستان راه انداختند.

در این چالش فرساینده، آمریکا سعی کرد از طریق موضوع مذاکرات و تعامل وانمود کند که قصد دارد روابطش را با ایران نزدیک کند و از طرفی هم با وعده رفع تحریم‌ها یک اشتباه محاسباتی درتیم آقای روحانی ایجاد کرد.

نتیجه این طراحی استراتژیک آمریکا این شد که ما حرکت صنعت هسته ایمان را متوقف کردیم و آن را به عقب برگرداندیم، دارایی‌های ما آزاد نشد، تحریم‌ها لغو نشد و در آن‌طرف بازی عربستان تحریک شد.

این تحریک عربستان باعث گسترش جنگ نیابتی در منطقه و ورود عربستان به جنگ یمن شد که مطابق خواست آمریکا و اسرائیل بود. در ادامه این روند و همان‌طور که آمریکا و آل سعود انتظار داشتند عربستان و کشورهای عربی در این چالش فرساینده با ایران به‌صورت طبیعی باید به اسرائیل نزدیک می‌شدند که این اتفاق هم افتاد.

ما شاهد نزدیکی کشورهای عربی به‌ویژه عربستان با اسرائیل بعد از شروع مذاکرات هسته‌ای و به‌ویژه بعد ازبرجام بودیم و این مناسبات دارد به سمت به رسمیت شناختن اسرائیل می‌رود و اسرائیل دارد وارد ژئوپولوتیک منطقه می‌شود.

اگر بخواهم بحث را جمع‌بندی کنم با این شرایط اسرائیل امن‌تر از گذشته می‌شود؛ ازنظر تقویت استراتژیک آمریکا و اسرائیل و چالش عربستان با ما هم بیشترمی شود و آخرین نشانه اینکه این چالش بیشتر شده است پیوند آشکار منافقین با  آل سعود وداعش است که به نظر می‌رسد عربستان در این چالش فرساینده، می‌خواهد تلاش کند از توان اطلاعاتی و عملیاتی داعش به‌صورت ترکیبی علیه امنیت ملی ما استفاده کند.

*طبق یکی از برنامه‌های اصلی داعش استفاده از نیروهای داخلی و عناصر بومی هر کشور برای انجام عملیات تروریستی در آن کشور مدنظر است آیا پیوند داعش و منافقین که سابقه انجام عملیات متعدد تروریستی و خرابکاری علیه ملت ایران رادارند نیز در همین چارچوب خواهد بود و ما باید منتظر تحرکات جدید منافقین در این زمینه باشیم؟

 قطعاً همین‌طوراست؛ نفوذ  و شبکه منافقین در داخل کشور وجود دارد و این خائنان به ملت ایران  بارها نشان دادند برای خدمت به اربابانشان از توان اطلاعاتی­شان برای انجام اقدامات مورد نظر آمریکا و اسرائیل استفاده می کنند؛  مثلاً استفاده از منافقین در ترور دانشمندان هسته‌ای، مشارکت منافقین در خرابکاری‌های متعدد علیه ایران جزء برخی از همین اقدامات است بنابراین تردید نکنید که داعش اگر بخواهد در محیط ایران عملیاتی را انجام دهد قطع به‌یقین از این به بعد با کمک تیم عملیاتی منافقین انجام خواهد داد، چرا که آن‌ها از توان اطلاعاتی و عملیاتی‌شان می‌توانند برای کمک به داعش استفاده کنند.

عربستان فراخوان ترکیب منافقین وداعش برای ضربه زدن به ایران است و به اعتقاد من نیمه دوم بازی چالش فرساینده بین ایران و عربستان در بعد از برجام تازه شروع‌شده است.

به نظر شما چون این افراد عناصر ایرانی محسوب می‌شوند از این‌ها در کشورهای دیگر چه در آمریکا یا اروپا خاورمیانه برای انجام عملیات تروریستی استفاده خواهد شد تا به این طریق ایران را وارد یک چالش جدید با جهان کرده و بخواهند با آبروی دولت و ملت ایران بازی کنند؟

من معتقد هستم این‌ها بیشتر در محیط داخلی ایران این ترکیب را کنند و پیوند داعش و منافقین بیشتر برای انتقال ناامنی به محیط داخلی ایران است؛ به نظر من طراحی استراتژی آمریکا و اسرائیل نیمه اولش تمام‌شده (که نزدیکی به ایران بود و ایجاد حساسیت در عربستان و تشدید جنگ نیابتی) نیمه دوم این بازی مشترک انتقال ناامنی به محیط داخلی ایران است.عربستان احساس می‌کند که نارضایتی اجتماعی در داخل کشور و بستر انتخاباتی در سال 1396 می‌تواند زمینه‌ساز انتقال ناامنی به محیط داخلی ایران باشد.

*فکرمی کنید منافقین و عربستان سعودی ازچه وقت باهم دست همکاری دادند و گذشته تاریخی کاری این‌ها از چه زمانی شروع‌شده است؟

من معتقد هستم سازمان منافقین به سرویس اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل و سرویس‌های اطلاعاتی منطقه متصل بوده و هست، که این اتصال از طریق سرپل‌های ساواک گذشته قبل از انقلاب به سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل و بعد سرویس‌های اطلاعاتی منطقه منتقل‌شده است.

همین سرپل‌های که منافقین را به عراق منتقل می‌کند و همین‌طور سرویس اطلاعاتی فرانسه در این انتقال خیلی نقش داشته است.

سفر مسعود رجوی قبل از شهادت حجاج به عربستان در سال 66 صحت دارد و این سرانجام شد و حتی منافقین در سرکوب انتفاضه شعبانیه مردم عراق درکنارصدام عراق نقش داشتند.

بنابراین منافقین یک سازمان تروریستی هستند که در خدمت سرویس‌های اطلاعاتی هستند؛ اینکه امسال این پیوند بیش از گذشته آشکارمی شود این نشان می‌دهد که عربستان برای انتقال ناامنی به محیط داخلی ایران عزمش را جزم کرده است. منبع:پارس

اردوغان: فردا خبر مهمی درباره کنار گذاشتن اختلافات با همسایگان اعلام می‌کنم

رئیس جمهور ترکیه گفت روز چهارشنبه خبر مهمی درباره کنار گذاشتن اختلافات با کشورهای همسایه را اعلام می‌کند.
اردوغان: فردا خبر مهمی درباره کنار گذاشتن اختلافات با همسایگان اعلام می‌کنم

 به گزارش مشرق، «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه اظهار داشت که روز چهارشنبه خبر مهمی را به مردم اعلام کرده و اختلافات با کشورهای همسایه را کنار خواهند گذاشت.

اردوغان طی سخنرانی در جمع هوادارانش در استانبول اعلام کرد دولت ترکیه فردا (چهارشنبه) تصمیم مهمی را برای کنار گذاشتن اختلافات با همسایگان خواهد گرفت.

به نوشته روزنامه «ینی شفق» وی گفت: «ما هرطوری که شده به این روند غلبه خواهیم کرد. دولت ما در حال آماده‌سازی مهمی است و جلسه شورای امنیت ملی را روز چهارشنبه تشکیل خواهیم داد. بعد از آن جلسه، تصمیم مهمی را اعلام می‌کنیم.»

اردوغان در پاسخ به درخواست‌ها و شعارهای مردم حول اعدام کودتاچیان، گفت: «ترکیه یک دولت قانونی دموکراتیک است. در دولت قانونی دموکراتیک نمی‌توان خواست مردم را نادیده گرفت. اگر مردم چنین درخواستی (اعدام) دارند، محل بحث درباره آن، مجلس است.»

رئیس جمهور ترکیه تاکید کرد اگر مجلس اعدام کودتاچیان را تصویب کند، او بعنوان بالاترین مقام ترکیه، آن را امضا خواهد کرد.

منبع: العالم

کشمیر کجاست و چه بر سرش آمد؟

کشمیر منطقه‌ای در شمال غربی شبه‌جزیره هند واقع شده؛ این روزها با کشته شدن رهبر 21 ساله حزب مجاهدین به ضرب گلوله، موجی از تظاهرات مردمی کشمیر را فرا گرفته است.
به گزارش مشرق، روز جمعه 18 تیرماه برهان وانی رهبر 21 ساله حزب مجاهدین به ضرب گلوله کشته شد و همین کافی بود تا موجی از تظاهرات و اعتصاب گسترده، کشمیر را فرا بگیرد.
 
فردای مرگ برهان وانی و پس از انکه تشییع جنازه او با حضور 70هزار نفر توسط نظامیان هندی به خشونت کشیده شد، تصاویر صورت ها و تن خونین مردم منطقه جامو و کشمیر بر روی شبکه های اجتماعی نقش بست. اما از بد حادثه 43 کشته و بیش از 2000 زخمی کشمیری در میان خبرهای نیس و آنکارا نظر جهانیان را به خود جلب نکرد. حالا دهمین روزیست که کشمیر روی خوش به خود ندیده و مردمی که از سوی هندی ها تروریست خوانده می شوند و از سوی احزاب پاکستانی گزینه ای برای اخذ رای دانسته می شوند، تحت شدید ترین تدابیر امنیتی به خیابان ها می آیند و مورد حمله قرار می گیرند.  
 
پلیس هند که پیش‌تر برای دستگیری وانی، 15 هزار دلار تعیین کرده بود، با اطلاع از حضور وی در مراسم نمازجمعه، موقعیت او را محاصره کرده و او و دو همراهش را به قتل رساند.

از همان شامگاه جمعه، سه روز عزای عمومی اعلام شده و اعتراضات به اقدام پلیس هند آغاز شد. زمانی که تشییع وانی با شکوه هرچه‌تمام‌تر برگزار شد، تظاهرکنندگان با قوت بیشتر به کار خود ادامه داده و در مواجهه با برخوردهای پلیس هند به درگیری‌های خشونت‌آمیز روی آوردند.
 
کشمیر کجاست و چه بر سرش آمد؟
تشییع با شکوه برهان وانی
 

دلایل بی‌توجهی جهانیان به سرکوب مردم کشمیر

آقای روح‌الله رضوی کارشناس مسائل کشمیر در گفتگو با تسنیم درباره مسئله کشمیر و دلایل بی‌توجهی جامعه جهانی به آن گفت : مسئله کشمیر هم باید همانند مسائل مهم منطقه‌ای دیگر مورد توجه قرار گیرد. اما دلیل اینکه چرا آن طور که باید و شاید به این مسئله پرداخته نشده است، به ویژه طی چند سال اخیر به بحران‌های منطقه‌ای برمی‌گردد.

بازیگرانی که در مسئله کشمیر تاثیرگذار هستند، یعنی هند و پاکستان طی 60 تا 70 سال اخیر در این زمینه ایفای نقش کرده‌اند و هر کدام از نگاه خود به این مسئله پرداخته‌اند و این مسئله سبب شد تا عملا زمینه نگاه بین المللی به این مسئله فراهم نشود.زیرا هند مسئله کشمیر را یک مسئله داخلی خود می‌ داند و پاکستان هم از این مسئله به عنوان  ابزار و اهرمی برای فشار بر هند استفاده می‌کند.

اصرار دولت هند بر این‌که مسئله کشمیر یک مسئله داخلی‌اش است و نیز نوع نگاه منفعت محور پاکستان به این مسئله باعث شده که طی این سال‌های طولانی، اطلاعات و اخبار درستی از کشمیر به خارج از این منطقه منتقل نشود و بحران‌های منطقه‌ای هم طی چند سال اخیر به آن(نپرداختن رسانه‌ها به مسئله کشمیر) دامن زده است.

 
رد پای انگلیس در اشغال کشمیر

رضوی درباره این‌که آیا استعمارگران  انگلیسی در مصایب و رنج طولانی مردم کشمیر نقش داشته‌اند، تصریح می‌کند که انگلیسی‌ها به هندی‌ها کمک کردند تا نیروهای نظامی خود را در کشمیر مستقر کنند.(استعمار پیر انگلیس در اشغال سرزمین متعلق به ملت فلسطین هم نقش اصلی و محوری را ایفا کرد)

از آن زمان، اختلافات میان هند و پاکستان شروع شد که با رخ دادن چند جنگ میان دو طرف به اوج خود رسید.

 
 
کشمیر کجاست و چه بر سرش آمده؟
نقشه‌ای از منطقه مورد مناقشه در کشمیر
 
کشمیر کجاست؟

کشمیر منطقه‌ای در شمال غربی شبه‌جزیره هند است که از ایالت جامو و کشمیر تحت کنترل هند، ایالت گلگت بلتستان و کشمیر آزاد تحت کنترل پاکستان و منطقه اقصای چین تحت کنترل جمهوری خلق چین تشکیل می‌شود. این منطقه عمدتاً کوهستانی است و رشته‌کوه قراقروم شامل قله کی۲ دومین نقطه مرتفع کره زمین و چندین قله مرتفع دیگر در آن قرار دارند.کشمیر یکی از حوزه‌های اصلی نفوذ زبان فارسی به‌شمار می‌رود.

ایالت هندی جامو و کشمیر حدود ۱۰۱٬۴۳۷ کیلومتر مربع وسعت دارد و در سرشماری سال ۲۰۱۱ بیش از ۱۲ میلیون نفر جمعیت داشته‌است. پایتخت تابستانی آن سرینگر مرکز تاریخی منطقه و پایتخت زمستانی آن جامو است. منطقه تحت کنترل پاکستان از کشمیر آزاد به پایتختی مظفرآباد با مساحت ۵٬۶۱۹ کیلومتر مربع و ایالت گلگت بلتستان با مساحت ۷۲٬۴۹۶ کیلومتر مربع تشکیل می‌شود و مساحت مناطق عمدتاً خالی از سکنه تحت کنترل چین هم ۴۲٬۶۸۵ کیلومتر مربع است.

 
کشمیر کجاست و چه بر سرش آمد؟ 

این منطقه تا پیش از استقلال هندوستان در سال ۱۹۴۷ یک دولت سلطنتی تحت‌الحمایه بریتانیا داشت. در جریان جدایی پاکستان از هند هر دو کشور مدعی حکومت بر این منطقه بودند که به وقوع چندین جنگ بین این دو کشور انجامید.

تحت حاکمیتمنطقهجمعیت % مسلمان % هندو % بودایی % سایر
هنددره کشمیرحدود ۴ میلیون۹۵%۴%*

جاموحدود سه میلیون۳۰%۶۶%۴%

لداخحدود ۲٫۵ میلیون۴۶%۵۰%۳%
پاکستانکشمیر آزادحدود ۲٫۶ میلیون۱۰۰%

گلگت-بلتستانحدود یک میلیون۹۹%
چیناقصای چین
 
 
سابقه تاریخی حضور تشیع در کشمیر به سده هشتم بازمی‌گردد. در این دوران برخی از صوفیان و علمای شیعه ایرانی و گروهی از سادات به این منطقه مهاجرت کردند. گسترش تشیع با تأسیس سلسله چک‌ها در کشمیر به اوج خود رسید. بعد از چک‌ها بااینکه شیعیان تا امروز از قدرت سیاسی به دور بوده‌اند، همچنان به حیات اجتماعی خود در کشمیر ادامه داده‌اند. امروزه شهرهای کارگیل، سرینگر، بدگام و دره کشمیر در بخش کشمیر تحت نظارت هند و مناطق بلتستان و گلگت در کشمیر تحت نظارت پاکستان، ازجمله مراکز مهم تشیع در کشمیر به شمار می‌آیند.  
 ایالت کشمیر (قبل از تقسیم) از پنج بخش دره کشمیر، جامو، لداخ، بلتستان، پونچ و گیلگت تشکیل شده بود. جمعیت کشمیر در سال ۱۹۴۱میلادی/ ۱۳۲۰ش. ۴۰۲۱۶۱۶ نفر بود که از آن میان ۷۷ درصد مسلمان، ۲۰ درصد هندو و ۳% سیک و اقلیت‌های دیگر بودند.
در سال ۱۸۴۶ بر اساس معاهده امرتسر، انگلستان حکومت کشمیر را به گلاب سینگ فروخت و او سلسله دُگرا را در این منطقه تأسیس کرد. در دوران حکومت سلسله دگرا مسلمانان به‌شدت سرکوب شدند و تبعیض شدیدی بین مسلمانان و هندو‌ها وجود داشت.
 
کشمیر تحت نظارت پاکستان

مناطق شمالی: بخشی از کشمیر تحت نظر پاکستان است که از جنوب و شرق با کشمیر تحت سلطه هند و کشمیر آزاد هم مرز است و در منتها الیه شمال پاکستان قرار دارد و از شمال به افغانستان و از شمال شرق به مرزهای چین محدود است. این منطقه به دو بخش عمده گلگت و بلتستان تقسیم شده است:

مناطق شمالی متمرکزترین منطقه شیعه نشین پاکستان است که مناطقی از آن مانند روندو و کلتری و کرمنگ در بلتستان و نگر در گلگت ۱۰۰٪ شیعه هستند. در حال حاضر مناطق شمالی به پنج شهرستان تقسیم شده‌اند که ۳۹٪ جمعیت آن شیعه اثناعشری، ۲۷٪ سنی، ۱۸٪ شیعه اسماعیلی و ۱۶٪ شیعه نوربخشی هستند.

کشمیر آزاد: کشمیر آزاد بخشی از کشمیر تحت نظارت پاکستان است که در غرب منطقه کشمیر هند قرار گرفته و با ۱۳۲۷۹۷ کیلومتر مربع مساحت، از نظر اداری دارای ریاست مستقلی است. اکثر جمعیت این منطقه را اهل سنت تشکیل می‌دهند و شیعیان به طور پراکنده در سراسر منطقه حضور دارند. بیشترین جمعیت شیعه کشمیر آزاد در مظفرآباد و اطراف آن مستقراند. پس از مظفرآباد، بیشترین شیعیان در شهرستان‌های کوتلی، پونج، باغ و میرپور زندگی می‌کنند.

کشمیر تحت نظارت هند

مهم‌ترین مناطق شیعه نشین در کشمیر هند از این قرارند:

  • کارگیل:در ۲۰۵ کیلومتری سرینگر است و ۱۴۰۰۰۰ هزار تن جمیعت دارد که ۹۰درصد اهالی آن شیعه هستند.
  • لداخ: با ۳۰۰۰۰ تن جمعیت که ۵۲ درصد آن مسلمانند و ۹۰ درصد مسلمانان شیعه هستند.
  • سرینگر: مرکز ایالت جامو و کشمیر با جمعیت ۹۰۰۰۰۰ نفری که ۹۴ درصد آنان مسلمانند و ۲۶ درصد مسلمانان شیعه‍.
  • بودگام: با جمیعت ۵۹۳۷۶۸ نفر که ۳۶ درصدشان شیعیه هستند.
  • باره مولا: جمعیت ۹۰۰۰۰۰ نفر و ۹۷ درصد مسلمان و ۳۲ درصد شیعه
 مراکز سکونت شیعیان در کشمیر هند
نام شهر جمعیت جمعیت مسلمان جمعیت شیعه
کارگیل۱۴۰۰۰۰-----حدود ۱۲۶۰۰۰
لداخ۳۰۰۰۰حدود۱۵۰۰۰حدود ۱۳۵۰۰
سرینگر۹۰۰۰۰۰حدود۸۴۶۰۰۰حدود۲۳۰۰۰۰
بودگام۵۹۳۷۶۸-----حدود ۲۱۲۰۰۰
باره مولا۹۰۰۰۰۰حدود ۸۷۳۰۰۰حدود ۲۰۰۰۰۰
 
 
 پراکندگی شیعیان در منطقه شمالی


نام شهرستان اثناعشری اسماعیلی نوربخشی سنی
غزر-----۸۷٪-----۱۳٪
دیامر۱۰٪----------۹۰٪
گلگت۵۴٪۲۷٪------۱۹٪
سکردو۸۷٪۱۰٪-----۳٪
گانگچه۵٪-----۸۷٪۸٪
 
 شیعیان اثنی عشری در کشمیر به دو گروه فرقه قدیم و فرقه جدید تقسیم شده‌اند که هر یک بعدها دچار انشعابات درونی شدند. این گروه بندی در اواخر قرن نوزدهم میلادی شکل گرفته است و ریشه در اختلاف بر سر رهبری دینی شیعیان داشته است. رهبری فرقه قدیم را علمای خاندان انصاری کشمیر بر عهده دارد که نسبشان به سید حسین قمی باز می‌گردد و از سده‌های گذشته در میان شیعیان از موقعیت بالایی برخوردار بوده‌اند. بنیانگذار فرقه جدید، سید مهدی موسوی از اهالی بودگام است که بعد از سفر به نجف و تکمیل تحصیلات و بازگشت به کشمیر در سال ۱۸۸۰م./۱۲۹۷ق. پیروان زیادی یافت. بعدها فرقه قدیم به دو گروه افتخاری و عباسی و فرقه جدید به دو گروه مصطفوی و محمدی تقسیم شدند که هر یک حسینیه‌ها و مساجد خاص خود را دارند. صاحبنظران، این گروه بندی‌ها را از عوامل تفرقه اجتماعی بین شیعیان کشمیر به حساب می‌آورند که خود از عوامل عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی در جامعه شیعی کشمیر است.

شیعیان در کشمیر تحت نظارت هندوستان، با بی‌توجهی دولت روبرو بوده‌اند. برخی نیز هندوها را به تفرقه افکنی بین شیعیان و سنی‌های هندوستان متهم می‌کنند. مجموع این عوامل باعث انزوای شیعیان کشمیر شده است؛ به شکلی که مشارکت شیعیان در امور سیاسی اندک است و شرایط اقتصادی آنان وضع مطلوبی ندارد. همچنین به دلیل اینکه بسیاری از شیعیان تحصیل کرده نیستند موقعیت شغلی مناسبی ندارند.

متن کامل 28 صفحه، اسناد ارتباط 11 سپتامبر با عربستان سعودی؛
اسناد موسوم به 28 صفحه که به نقش سعودی‌ها در حادثه 11 سپتامبر اشاره می‌کند علیرغم خواست ریاض و صرف مبالغ هنگفت برای جلوگیری از افشای آن بالاخره منتشر شد.

 به گزارش مشرق، سال 2002 گزارشی از علل و حواشی حملات 11 سپتامبر توسط دولت آمریکا تنظیم شد ولی 28 صفحه از آن که گفته می‌شود به نقش سعودی‌ها در این ماجرا اشاره می‌کند، هیچ‌گاه متشر نشده بود؛ تا اینکه جمعه شب مجلس نمایندگان رأی به انتشار این صفحات داد.

در پی این تصمیم، کمیته منتخب اطلاعاتی مجلس، این اسناد را منتشر کرد.

اردیبهشت ماه امسال بود که مجلس نمایندگان آمریکا با تهدید عربستان به بیرون کشیدن 700 میلیارد دلار از اقتصاد آمریکا، دیگر پی تصویب طرح ضدسعودی نرفت؛ اگر آن طرح تصویب می‌شد، خانواده قربانیان آمریکایی حادثه 11 سپتامبر از این حق برخوردار می‌شدند تا از دولت عربستان سعودی بخاطر حمایت از تروریست‌ها شکایت کنند و دستگاه پلیسی و اطلاعاتی آمریکا موظف می‌شد در خصوص نقش سعودی‌ها در این ماجرا تحقیق کند.

سعودی‌ها در خصوص انتشار 28 صفحه باقی مانده از گزارش 800 صفحه‌ای مربوط به 11 سپتامبر هم تاکنون سکوت کرده بودند؛ منابع مطلع اما می‌گفتند که این 28 صفحه به نقش حمایتی سعودی‌ها از تروریست‌ها اشاره دارد.

15 نفر از 19 تروریست دخیل در حملات 11 سپتامبر، اتباع سعودی بودند.

جمعه شب بلافاصله پس از انتشار 28 صفحه باقی‌مانده که البته بخش‌های از آن قلم گرفته شده و ناخوانا بود، «عبدالله بن فیصل» سفیر عربستان در آمریکا از انتشار این گزارش «استقبال» کرد و گفت: «امیدوارم این بخش از گزارش، شک و شبهه‌های پیرامون نقش کشور من در حملات 11 سپتامبر را برطرف کند».

روزنامه «گاردین» انگلیس نیز با انتشار متن این گزارش 28 صفحه‌ای نوشت: این بخش از گزارش یازده سپتامبر که مدتها محرمانه بود سوالاتی را درباره ارتباط اتباع سعودی با هواپیماربایان این حوادث مطرح کرده است.

بنا بر گزارش گاردین، دولت «باراک اوباما» رئیس‌جمهوری آمریکا حالا 28 صفحه‌ از گزارش کنگره درباره حملات یازده سپتامبر سال 2001 را که مدتها محرمانه بود و سوالاتی را درباره نقش عربستان در این حملات مطرح می‌کرد، سرانجام منتشر کرده است.

دو ماه قبل «باب گراهام» سناتور سابق آمریکا رئیس مشترک کمیته تحقیق کنگره، به برنامه «60 دقیقه» گفت که این اطلاعات محرمانه، طرحی کلی از شبکه‌ای از افراد را نشان می‌دهد که به اعتقاد وی از هواپیماربایانی که در حادثه 11 سپتامبر مشارکت داشتند، حمایت می‌کردند.

وی تصریح کرد که هواپیماربایان هنگامی که در آمریکا بودند «به طور قابل ملاحظه‌ای» مورد حمایت عربستان سعودی و مؤسسات خیریه و افراد ثروتمند عربستان بودند.

بنا بر گزارش گاردین، با این وجود کاخ سفید بلافاصله بعد از انتشار این گزارش که البته بخش‌هایی از آن همچنان قابل خواندن نیست، اعلام کرده که هیچ ارتباطی میان هواپیماربایان حوادث یازده سپتامبر و عربستان سعودی وجود ندارد. این در شرایطی است که در بخش‌های مختلف این 28 صفحه عناوینی مدام تکرار می‌شود که تلویحا به ارتباط هواپیماربایان با عوامل دولت عربستان سعودی اشاره دارد.

«جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید با این وجود اعلام کرد: این اطلاعات ارزیابی دولت آمریکا را مبنی بر اینکه هیچ شواهدی از ارتباط دولت سعودی و یا افراد عالیرتبه سعودی با القاعده وجود ندارد.گاردین در ادامه نوشت: این گزارش محرمانه 28 صفحه‌ای همانطور که اسناد اف بی‌ای نشان می‌دهد، چندین شماره که در دفتر تلفن «ابوزبیده» عامل ارشد القاعده کشف شده بود- شخصی که در ماه مارس سال 2002 در پاکستان دستگیر شده بود و همچنان نیز در زندان گوانتانامو نگهداری می‌شود- احتمالا، دست‌کم به صورت غیرمستقیم با تلفن‌هایی در داخل آمریکا ارتباط داشته است. یکی از این شماره‌ها متعلق به شرکتی‌ است در «آسپن» کلورادو که مسئولیت هماهنگی اقامت «بندر بن سلطان» سفیر وقت عربستان در آمریکا را در این ایالت برعهده داشته است.

علاوه بر این، بنا به اسناد اف‌بی‌آی، شماره تلفن یک محافظ شخصی در سفارت عربستان در واشنگتن، «که بنا به ادعای برخی»- چندین کلمه آن نوشته شده- در وسایل شخصی ابوزبیده،‌ یافت شده است.بر اساس این گزارش، جورج بوش، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا این بخش از گزارش تحقیقات سال 2002 کنگره در خصوص حملات 11 سپتامبر را طبقه‌بندی کرده بود، تا به اعتقاد خود از روش‌ها منابع اطلاعاتی آمریکا حفاظت کرده و آنگونه که بسیاری باور دارند، از انتقاد کردن و دلخور ساختن عربستان، به عنوان متحد آمریکا، جلوگیری کند.گاردین ادامه می‌دهد، ظاهرا در تحقیقات بعدی هیچ مدرکی که حکایت از آگاهی عربستان و مقامات ارشد این کشور و حمایت آگاهانه این کشور از 19 هواپیماربای حوادث یازده سپتامبر باشد، یافت نشد. از میان این 19 نفر، 15 تن از اتباع سعودی بودند. اما سیاستمداران و بستگان قربانیان حملات، تلاش خود را انجام دادند تا برای روشن‌کردن پرسش‌ها و رفع ابهامات در خصوص اینکه آیا اتباع سعودی با هواپیمارباها در ارتباط بودند یا نه، صفحات و بخش‌های محرمانه گزارش مذکور منتشر شود. از همین رو، اوباما،‌ فرمان از طبقه‌بندی خارج ساختن این گزارش را صادر کرد.

کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان، به شرط برخی ویرایش‌های خاص، به جهت محافظت از منابع، به افشای صفحات، رأی داد. «دوین نونز»،‌ رئیس این کمیته اظهار داشت «من از تصمیم دولت برای از طبقه‌بندی خارج ساختن این بخش از تحقیقات حمایت می‌کنم. زیرا که این اطلاعات می‌تواند بدون به خطر انداختن امنیت ملی، منتشر شوند. مردم آمریکا باید بتوانند به آن دسترسی داشته باشند.»وی در ادامه گفت «با این وجود،‌ ذکر این نکته مهم است که بخش مذکور، نتایج به دست آمده و بررسی شده را ارائه نمی‌دهد، و به ارائه سرنخ‌های تأیید نشده که بعدها به طور کامل از سوی جامعه اطلاعاتی، مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت، می‌پردازد.»

وی افزود،‌ بسیاری از یافته‌های جامعه اطلاعاتی آمریکا در گزارش کمیسیون 11 سپتامبر و نیز در خلاصه گزارش جدید و مشترک اف‌بی‌آی و سازمان سیا گنجانده شده است که البته این گزارش اف بی آی و سازمان سیا نیز به زودی از سوی مدیر مرکز اطلاعات ملی، منتشر خواهد شد.

«آدام چیف» از اعضای ارشد کمیته اطلاعات کنگره گفت «من امیدوارم که انتشار این صفحات- با تمهیدات لازم برای حفاظت از منابع اطلاعاتی‌مان و شیوه‌ جمع‌آوری آنها- گمانه‌زنی‌ها در خصوص اینکه در این بخش‌ از گزارش، سندی از دخالت مقامات سعودی یا مقامات بلندپایه این کشور در حملات 11 سپتامبر، وجود دارد، کم‌رنگ تر شود.»

اما این گزارش که پیش از انتشار آن گفته می‌شد اسنادی از ارتباط و نقش عربستان در حملات یازده سپتامبر را افشا می‌کند و چندی پیش با اعمال فشارهای ریاض جلوی انتشار آن گرفته شده بود چه می‌گوید؟

ترجمه متن اصلی این گزارش که در تأیید نقش مقامات ارشد دولت عربستان در این حملات و ارتباط آنها با عوامل حوادث یازده سپتامبر ارائه شده در ادامه آمده است:

* بخشهایی از این گزارش در متن اصلی سانسور شده که در ترجمه به صورت نقطه چین آمده است.

«برخی از هواپیماربایان حملات یازده سپتامبر، در شرایطی که در آمریکا بوده‌اند، با افرادی که ممکن است با دولت سعودی مرتبط باشند، در ارتباط بوده و از پشتیبانی و یا کمک آنها برخوردار بوده‌اند. اطلاعاتی، عمدتا از منابع اف بی آی، وجود دارد که نشان می‌دهد برخی مدعی شده‌اند که دست‌کم دو نفر از این افراد، افسران اطلاعاتی عربستان سعودی بوده‌اند: گزارش کمیته تحقیقات تأیید کرد که جامعه اطلاعاتی آمریکا نیز اطلاعاتی را در اختیار دارد ... که نشان می‌دهد این افراد مرتبط با دولت عربستان در داخل آمریکا ممکن است ارتباطات دیگری نیز با القاعده و دیگر گروه‌های تروریستی داشته باشند.»

این‌ها جملات ابتدایی این گزارش سال‌ها محرمانه جامعه اطلاعاتی آمریکا درباره نقش عربستان در حملات یازده سپتامبر است، اما با وجود این جملات که به طور مشخص از نقش دولت عربستان در این حوادث حکایت دارد، جملات دیگری در ادامه این گزارش گنجانده شده است تا ظاهرا اندکی از فشار بر دولت عربستان بکاهد. این جملات می‌گوید: «اف بی آی و سازمان سیا به کمیته تحقیقات اطلاع داده‌اند که از زمان یازده سپتامبر، موضوع نقش عربستان به طور جدی مورد بررسی قرار گرفته است، اما هر دو نهاد آمریکایی صرفا به درک محدودی از روابط عناصر تروریستی با دولت عربستان دست یافته‌اند. هیچ یک از شاهدان اف بی آی و سیا نتوانسته‌اند به طور مشخص میزان حمایت عربستان از فعالیت‌های تروریستی در داخل آمریکا و در سطح جهان ارائه دهند».

«یک دلیل مشخص برای این درک محدود این است که تحقیقات دولت آمریکا برای بررسی این مسئله تازه بعد از حملات یازده سپتامبر آغاز شد. پیش از یازده سپتامبر 2001، اف بی آی ظاهرا روی منابع اطلاعاتی در خصوص .............................اتباع سعودی در آمریکا به دلیل موقعیت عربستان به عنوان متحد آمریکا متمرکز نشده بود.»

ادامه متن این گزارش به این شرح است:

طبق اسناد مختلف اف بی‌آی و دست‌کم یکی از یادداشت‌های سازمان سیا، برخی از هواپیماربایان یازده سپتامبر، در شرایطی که در داخل آمریکا بوده‌اند، ظاهرا با افرادی که با دولت سعودی در ارتباط بوده‌اند، تماس‌هایی را برقرار کرده‌اند. در شرایطی که کمیته تحقیقات مشترک این موارد را در بازبینی اسناد اف بی‌ای و سازمان سیا افشار کرد، اما تلاشی برای بررسی و ارزیابی صحت و اهمیت این اطلاعات به صورت مستقل انجام نگرفت و اعلام شد که چنین کاری فرای محدوده وظایف کمیته تحقیقات مشترک است. در عوض، این کمیته جمع آوری اطلاعات دقیق‌تر درباره موارد افشاشده در اسناد و مصاحبه‌ها را برای انجام بررسی‌های بیشتر توسط جامعه اطلاعاتی آمریکا و در صورت امکان نهادهای اجرای قانون، به سازمان سیا و اف‌بی آی ارجاع داده است. چکیده‌ای از اطلاعات موجود درباره برخی از این افراد، روشنگر اهداف این گزارش خواهد بود:

  • عمر البیومی. اف بی آی گزارش‌های مختلفی از افرادی در جامعه مسلمانان دریافت کرده، که به سال 1999 باز می‌گردد، و مدعی است که البیومی احتمالا یک افسر اطلاعاتی سعودی است. فایل‌های اف‌بی‌آی از این امر حکایت دارد که پس از آنکه «خالد المحضار» و «نواف الحازمی» از جمله هواپیماربایان حوادث یازده سپتامبر در فوریه سال 2000 وارد سن‌دیگو شدند، البیومی کمک‌های قابل توجهی به آنها ارائه کرده است. البیومی هواپیماربایان را درست اندکی پس از دیدارش با فردی در کنسولگری عربستان سعودی، در یک مکان عمومی ملاقات کرده بود و شواهدی در فایل‌ها وجود دارد مبنی بر اینکه تعامل وی با هواپیماربایان ممکن است تصادفی و اتفاقی نبوده است. در طول این بازه زمانی، البیومی تماس‌های بسیاری با نهادهای دولت سعودی در داخل آمریکا داشته و از یک شرکت سعودی مرتبط با وزارت دفاع عربستان کمک مالی دریافت می‌کرده است. طبق اسناد اف‌بی‌آی، ......... در این شرکت اعلام کرد که البیومی با وجود اینکه تنها یکبار به این شرکت آمده اما درآمد ماهیانه نیز داشته است. این حمایت به میزان قابل توجهی در ماه آوریل سال 2000، دو ماه پس از ورود هواپیماربایان به سن‌دیگو افزایش یافته و در دسامبر سال 2000 اندکی کاهش یافت و تا ماه آگوست سال 2001 ثابت باقی ماند. این شرکت ظاهرا ارتباطاتی با اسامه بن‌لادن و القاعده داشته است. علاوه‌براین، اف‌بی‌آی اعلام کرد که البیومی با چندین نفر تحت تحقیقات اف‌بی‌آی و با موسسه خیریه «بنیاد سرزمین مقدس» (Holy Land Foundation) که به عنوان یکی از جبهه‌های جمع‌آوری کمک‌های مالی برای حماس تحت پیگرد بوده، ارتباط داشته است.
  • اسامه باسنان. باسنان احتمالا با المحضار و الحازمی در مدتی که در سن‌دیگو بوده‌اند، ارتباط داشته است. باسنان همکار نزدیک البیومی و «عمر بکاربشات»، یکی دیگر از همکاران نزدیک هواپیماربایان بوده است. او نیز در خیابان روبروی محل سکونت هواپیماربایان سکونت داشت و در اظهارنظری به یکی از عوامل اف‌بی‌آی گفته بود که بیش از البیومی از هواپیماربایان حمایت کرده است. طبق یکی از اسناد اف‌بی‌آی، باسنان به فرد دیگری گفته بود که بواسطه البیومی با الحازمی دیدار کرده و بعدها با دو نفر از هواپیماربایان بواسطه البیومی دیدار داشته است. وی همچنین به عامل اف‌بی‌آی اعلام کرد که البیومی به این دلیل دستگیر شد که الحازمی و المحضار را خیلی خوب می‌شناخت. این سند در ادامه می‌افزاید، باسنان و البیومی «مدت‌های طولانی با یکدیگر رابطه‌ بسیار نزدیکی» داشته‌اند. باسنان ارتباطات بسیاری با دولت سعودی داشته، از جمله مأموریت اخیر وی به عنوان مبلغ اعزامی عربستان سعودی که در اسناد اف‌بی‌آی با عنوان ............................................................................................ ........................................................ از آن یاد شده است. اف‌بی‌آی همچنین گزارش‌هایی را از افرادی در جوامع مسلمانان دریافت کرده که مدعی است باسنان ممکن است یک افسر اطلاعاتی سعودی بوده باشد. طبق یک یادداشت سازمان سیا، باسنان ظاهرا یک گذرنامه جعلی و حمایت مالی از مقامات دولت سعودی دریافت کرده است. وی و همسرش کمک مالی از سفیر عربستان در آمریکا و همسرش دریافت کرده‌اند. یک گزارش سیا همچنین نشان می‌دهد که باسنان در سال 2002 به هیوستون سفر کرده و با فردی که ........................................................................................................................... ................................... بوده دیدار کرده است. این گزارش همچنین می‌گوید، در طول این سفر یکی از اعضای خاندان سلطنتی سعودی مبلغ قابل توجهی پول در اختیار باسنان قرار داده است. اطلاعات اف‌بی‌آی نشان می‌دهد که باسنان یک افراط‌گرا و یکی از حامیان بن‌لادن بوده است و با جهاد اسلامی اریتره و [عمر عبدالرحمان از رهبران معنوی جامعه اسلامی مصر که در آمریکا به] «شیخ نابینا» [معروف است] در ارتباط بوده است؛
  • «شیخ الثمیری». طبق اسناد اف‌بی‌آی و یک یادداشت سازمان سیا، الحازمی و المحضار احتمالا با «شیخ الثمیری»، یک دیپلمات در کنسولگری عربستان در لس‌آنجلس و یکی از «امامان» در مسجد ملک فهد در کالور سیتی، کالیفورنیا ارتباط داشته است. طبق اسناد اف‌بی‌آی، این مسجد در سال 1998 با بودجه‌ای که «عبدالعزیز» ولیعهد عربستان سعودی تأمین کرده بود، ساخته شد. این مسجد ظاهرا محل اجتماع اعضای کنسولگری عربستان در لس‌آنجلس نیز بوده و به طور عمده به ترویج دیدگاه‌های ضدغربی شهرت دارد.
  • «صالح الحسین». در سپتامبر سال 2001، صالح الحسین که گفته می شود یکی از مقامات وزارت کشور عربستان بوده، در هتل مشابهی در «هرندن» ویرجینیا، جایی که الحازمی اقامت داشت، ساکن شد. در شرایطی که الحسین بعد از یازده سپتامبر مدعی شد که هواپیماربایان را نمی‌شناخته، عوامل اف‌بی‌آی اعلام کردند که وی آنان را فریب داده است. او توانست بعدا با وجود تلاش‌های اف‌بی‌آی برای یافتن محل اقامتش برای بازجویی مجدد، آمریکا را ترک کند؛
  • «عبدالله بن‌لادن». عبدالله بن‌لادن مدعی بود که برای سفارت عربستان در واشنگتن به عنوان یک افسر اجرایی فعالیت می‌کرد. اف‌بی‌آی بعدا او را به عنوان برادر ناتنی اسامه بن‌لادن معرفی کرد. او دوست نزدیک «Mohammed Quadir-Harunani»، یکی از همکاران احتمالی «محمد عطا» و «مروان الشحی» پیش از یازده سپتامبر سال 2001 بوده است.

کمیته تحقیقات مشترک همچنین به شواهد دیگری دست یافته که نشان می‌دهد افراد مرتبط با دولت عربستان ارتباطاتی با شبکه‌های تروریستی داشته‌اند، از جمله:

سازمان سیا و اف‌بی‌آی مسجد «ابن تیمیه» در کالور سیتی را به عنوان محلی که برای انجام فعالیت‌های مرتبط با افراط‌گرایی مورد استفاده قرار می‌گرفته، شناسایی کرده‌اند. چندین نفر تحت پیگرد و تحقیقات اف‌بی‌آی پیش از یازده سپتامبر ارتباطات نزدیکی با این مسجد داشته و گفته می‌شد که به پولشویی از طریق این مسجد اقدام کرده و پول‌هایی را در اختیاز سازمان‌های غیرانتفاعی در خارج از آمریکا مرتبط با اسامه بن‌لادن قرار داده‌اند. یک عامل اف‌بی‌آی در مصاحبه‌ای اعلام کرد که معتقد است دولت عربستان از طریق این مسجد به پولشویی اقدام کرده است

یک تبعه سعودی دیگر با ارتباطات نزدیک با آل سعود، ......................، یکی دیگر از سوژه‌های تحت پیگرد اف‌بی‌آی در ارتباط با اقدامات ضدتروریسم بود و ظاهرا در سال 199 در مرز جنوب غرب آمریکا وضعیت امنیتی را بررسی و در خصوص احتمال نفوذ افراد به داخل آمریکا گفت‌وگو می‌کرده.

بر اساس اسناد اف‌بی‌آی، چندین شماره تلفن در دفتر تلفن «ابوزبیده»، یک عامل ارشد القاعده که در ماه مارس 2002 در پاکستان دستگیر شد، کشف شده که احتمالا دست‌کم به صورت غیرمستقیم با شماره تلفن‌هایی در داخل آمریکا مرتبط بوده است. یکی از این شماره‌ها در داخل آمریکا متعلق به شرکت «ASPCOL» است که در آسپن کلورادو واقع است و در حقیقت امور مربوط به اسکان «بندر بن‌سلطان» سفیر آمریکا در کلورادو را عهده‌دار بوده است. اف‌بی‌آی تأکید کرد که شرکت مذکور، یک خط تلفن دارد که در دفاتر تلفن مکتوب عنوان نشده است. در پاسخ اف‌بی‌آی به درخواست کمیته تحقیقات مشترک به تاریخ 18 نوامبر سال 2002 آمده است، «پیگردهای سازمان سیا نشان داد که هیچ ارتباطی میان شماره‌های پیدا شده در دفتر تلفن الزبیده با شماره‌های موجود در آمریکا وجود ندارد».

طبق یکی از اسناد اف‌بی‌آی، شماره تلفن یکی از محافظان شخصی در سفارت عربستان در واشنگتن، که برخی گفته‌اند احتمالا یک ....................................................................................... باشد، در وسایل الزبیده کشف شده است.

بنا به اعلام یکی از مأموران اف‌بی‌آی در شهر فینیکس آریزونا، اف‌بی‌آی به «محمد القادحین» (Mohammed Al-Qudhaeein) مظنون است که در  .................................................   . « القادحین» در یکی از رویدادهای سال 1999 در یکی از پروازهای خطوط هوایی «امریکا وست ایرلاینز»‌ نقش داشته است که البته دفتر اف‌بی‌آی در فینیکس حالا به این نتیجه رسیده که شاید این حادثه یک مانور برای آزمودن امنیت پروازی بوده باشد. در طول این پرواز، « القادحین » و همکارش از مهمانداران پرواز سوالات مشکوک بسیاری پرسیده‌اند؛ «محمد القادحین» بعدا تلاش کرد تا دو مرتبه وارد کابین خلبان شود. او و همکارش در این پرواز به واشنگتن می‌رفتند تا در میهمانی سفارت عربستان شرکت کنند، و هر دو ادعا کردند که بلیط‌های آنها را سفارت عربستان خریداری کرده است. در مدت بازجویی‌ها، اف‌بی‌آی دریافت که هر دو نفر آنها که در این حادثه دست داشتند، ارتباطاتی با تروریسم دارند.

در نهایت کمیته‌ها به طور خاص در خصوص ماهیت جدی ادعاهای مطرح شده در یکی از یادداشت‌های سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) هستند که توسط اعضای کمیته مشترک تحقیقات در پرونده‌های دفتر اف‌بی‌آی در سن‌دیگو کشف شده بود ابراز نگرانی کرده‌اند. این یادداشت، که ارتباطات مالی ادعایی میان هواپیماربایان یازده سپتامبر، مقامات دولت سعودی، و اعضای خاندان سلطنتی عربستان را مطرح می‌کند، توسط یکی از افسران سازمان سیا با نام ............................................................... و بر اساس اطلاعات مندرج در پرونده‌های اف‌بی‌آی تهیه شده بود. این افسر سازمان سیا این یادداشت را برای مرکز مبارزه با تروریسم فرستاد تا احتمال وجود اطلاعات بیشتر در سازمان سیا در این رابطه بررسی شود. وی همچنین یک نسخه از این یادداشت را به مأمور اف‌بی‌آی که مسئولیت بازجویی از یکی از افراد مورد بحث در این یادداشت را برعهده داشت، تحویل داد. با وجود پیامدهای مشخص این یادداشت برای آمریکا، مأمور اف بی آی مذکور، آن را در یکی از پرونده‌های فردی گذاشت و به مقرهای اف‌بی‌آی ارسال نکرد. در نتیجه مراکز اف‌بی‌آی از جملاتی که در این یادداشت عنوان شده بود مطلع نشده بودند تا اینکه کمیته تحقیقات مشترک آن را کشف و در مرکز توجهات قرار داد................................................................. .................................................................................................................................................................................................. .................................................

ارتباطات احتمالی دولت عربستان با تروریست‌ها و گروه‌های تروریستی

برخی از هواپیماربایان حادثه یازده سپتامبر با افرادی که ممکن است با دولت عربستان مرتبط بوده‌ باشند، تماس داشته و از آنها کمک یا حمایت مالی دریافت کرده‌اند. اطلاعات بدست آمده از برخی منابع اف‌بی‌آی از این امر حکایت دارد که دست‌کم دو نفر از این افراد ظاهرا از افسران سازمان اطلاعات عربستان سعودی بوده‌اند. تحقیقات کمیته مشترک تأیید کرد که جامعه اطلاعاتی آمریکا نیز اطلاعاتی را در اختیار داشت که بیشتر بر اساس گمانه‌زنی‌ها مطرح شده بود و نیازمند تأیید مستقل بود؛ این اطلاعات نشان می‌داد که مقامات دولت عربستان در آمریکا ممکن است ارتباطات دیگری با القاعده و دیگر گروه‌های تروریستی داشته باشند.

در جلسات استماعی که در کمیته تحقیقات مشترک برگزار شد، هیچ یک از سازمان‌های سیا یا اف‌بی‌آی نتواسنتند به طور مشخص میزان حمایت عربستان از فعالیت‌های تروریستی در سراسر جهان و یا داخل آمریکا را تأیید کنند. هر دوی این سازمان‌ها اعلام کردند که مسائل مرتبط با تروریسم عربستان را به صورت خصمانه‌ای دنبال کرده‌اند.

پیش از یازدهم سپتامبر سال 2001، اف‌بی‌آی ظاهرا بر تحقیقات در خصوص ........................................................................... ................................................................................................................ اتباع عربستان در داخل آمریکا به دلیل جایگاه عربستان سعودی به عنوان متحد آمریکا متمرکز نشده بود. .................................................................................................................... ...........................................................................................  . یک نماینده ..................................................... اف‌بی آی، پیش از یازده سپتامبر، در جلسات استماع شهادت داد که اف‌بی‌آی «هیچ گزارشی از هیچ یک از اعضای جامعه اطلاعاتی آمریکا» مبنی بر وجود یک ............... در آمریکا دریافت نکرده است.

از یک سو این احتمال وجود دارد که این نوع ارتباطات مطرح شده در گزارش‌های اف‌بی‌آی و سازمان سیا، همانطور که در ................... مورخ 2 جولای 2002 اعلام شد، «شواهدی متقن مبنی بر حمایت از این تروریست‌ها در داخل دولت عربستان»‌ باشد. از سوی دیگر این احتمال نیز وجود دارد که تحقیقات بیشتر در خصوص این ادعاها توضیحاتی در خصوص این ارتباطات بدست دهد.

با توجه به پیامدهای جدی این اطلاعات در سطح ملی، رئیس کمیته تحقیقات مشترک جمع‌آوری اطلاعات مرتبط برای بازبینی تحقیقات و انجام بررسی‌های مناسب و اقدامات اطلاعاتی به اف‌بی‌آی و سازمان سیا ارجاع داده است.

ارتباطات احتمالی میان هواپیماربایان یازده سپتامبر و مقامات دولت سعودی در آمریکا

در بررسی اسناد و یادداشت‌های سازمان سیا و اف‌بی‌آی، اعضای کمیته تحقیقات مشترک اطلاعات ذیل را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده‌اند:

فردی که به «نواف الحازمی» و «خالد المحضار» کمک کرده ممکن است با دولت عربستان مرتبط بوده باشد. فرد دومی که با الحازمی و المحضار تماس گرفته نیز روابطی با دولت عربستان داشته شامل، ارتباطاتی با سفیر عربستان در آمریکا. همچنین گزارشی در پرونده‌های اف‌بی‌آی وجود دارد مبنی بر اینکه گفته شده هر دوی این افراد احتمالا افسران اطلاعاتی عربستان بوده‌اند.

هواپیماربایان یازده سپتامبر احتمالا با دیگر مقامات دولت عربستان در داخل آمریکا پیش از حملات یازده سپتامبر نیز در ارتباط بوده‌اند؛ و

مقامات دولت عربستان در آمریکا احتمالا با شبکه تروریستی اسامه بن‌لادن ارتباط داشته‌اند.

عمر البیومی و اسامه باسنان

این دو نفر که پیش از حملات یازده سپتامبر سال 2001 میلادی نیز برای اف‌بی‌آی شناخته شده بودند ممکن است به الحازمی و المحضار در زمانی که پیش از وقوع این حملات در سن‌دیگو زندگی می‌کردند کمک‌ها و یا پشتیبانی ارائه داده‌اند. در شرایطی که شواهد مستندی وجود دارد مبنی بر اینکه البومی به الحازمی و المحضار کمک کرده است، پرونده‌های اف‌بی‌آی صرفا شواهد محدودی را در خصوص ارتباطات باسنان با این دو فرد در خود جای داده است.

زمانی که الحازمی و المحضار به سن‌دیگو آمدند، البیومی کمک‌های قابل توجهی به آنها کرده است. قبل از این دو نفر با یکی از مأموران مخفی اف‌بی‌آی همخانه شوند، چند روز در آپارتمان البیومی ساکن بودند تا اینکه البیومی توانست برای آنها آپارتمانی پیدا کند. البیومی بعدا خودش هم پای اجاره‌نامه آنها امضا زده بود و حتی ممکن است کرایه نخستین ماه را نیز خودش پرداخت کرده باشد. پس از آنکه الحازمی و المحضار به آپارتمان جدیدشان نقل مکان کردند، البیومی یک میهمانی برپا کرد تا وجود آنها به جامعه سن‌دیگو را جشن گرفته خوشامد بگوید. او همچنین به «مظهر عبدالله» یکی دیگر از افراد در مرکز اسلامی سن‌دیگو (ICSD) مأموریت داد تا به آنها کمک کند بتوانند هر چه سریعتر خود را با جامعه آمریکا وفق دهند. عبدالله به عنوان مترجم آنها فعالیت می‌کرد و به آنها کمک کرد گواهینامه رانندگی بگیرند و آنها را وارد مدرسه خلبانی کرد. ................................................................................................................. ....................................................... .

اف‌بی‌آی، در طول بازجویی‌های بعد از یازده سپتامر دریافت که البیومی در مقایسه با آنچه قبلا مشخص شده بود، روابط بسیار بیشتری با دولت عربستان داشته است. در حقیقت، طبق یکی از اسناد اف بی‌آی به تاریخ 14 اکتبر 2002، البیومی «روابط بیش از حدی با دولت عربستان» داشته است. این ارتباطات در اسناد اف‌بی‌آی به این صورت تعریف شده است:

  • البیومی حسابدار یک سازمان هوانوردی شهری در عربستان از سال 1976 تا 1993 بوده است، زمانی که وی مجددا به آمریکا بازگشت؛
  • طبق اسناد اف‌بی‌آی، البیومی تماس‌های مکرری با Emir در وزارت دفاع عربستان، به عنوان مسئول کنترل ترافیک هوایی، داشته است؛
  • اف‌بی‌آی همچنین شواهدی را در اختیار دارد که نشان می‌دهد البیومی 20 هزار دلار از وزارت دارایی عربستان در یک برهه از زمان دریافت کرده است؛
  • زمانیکه البیومی برای ورود به سیستم آموزشی آمریکا در سال 1998 درخواست پذیرش داده بود، نامه‌ای سفارت عربستان در اختیار داشته مبنی بر اینکه بورسیه کاملی از دولت عربستان دریافت می‌کند؛ و
  • البیومی زمانیکه در سن‌دیگو بود، از وزارت دفاع عربستان از طریق شرکتی با عنوان «ارجان» (Ercan) پول دریافت می‌کرده است. .......................... از این شرکت پس از حوادث یازده سپتامبر به اف‌بی‌آی گزارش داد که با وجود اینکه البیومی تنها یکبار در این شرکت حاضر شده بود اما حقوق ماهانه از این شرکت دریافت می‌کرده است.  .................... اعلام کرد که، در ابتدا، وی سعی کرده تا جلوی پرداخت ماهانه البیومی را بگیرد اما به او اعلام شده که این شرکت در صورت عدم پرداخت به وی، قراردادش را از دست خواهد داد. ............................... به اف‌بی‌آی اطلاع داد که در آن زمان این مسئله را به فساد عربستان مرتبط دانسته است.
  • البیومی همچنین تماس‌های مکرری با نهادهای عربستان در داخل آمریکا داشته است. در بررسی ریز مکالمات تلفن وی، اف‌بی‌آی به این نتیجه رسید که البیومی با نهادهای عربستان در داخل آمریکا در فاصله زمانی ژانویه تا می 2000 تقریبا صد مرتبه تماس گرفته است. طبق اعلام اف‌بی‌آی، البیومی با دست‌کم سه نفر در سفارت عربستان در واشنگتن، دو نفر در مرکز فرهنگی عربستان در واشنگتن، و سه نفر در کنسولگری عربستان در لس‌آنجلس در تماس بوده است. در بررسی .................  .................. البیومی، مأموران اف‌بی‌آی دریافتند که وی تلفن فردی در کنسولگری عربستان در لندن را نیز در اختیار داشته است.

دو نفر از مأموران سابق سن‌دیگو در جلسه استماع غیرعلنی به تاریخ 9 اکتبر سال 2002، به این مسئله پرداختند که آیا البیومی یک افسر اطلاعاتی بوده است. افسر سابق این پرونده در شهادت خود اعلام کرد:

به اعتقاد من، [البیومی] همانند یک افسر اطلاعاتی عربستان عمل کرده است. و اگر او با هواپیماربایان در ارتباط بوده باشد، که به نظر می‌رسد اینطور بوده است، اگر او اجاره‌نامه را امضا کرده، اگر کمک مالی یا پرداختی به آنها داشته، بنابراین من اعلام می‌کنم که به طور مشخص این احتمال وجود دارد که در این میان ارتباطی با سازمان اطلاعاتی عربستان وجود داشته باشد.

یکی از کاراگاهان ویژه مسئول در سن‌دیگو اینطور شهادت داد که اف‌بی‌آی گزارش‌های متعددی از افرادی دریافت کرده بود که اعلام می‌کرد، البیومی یک افسر اطلاعاتی سعودی بوده است. پاسخ اف‌بی‌آی به تاریخ 18 نوامبر نیز همسو با این مسئله عنوان شده که آیا اف‌بی‌آی در حال حاضر نیز البیومی را یک افسر اطلاعاتی سعودی در نظر گرفته یا خیر. اف بی‌آی تأکید می‌کند که البیومی تا بعد از حملات یازده سپتامبر ...........................................................................................، اما پاسخ به درخواست کمیته همچنین از این امر حکایت دارد که «هیچ شواهدی وجود ندارد» که ثابت کند البیومی یک افسر اطلاعاتی سعودی بوده است.

اف‌بی‌‌آی گزارش‌هایی را از منابع موثق پیش از یازده سپتامبر 2001 دریافت کرده بود که نشان می‌داد البیومی ممکن است یک افسر اطلاعاتی سعودی باشد. البیومی به عنوان فردی شناخته می‌شد که به مقادیر زیادی پول از طریق عربستان دسترسی دارد، علیرغم این حقیقت که وی ظاهرا هیچ شغلی هم نداشت. یک بار پیش از یازده سپتامبر، اف‌بی آی اطلاعاتی دریافت کرد مبنی بر اینکه البیومی مبلغ 400 هزار دلار از عربستان سعودی دریافت کرده تا بودجه یک مسجد جدید در سن‌دیگو را تأمین کند. اف‌بی‌آی در خصوص البیومی در سال 1998 و 1999 تحقیقات ضدتروریستی انجام داد اما این تحقیقات در مرحله‌ای متوقف شده و پایان یافت.

تحقیقات اف‌بی‌آی از یازده سپتامبر 2001 به بعد نشان داد که البیومی با برخی عوامل تروریستی ارتباطاتی داشته است. «پاسکال جی. دامورو» دستیار مدیر اجرایی ضدتروریسم و ضداطلاعات در جلسه استماع 9 اکتبر 2002 اینطور شهادت داد که:‌

[ما] با دولت ................. درباره جمع‌آوری اطلاعات در خصوص فردی با نام ..................... که با القاعده ارتباط داشته و ارتباطاتی با البیومی نیز دارد، گفت‌وگو کردیم.

علاوه براین، اف‌بی‌آی نتایج تحقیقات درباره .................. البیومی را اینطور گزارش داد که «پس از ترجمه کامل و دقیق اسناد البیومی، مشخص شد که البیومی در مکاتباتش راهنمایی‌هایی برای جوانان مسلمان ارائه می‌کرده و برخی از این نوشته‌ها را می‌توان به عنوان متونی جهادگرا تفسیر کرد».

طبق اطلاعات بدست آمده توسط اف‌بی‌آی پس از یازده سپتامبر 2001، البیومی همچنین در یکی از درخواست پذیرش‌هایی که برای مراکز آموزشی ارسال کرده بود، نوشته بود که برای شرکتی با نام «Dallah Avco» کار می کرده است. طبق یافته‌های اف‌بی‌آی، شرکت «ارجان» پیمانکار زیرمجموعه شرکت «Dallah Avco» به حساب می‌آید. طبق سند جداگانه .......، «Dallah Avco» نیز زیرمجموعه شرکت بزرگتری با نام «Avco Dallah Trans Arab» فعالیت دارد که این شرکت نیز خود، به صورت زیرمجموعه شرکت بزرگتر «توسعه و سرمایه‌گذاری البرکات» فعالیت دارد. شرکت «Avco Dallah» ظاهرا قراردادهایی را برای تمیزکردن و خدمات نگهداری هواپیما در سه فرودگاه مهم عربستان به امضا رسانده است. سند ........... از این امر حکایت دارد که ........................................................................... این شرکت ارتباطاتی با اسامه بن‌لادن دارد. دفاتر اف‌بی‌آی در فوریه سال 2001 از ارتباط میان «Dallah Avco» و «البرکات» مطلع شدند، اما دفتر سن‌دیگو ظاهرا هرگز این اطلاعات را دریافت نکرد.

طبق اسناد اف‌بی آی، پرداخت‌های البیومی در مدت زمانی که الحازمی و المضار در آمریکا بودند، افزایش یافت. طبق یک بررسی جدید........... درباره روابط میان حملات تروریستی و عناصر دولت عربستان، پیش از اینکه الحازمی و المحضار وارد آمریکا شوند، البیومی در مجموع حدود 465 دلار ماهانه به عنوان مقرری دریافت کرده است. طبق سند ..........، در ماه مارس 2000، یک ماه پس از آنکه الحازمی و المحضار وارد سن‌دیگو شدند، مقرری البیومی به بیش از 3700 دلار ماهانه افزایش یافت و تا دسامبر سال 2000 همان مقدار باقی ماند، درست زمانی که الحازمی سن‌دیگو را ترک کرد. مقرری البیومی سپسس به حدود 3200 دلار ماهانه کاهش یافت و تا زمانی که البیومی در ماه آگوست سال 2001 ، حدود یک ماه قبل از حملات یازده سپتامبر، آمریکا را ترک کند همین مقدار باقی ماند.

یادداشت .......... مورخ 2 جولای 2002، به نادرست تأکید می کرد که همسر البیومی در زمانی که در سن‌دیگو زندگی می‌کردند، ماهانه 1200 دلار از شاهزاده «حیفاء بنت سلطان»، همسر شاهزاده بندر بن‌ سلطان سفیر عربستان در آمریکا دریافت کرده است. اف‌بی‌آی حالا تأیید کرده که فقط همسر «اسامه باسنان» به صورت مستقیم از همسر بندر بن‌سلطان پول دریافت کرده، اما همسر البیومی تلاش کرده تا سه فقره چک متعلق به همسر سفیر عربستان را که در وجه همسر «باسنان» صادر شده بود، دریافت و به حساب‌های شخصی خود واریز کند.

کمیته تحقیقات مشترک به این نتیجه رسید که در پرونده‌های اف‌بی آی، اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد اسامه باسنان نیز با المحضار و الحازمی در ارتباط بوده است. این ارتباطات شامل موارد ذیل می‌شود:

باسنان یکی از همکاران بسیار نزدیک عمر البیومی بوده و در تماس‌های تلفنی البیومی نیز زمانی که هر دو در سن‌دیگو بودند، در روز چندین بار نام وی آورده شده است. باسنان همچنین روابط نزدیکی با تعدادی افراد دیگر مرتبط با هواپیماربایان داشته است از جمله «عمر بکاربشات» که در اسناد اف‌بی‌آی از وی با عنوان برادر ناتنی باسنان یاد شده است؛

طبق یکی از اسناد اف‌بی‌آی به تاریخ 6 اکتبر 2001، باسنان به یکی از مأموران مخفی اعلام کرده بود که از طریق البیومی با نواف الحازمی ملاقات کرده است. وی در ادامه گفته بود که با دو نفر از نوزده نفر هواپیماربایان یازده سپتامبر از طریق عمر البیومی دیدار داشته است. طبق سند اف‌بی‌آی، وی همچنین گفته بود که البیومی به این دلیل دستگیر شده بود که الحازمی و المحضار را خیلی خوب می شناخت. این سند در ادامه می‌گوید، باسنان و البیومی «مدت‌ها با یکدیگر بسیار نزدیک» بوده‌اند.

باسنان در آپارتمانی روبروی خیابان محل زندگی الحازمی و المحضار زندگی می‌کرده است.

باسنان به یکی از منابع اف‌بی‌آی پس از حملات یازده سپتامبر گفته بود که وی بیش از البیومی به هواپیماربایان کمک کرده است؛

اف بی آی از تماس‌ها میان هواپیماربایان و یکی از دوستان نزدیک باسنان با نام «خالد الکید» (Khaled al-Kayed)، مطلع است. این فرد یک خلبان خطوط هوایی تجاری و مربی پرواز است که در سن‌دیگو زندگی می‌کند. الکید در اعترافات خود به اف‌بی‌آی اعلام کرد که در ماه می سال 2000، المحضار و الحازمی با او تماس گرفته‌اند تا برای خلبانی هواپیمای جت بوئینگ آموزش ببینند.

اسناد اف‌بی‌آی نشان می‌دهد که اسامه باسنان ........................................................................................................................... .............. . پاسخ اف‌بی‌آی در تاریخ 18 نوامبر 2002 از این امر حکایت دارد که این یک فرضیه تحقیقات اولیه بر اساس گزارش یکی از مأموران مخفی بوده که اف‌بی‌آی قادر به تأیید آن نیست. با این وجود اطلاعات بیشتری وجود دارد مبنی بر اینکه باسنان احتمالا با ............................. ارتباط داشته است. در سال 1992، در حالیکه باسنان در واشنگتن زندگی می‌کرد، از مرکز آموزشی عربستان سعودی به عنوان یکی از مراکز محل خدمت خود یاد کرده بود. اسناد اف‌بی آی از این امر حکایت دارد که ........................................................... .................................................................................................................................................................................................. ................................................................................... .

باسنان همچنین روابط دیگری با دولت عربستان نیز داشت. همسر باسنان کمک‌هزینه ماهانه از همسر سفیر عربستان دریافت می‌کرد. در تحقیقات جدیدی از محل زندگی باسنان، اف‌بی‌آی نسخه‌هایی از چک‌های بانکی پیدا شد که در وجه همسر باسنان و از حساب همسر بندر بن‌سلطان در بانک Riggs صادر شده بود. اف‌بی‌آی اعلام کرد که درخواستی در این بانک در رابطه با حساب همسر سفیر عربستان مطرح شده بود که از ژانویه 1999 به بعد ماهانه مبلغ 2000 دلار به همسر باسنان پرداخت شود. همسر باسنان نیز ظاهرا این مبلغ را تحت عنوان «خدمات پرستاری» دریافت کرده اما طبق سند .........، هیچ شواهدی درباره ارائه خدمات پرستاری توسط همسر باسنان وجود نداشته است................................................................................................................................................................. ........................................................................................................................................................................................... ................................. .

دست‌کم در یک مورد، باسنان یک فقره چک را مستقیما از حساب بندر بن‌سلطان دریافت کرده بود. طبق اعلام اف‌بی‌آی، در تاریخ 14 می 1998، باسنان یک فقره چک از بندربن‌سلطان را با مبلغ 15 هزار دلار نقد کرده بود. همسر باسنان نیز دست‌کم یک فقره چک مستقیما از بندر بن‌سلطان دریافت کرده بود. او همچنین یک فقره چک دیگر را نیز از همسر بندر بن‌سلطان دریافت کرده بود که در تاریخ 8 ژانویه 1998 به مبلغ 10 هزار دلار نقد شده بود.

در تاریخ نهم اکتبر سال 2001، پاسکال جی.‌ دامور در مقام دستیار مدیر اجرایی مبارزه با تروریسم اف‌بی‌آی در جلسه استماع دراین رابطه گفت:

«من معتقدم که مبلغی پول از همسر بندر بن‌سلطان، دریافت شده است، ماهانه حدود 2 هزار دلار و در مجموع حدود 64 هزار دلار. اما اینکه دلیل اصلی این انتقال پول چه بوده هنوز مشخص نیست.»

............................................................................................................... اینطور شهادت داد که:

........................................................................................................... . او به افراد و گروه‌های مختلف و متعددی در سراسر جهان پول می‌دهد. ما توانسته‌ایم برخی از این‌ها را متوجه شویم... اما شاید اگر بتوانیم کشف کنیم که وی به 20 گروه افراط‌گرای مختلف پول داده ، شاید اینجا به الگویی خاص برسیم.

اف‌بی‌آی همچنین اطلاعات بیشتری بدست آورد که به طور مشخص نشان می‌داد باسنان یک افراط‌گرا است و از اسامه بن‌لادن حمایت می‌کرده است. در سال 1993، اف‌بی‌آی مطلع شد که باسنان یک میهمانی برای Blind Shaykh در خانه خود در واشنگتن در اکتبر 1992 برگزار کرده است. باسنان همچنین در اظهاراتش به یکی از مأموران مخفی اف‌بی‌آی از بن‌لادن بسیار تمجید کرده و از او به عنوان خلیفه رسمی و حاکم جهان اسلام یاد کرده است. طبق اعلام مأمور مخفی اف‌بی‌آی، باسنان طوری درباره بن‌لادن صحبت کرده که «گویا او خداست». باسنان همچنین به این مأمور اف‌بی آی اعلام کرده که شنیده دولت آمرکا صدور ویزا برای دانشجویان خارجی را متوقف کرده است. او چنین اقداماتی را غیرضروری می‌دانست چرا که معتقد بود همین الان نیز آنقدر مسلمان در آمریکا هستند که بتوانند آمریکا را نابود کرده و ظرف ده تا پانزده سال آینده یک کشور اسلامی تأسیس کنند. طبق اسناد اف‌بی‌آی، باسنان همچنین خانواده بن‌لادن در عربستان را نیز می‌شناخت و با آن دسته از افراد خانواده وی که در آمریکا زندگی می‌کردند نیز تلفنی صحبت کرده بود.

شماره تلفن‌هایی که ابوزبیده را به شرکتی در آمریکا و یک دیپلمات سعودی در واشنگتن مرتبط می‌کرد

در تاریخ 28 مارس 2002، نیروهای آمریکا و ائتلاف دفتر تلفن ابوزبیده را که دولت آمریکا وی را به عنوان هماهنگ‌کننده عملیاتی ارشد القاعده شناسایی کرده بود، بازیابی کردند. طبق یک سند اف‌بی‌آی، « در بررسی ریز مکالمات وی، چند شماره در دفترتلفن زبیده پیدا شد که شماره آمریکا بود». یکی از این شماره‌ها در میان شماره‌تلفن‌های ثبت شده داخل آمریکا نبود و به شرکت «ASPCOL» در آسپن کلورادو تعلق داشت. در تاریخ 15 جولای 2002، اف‌بی‌آی یک درخواست به دفتر دنور فرستاد تا این ارتباط بررسی شود. در تاریخ 19 سپتامبر 2002، مأموران دفتر اف‌بی‌آی در دنور پاسخ این درخواست را دادند و اعلام کردند که تحقیقات اولیه را به پایان رسانده‌اند.

طبق اعلام دفتر دنور، شرکت ASPCOL شرکت مادری است که مدیریت امور اقامت بندر بن‌سلطان در کلورادو را به عهده داشت است. حفاظت از این مکان بر عهده شرکت امنیتی «سیمیتار سکیوریتی» رود. مأموران دفتر اف‌بی‌آی در دنور همچنین تأکید کردند که نه ASPCOL و نه «سیمیتار سکیوریتی» شماره‌ای در کتاب تلفن‌های آمریکا ندارند. علاوه‌براین، دفتر وزارت خارجه کلورادو نیز هیچ سابقه‌ای از ASPCOL پیدا نکرد. دفتر دنور تلاش نکرد تا هیچ تحقیقات محلی درباره این شرکت انجام دهد چرا که معتقد بودند انجام هرگونه تحقیقات محلی در رابطه با این شرکت به سرعت توسط کارکنان سفارت عربستان در آمریکا شناسایی می‌شود. به دلیل حساسیت این موضوع تصمیم بر این شد تا تحقیقات درباره این شرکت به حالت تعلیق در‌آید تا دستورالعمل بیشتری از دفتر مرکزی اف‌بی‌آی دریافت شود.

طبق اعلام اف‌بی‌آی، شماره تلفن فردی با نام .......................................... از «مک‌لین» در ویرجینیا در میان وسایل ابوزبیده پیدا شد. .................. ظاهرا یکی از محافظان شخصی سفارت عربستان در واشنگتن است. اف‌بی‌آی حالا به این مسئله مظنون است که ممکن است او یک ........................................... بوده باشد. در سندی به تاریخ 17 سپتامبر 2002، اف‌بی‌آی تأکید کرد که این سازمان تحقیقاتی را درباره ............... به دلیل وسعت و ارزش بالای محل اقامتش و فعالیت مشکوک وی در نزدیک شدن به یکی از مأموران جامعه اطلاعاتی آمریکا آغاز کرد. همچنین به نظر می‌رسید که ........................... با ................................................................................، که در ..............................................، در مک‌لین ویرجینیا سکونت داشته، در تماس بوده است. اف‌بی‌آی بعدا این آدرس را به عنوان آدرس بندربن سلطان شناسایی کرد. بنا به اعلام اف‌بی‌آی، ............. رسما راننده سفارت عربستان بوده است. شماره .......................... نیز با شرکت ASPCOL، شرکت بندر بن‌سلطان در کلورادو مرتبط اعلام شد.

همچنین باید بر این مسئله نیز تأکید شود که پاسخ اف بی آی به تاریخ 18 نوامبر 2002، از این امر حکایت دارد که «ردگیری‌های سیا هیچ ارتباط مستقیمی میان شماره‌های کشف شده در دفتر تلفن ابوزبیده و شماره‌های داخل آمریکا پیدا نکرده است».

دولت آمریکا همچنین یک شماره دیگر مربوط به ویرجینیا در یکی از محل‌های اختفای اسامه بن‌لادن در پاکستان پیدا کرد. این شماره به نام فردی با نام ................................ به ثبت رسیده که .................................................................................. در ماه ژوئن 2002 مورد بازجویی اف‌بی‌آی قرار گرفت. وی توضیح نداد که چرا شماره او در محل اختفای بن‌لادن در پاکستان کشف شده اما اعلام کرد که معمولا خدماتی به یک زوج ارائه می‌داده که دستیاران شخصی بندر بن‌سلطان بوده‌اند. راننده این زوج فردی با نام ..................................................... بوده که در سفارت عربستان در واشنگتن مشغول به فعالیت بوده است. طبق ...................... معمولا ........................................... نامیده شده و مکررا به پاکستان رفته و بازمی‌گشته است.

دیگر مقامات دولت عربستان در آمریکا که ممکن است با هواپیماربایان 11 سپتامبر در تماس بوده باشند

در میان افرادی که ممکن است همکاران الحازمی و المحضار بوده باشند، نام «شیخ الثمیری» نیز به چشم می‌خورد. طبق یکی از یادداشت‌های .................. که توسط اعضای کمیته تحقیقات مشترک بازبینی شد، «نشانه‌های اولیه از این امر حکایت دارد که الثمیری ممکن است ارتباطی فیزیکی یا مالی با الحازمی و المحضار داشته باشد، اما ما هنوز در حال بررسی این احتمال هستیم». الثمیری یکی از دیپلمات‌های کنسولگری عربستان در لس‌آنجلس است و به عنوان یکی از «امامان» در مسجد ملک فهد در کالور سیتی، کالیفرنیا نیز فعالیت دارد...................................................................... ....................................................................................................................................................................... .........................................................................................................................................

طبق اسناد اف‌بی‌آی، مسجد ملک فهد در سال 1998 با بودجه‌ای که عبدالعزیز، ولیعهد عربستان سعودی تأمین کرده بود، ساخته شد. اعضای کنسولگری عربستان در لس‌آنجلس در مراسم این مسجد شرکت می‌کنند و این مسجد به طرز گسترده‌ای به ترویج عقاید ضدغربی شهرت دارد. اسناد اف‌بی‌آی نشان می‌دهد که «مظهر عبدالله»، پیش از آنکه المحضار به عربستان بازگردد، یک بار با خودرو، الحازمی و المحضار را به مسجد ملک فهد رسانده است.

چندین نفر در سواحل شرقی آمریکا که هواپیماربایان ممکن است آنها را نیز ملاقات کرده باشند، با دولت عربستان ارتباطاتی داشته‌اند. پس از حملات تروریستی، اف‌بی‌آی کشف کرد که در سپتامبر 2001، فردی با نام «صالح الحسین» در همان هتلی در «هرندن» ویرجینیا اقامات داشت که الحازمی زمانی در آنجا سکنی گزیده بود. طبق اسناد اف‌بی‌آی، الحسین ظاهرا یک «مقام/کارمند وزارت کشور عربستان سعودی» است. وی ادعا کرده که هواپیماربایان را نمی‌شناسد اما مأموران اف‌بی‌آی در دفتر واشنگتن معتقدند که وی آنها را فریب می‌دهد. بازجویی از الحسین زمانی که وی یا غش کرد و یا تظاهر کرد که دچار حمله‌ای شده که نیاز به مراقبت‌های پزشکی دارد،‌ متوقف شد. او چند روز بعد از بیمارستان مرخص شد و با وجود تلاش‌های نیروهای پلیس برای پیدا کردن و بازجویی مجدد از او، توانست آمریکا را ترک کند.

صالح الحسین عموی «سامی عمر الحسین» است. سامی الحسین با انجمن اسلامی آمریکای شمالی (IANA) در ارتباط است و تحت پیگردهای ضدتروریستم اف‌بی‌آی بوده است. اف‌بی‌آی همچنین کشف کرد که صالح الحسین یکی از حامیان اصلی این انجمن به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی فعال در میشیگان بوده که وقف ترویج اسلام در سراسر جهان شده است. طبق اعلام اف‌بی‌آی، مأموریت انجمن اسلامی آمریکای شمالی در حقیقت ترویج بنیادگرایی اسلامی و دکترین سلفی در سراسر آمریکا و در سطح گسترده‌تر در سراسر جهان است. این انجمن از خیرین ثروتمند سعودی، شیوخ مسلمان افراط‌گرا و سازمان‌های غیردولتی مشکوک درخواست کمک مالی کرده است. طبق اسناد اف‌بی‌آی، انجمن اسلامی آمریکای شمالی از بندر بن‌سلطان نیز درخواست کمک کرده اما اسناد به وضوح نمی‌گوید که آیا بندر بن‌سلطان واقعا به این سازمان کمک مالی کرده است یا خیر.

اسناد اف‌بی‌آی همچنین نشان می‌دهد که چندین افسر نیروی دریایی سعودی با هواپیماربایان حوادث یازده سپتامر در تماس بوده‌اند. اسناد اف‌بی‌آی از این امر حکایت دارد که دفتر سن‌دیگو تحقیقاتی در زمینه مبارزه با تروریسم در رابطه با فردی با نام «اسامه نوح»، یک افسر نیروی دریایی سعودی، به دلیل ارتباط وی با «نواف الحازمی» و «خالد المحضار» آغاز کرده است. علاوه براین، «لفی الحربی» (Lafi Alharbi)، یک افسر دیگر نیروی دریایی عربستان، با المحضار و الحازمی به عنوان هواپیماربایان پرواز 77 از تاریخ 11 مارس سال 2000 تا 27 مارس 2000 تماس تلفنی داشته است.

دفتر اف‌بی‌آی در جکسون‌ویل تحقیقاتی را در خصوص اینکه آیا «صالح احمد بدیوی»، یکی از افسران نیروی دریایی عربستان با هیچ یک از هواپیماربایان در تماس بوده یا خیر، آغاز کرد.................................................... ............................................................................................................................................................. ............................................................................................................................................................. ............................................................................................................................................................. ............................................................................................................................................................ ............................................................................................................................................................ ....................................................................................................................................................................................... ..................................................................................................................................................................................... ..................................................................................................................................................................................... .....................................

اف‌بی‌آی همچنین در جریان تحقیقات درباره یازده سپتامبر که با نام مستعار «PENTTBOM» شهرت یافت، دریافت که ارتباطات ضعیفی میان کارکنان دولت عربستان سعودی و هواپیماربایان داشته‌اند. برای مثال طبق اعلام اف‌بی‌آی، فردی با نام «فهد عبدالله صالح باکله» (Bakala) از دوستان نزدیک «احمد الغامدی» و «حمزه الغامدی» از هواپیماربایان یازده سپتامبر بوده است. «باکله» قبلا به عنوان «خلبان خاندان سلطنتی سعودی خدمت کرده و اسامه بن‌لادن را از افغانستان به عربستان سعودی در زمان تبعیدش به این کشور منتقل کرده است». علاوه براین، یک منبع اف‌بی‌آی اعلام کرد که پس از حملات یازده سپتامبر وی 50 درصد مطمئن بود که المحضار از آپارتمانی در مک‌لین بازدید کرده است که بعدا در ماه جولای و آگوست سال 2001، «حمد اللطیبی» (Hamad Alotaibi) از دفتر نظامی سفارت عربستان در آن ساکن شده است. اسناد اف‌بی‌آی همچنین تأکید دارد که «سعید الغمدی» از هواپیماربایان یازده سپتامبر احتمالا از این آپارتمان دیدن کرده است.

ارتباطات میان مقامات دولت سعودی در آمریکا و دیگر فعالان تروریستی

همچنین،‌کمیته مشترک تحقیق، گزارش‌ها و پرونده‌های اف‌بی‌‌آی را مورد بازبینی قرار داد، و خبر از روابط احتمالی میان مقامات دولت سعودی و عاملان تروریستی‌ داد.

برای نمونه،‌ بنا به اسناد اف‌بی‌آی، شواهدی وجود دارد که «مروان الشحی» و «محمد عطا»،‌ از هواپیماربایان، در تماس و ارتباط با «محمد رفیق قادر هرورانی» (Mohammad Rafique Quadir Harurani)، از افراد تحت بازجویی‌های ضد تروریسم اف‌بی‌‌آی از سال 1999 و از نزدیکان اسامه بن‌لادن، بوده‌اند. از عبدالله بن‌لادن، در اسناد اف‌بی‌‌آی،‌ به عنوان برادر ناتنی بن‌لادن یاد شده است. عبدالله بن‌لادن که در چندین نوبت تحت بازجویی‌های اف‌بی‌آی بوده است، در حال حاضر در آمریکاست. ............................................................................................... ......................... .............. .................... وی مدعی است که به عنوان کارمند اداری سفارت عربستان در آمریکا مشغول به کار است. عبدالله بن‌لادن، منابع مالی لازم برای شرکت (کمپانی) قادر را تأمین کرده و قادر، نامش را در فهرست تماس اضطراری برای فرزندانش،‌ آورده است. همچنین،‌ آن دو به طور مداوم از طریق ایمیل و تلفن با یکدیگر در ارتباط بوده‌اند.

بر اساس اسناد اف‌بی‌‌آی، عبدالله بن‌لادن با شماری از سازمان‌های تروریستی در ارتباط بوده است. وی رئیس و مدیر «انجمن جوانان مسلمان جهان عرب» (WAMY) و «مؤسسه علوم اسلام و عربی» (Institute of Islamic and Arabic Sciences) در آمریکا، می‌باشد. هر دوی این سازمان‌ها، شعبه‌ای از سازمان‌های مردم‌نهاد مستقر در ریاض عربستان می‌باشند. بنا به اسناد اف‌بی‌آی، شواهد و دلایلی وجود دارد که انجمن جوانان مسلمان جهان عرب، «به طور نزدیکی در ارتباط با تأمین منابع مالی اقدامات تروریست‌های بین‌المللی است و در گذشته، از افرادی که مایل به نبرد در جنگ افغانستان [با شوروی سابق] بوده‌اند، پشتیبانی‌های لجستیکی انجام داده است.» در سال 1998، سیا گزارشی را منتشر کرد که طی آن از انجمن مذکور به عنوان سازمان مردم‌نهادی با ارتباطات احتمالی با شبکه‌های عرب‌-افغان‌، حماس، افراط‌گرایان الجزایری، نظامیان فیلیپینی، یاد کرده که کمک‌های مالی و آموزش‌، و حمایت‌های لجستیکی‌ در اختیار آنها قرار داده است.[1]

علاوه بر این،‌ با احتمال برخورداری از اهمیت بالقوه،‌ حداقل در گذشته، « Mohammah al-Qudhaeein » و «حمدان الشلوی»،‌ افرادی که در حادثه 1999 دخیل بودند، نیز در این فهرست حضور دارند. Al-Qudhaeein و الشلوی از فینیکس به واشنگتن سفر می‌کردند تا در یک مهمانی که در سفارت عربستان برگزار می‌شد، حضور داشته باشند. پس از آنکه آنها در فینیکس، سوار هواپیما شدند، از خدمه سؤالاتی فنی و تکنیکی پرسیدند به طوری که از دید خدمه شک‌برانگیز بود. هنگامی که هواپیما در آسمان در حال پرواز بود، Al-Qudhaeein از خدمه می‌پرسد که سرویس بهداشتی کجاست. یکی از خدمه انتهای هواپیما را نشان می‌دهد، با این حال، Al-Qudhaeein، به جلوی هواپیما می‌رود و دو بار تلاش می‌کند تا به کابین هواپیما وارد شود. هواپیما فرود اضطراری می‌کند و اف‌بی‌آی به بررسی این مسئله می‌پردازد. اما تصمیم می‌گیرد که وی را مورد پیگرد قرار ندهد. در همان حال، Al-Qudhaeein و الشلوی مدعی می‌شوند که سفارت عربستان هزینه بلیط آنها را پرداخت کرده است.

پس از آنکه اف‌بی‌آی متوجه می‌شود فردی که در فینیکس تحت بازجویی‌های مربوط به ضدتروریسم قرار دارد، مشغول راندن خودروی الشلوی است، پلیس دست به بازجویی و تحقیقات ضدتروریسم از الشلوی می‌زند. در نوامبر سال 2000 میلادی،‌ ‌اف‌بی‌آی گزارشی را از ......................دریافت کرد که الشلوی در اردوگاهی در افغانستان، دوره‌های آموزش نظامی و آموزش‌های مربوط به انفجار را گذرانده تا حمله‌ای مانند حمله به «برج‌های خُبر» (Khobar Towers) را انجام دهد. پس از 11 سپتامبر، دفتر اف‌بی‌آی در فینیکس، اتفاقات سال 1999 در داخل هواپیما را مهم و قابل‌ملاحظه‌ می‌خواند. یکی از مقامات دفتر، دلیل این امر را شرح می‌دهد: «دفتر اف‌بی‌آی در فینیکس هم اکنون بر این باور است که هر دو فرد مذکور، به طور خاص در تلاش بوده‌اند تا به منظور کسب آمادگی و پیشبرد عملیات بن‌لادن و القاعده،‌ اصول و عملکرد امنیتی خط هواپیمایی «امریکا وست ایرلاینز» را مورد امتحان قرار دهند.»

مأموری که پیش‌نویس گزارش فینیکس را تهیه کرده بود در جلسه شهادتش در مقابل کمیته مشترک،‌ ابراز داشت:

در جهان پس از 11 سپتامبر، من به عقب بازگشتم و این اتفاق را به عنوان تمرینی و مشقی (نظامی)‌ برای عملیات تروریستی 11 سپتامبر دیدم. این امر هم اکنون در حال بررسی است.

پس از 11 سپتامبر 2001، القادحین ................................................................................................................................................ ............................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................

 

مأمور اف‌بی‌آی در فینیکس طی مصاحبه‌ها اظهار داشت که «Al-Qudhaeein» در آمریکا به تحصیل مشغول بوده و منبع درآمد مشخصی نداشته است. وی به طور مرتب با مقامات سعودی در آمریکا در ارتباط بوده و در امور مربوط به جامعه سعودی‌ها در آمریکا، فعال بوده است. وی مدیر یک «کلوپ سعودی»‌ در فینیکس بوده و به دانشجویان عربستانی آن منطقه کمک می‌رسانده است. بنا به اطلاعات اف‌بی‌آی، وی از مقامات سعودی کمک مالی دریافت می‌کرده است.

در گزارش اف‌بی‌آی، دلایل دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد ممکن است افرادی از دولت سعودی به شبکه‌های تروریستی کمک کرده باشند. برای نمونه، اف‌بی‌آی مسجد «ابن تیمیه» در «کالور سیتی» را، چه قبل و چه بعد از 11 سپتامبر، محلی برای انجام اقدامات افراط‌گرایانه تشخیص داده بود. پیش از حملات 11 سپتامبر، برخی از افراد مورد بازرسی قرار گرفته از سوی تیم تحقیق «سن دیگو»، ارتباطات نزدیکی با مسجد مذکور داشتند. بر اساس مصاحبه‌ها و بررسی‌ گزارش‌های اف‌بی‌آی، مأمور پلیس «سن دیگو» در آن زمان بر این باور بوده که این افراد در مسجد مذکور، در حال پول‌شویی، اول برای نهادهای غیرانتفاعی در سومالی و بعد برای افراد و گروه‌های مرتبط با «اسامه بن‌ لادن»اند.

اف‌بی‌آی بر این باور است که هم مسجد تیمیه در لس‌آنجلس، و هم مرکز اسلامی سن‌دیگو، مشغول پول‌شویی‌اند.

بنا گفته‌های مأمور پیشین اف‌بی‌آی در سن‌دیگو که پیش از این در این تحقیقات همکاری داشته، این طرح و شیوه عمل، دولت عربستان را قادر می‌سازد تا به طور غیر مستقیم و مخفی، بودجه القاعده را تأمین کند. در 9 اکتبر سال 2002، این مأمور سابق، طی شهادت‌اش در مقابل کمیته تحقیق، در خصوص احتمال پول‌شویی صحبت کرد و گفت:

گمان من بر این است که سعودی‌ها تا حدی در این امر نقش دارند. و احتمالاً 70 تا 80 درصد جمعیت عربستان سعودی از اسامه بن لادن حمایت می‌کنند.

علاوه بر این، برخی شواهد، نشان از حمایت دولت عربستان از تروریست‌ها، از طریق سازمان‌های خیریه، دارد. بنیاد خیریه «ام القرا» که در عربستان مستقر است، سازمان غیر دولتی اسلامی‌ است که با اقدامات تروریستی مرتبط است. بنا به گزارش تروریسم، منتشر شده از سوی اطلاعات وزارت دفاع در سال 2002 میلادی، فعالیت‌های صورت گرفته در «ام القرا» که مرتبط با تروریسم‌اند، عبارتند از: انتقال‌ مشکوک وجه، جعل سند، ایجاد اشتغال برای مظنونان تروریستی تحت تعقیب،‌ تأمین مالی سفر جوانان برای شرکت در آموزش‌های جهادی. گزارش وزارت دفاع حاکی از آن است که از سال 2001 میلادی به این سو، رابطان بنیاد خیریه اسلامی «ام القرا»،‌ بیش از 330 هزار دلار وجه نقد که از سفارتخانه‌های سعودی در شرق دور دریافت کرده‌اند را منتقل نموده‌اند. در ژانویه سال 2002،‌ «یاسر سید محمد» به تایلند سفر کرده تا نزدیک به 20 هزار دلار وجه نقد از سفارت سعودی‌ها در بانکوک دریافت کند.

همچنین، در اوایل نوامبر سال 2001 میلادی،‌ دستیار شخصی مدیر مرکز مذکور، به کوالالامپور سفر کرد تا در نشستی در سفارتخانه عربستان در مالزی، شرکت کند. بنا به گزارش وزارت دفاع، وی با ده‌ها هزار دلار پول نقد به آمریکا بازگشت.

مقامات سیا، ‌اف‌بی‌آی و نیز وزارت خزانه‌داری آمریکا، همگی در خصوص ارتباطات بنیاد «الحرمین» با دولت سعودی و اقدامات تروریستی ابراز نگرانی کرده‌اند. بنا به جوابیه‌ 18 نوامبر 2002 اف‌بی‌آی،‌ بنیاد اسلامی «الحرمین» ارتباطاتی آشکار با دولت سعودی دارد. همچنین،‌ گزارش دستگاه‌های اطلاعاتی حاکی از آن است که بنیاد مذکور از القاعده حمایت مالی و لجستیکی می‌کند. بنیاد الحرمین، در سال 1993 میلادی، دفتر خودش در آمریکا را در «اشلند» ایالت اورگان بنا نهاد و از آن زمان، تقریباً 700 هزار دلار از دفاتر مرکزی واقع در عربستان سعودی، دریافت کرده است. بنیاد الحرمین متمایل بود تا امام جماعت مسجدی در کالیفرنیا، که توسط «البیومی» اداره می‌شد، را منصوب کند.

علاوه بر این وکیل حقوقی وزارت خزانه‌داری، از فعالیت‌های بنیاد الحرمین ابراز نگرانی کرد. وی گفت که این بنیاد بزرگترین بنیاد خیریه در جهان اسلام است و نامش مترادف با خیریه. مدیران این بنیاد از اعضای خاندان سلطنتی سعودی هستند؛ حامیان مالی اصلی این بنیاد، از اعضای خاندان سعودی‌اند، ما خیلی اطلاعات زیادی از مراکز اصلی و عمده این بنیاد نداریم و نمی‌دانیم که آیا آنها به طور آگاهانه از اقدامات القاعده حمایت می‌کنند یا نه. شواهدی در دست است که نشان می‌دهد برخی از دفاتر این بنیاد، با افراط‌گرایان اسلامگرا، ارتباطات چشمگیری دارند.

مقامات سیا اخیراً عنوان کردند که در تحقیقاتشان از بنیاد الحرمین به پیشرفت‌هایی دست یافته‌اند. آنها اعلام کردند که یک سال پیش گزارش‌هایی مبنی بر ارتباطات نزدیک دفاتر و شعب بنیاد الحرمین با القاعده وجود داشت... طی سال گذشته ما اطلاعاتمان از فعالیت‌های آنها را افزایش دادیم... بنا به یافته‌های ما، مدیر دفتر مرکزی این بنیاد در حمایت از تروریسم نقش دارد؛ همچنین این امر تردید‌هایی را در خصوص اقدامات و فعالیت‌های شاهزاده نایف برانگیخته است.

فرد مورد بازجویی اف‌بی‌آی، در ارتباط نزدیک با یکی از اعضای خاندان آل سعود است. با اینکه وی دیگر در آمریکا اقامت ندارد ولی هنوز تحت نظر و تحقیقات اف‌بی‌آی می‌باشد. اف‌بی‌‌آی تحقیقاتی را از ................... کلید زده که یکی از کاکنان خط هواپیمایی سعودی است. در 1999 پس از دریافت اطلاعاتی ........................... که ابو زبیده،‌ دستیار و معاون بن‌لادن، با شماره‌ تلفنی متعلق به ........................در پورتلند در تماس بوده است. در ماه می 2001 میلادی،‌دو نفر در بحرین دستگیر شدند و بعدها اعتراف کردند که قصد داشته‌اند، تأسیسات آمریکا در عربستان را منفجر کنند. یکی از آنها گذرنامه‌ای داشت که به یکی از ....................صادرشده بود. علاوه بر این،‌ دفتر اف‌بی‌آی در فینیکس، گزارشی را دریافت کرد که ............... در 1999 در حال بررسی امنیت پرواز و بازرسی‌ها، در مرزهای جنوب‌غربی آمریکا بوده و در خصوص امکان نفوذ افراد به خاک آمریکا بحث می‌کرده است.

اف‌بی‌آی اطلاعاتی را به دست آورده که نشان می‌دهد....................... روابط بسیار نزدیکی با یکی از شاهزاده‌های سعودی دارد و در بسیاری از سفرها و حتی سفر به آمریکا وی را همراهی می‌کرده است. بنا به گزارش اف‌بی‌آی، ..........................به تازگی در زندان گوانتانامو مورد بازجویی قرار گرفته. وی به مأموران اف‌بی‌آی گفته که با کار در خط هواپیمایی عربستان، درآمد آنچنانی نداشته است و منبع دیگر درآمدش یکی از شاهزاده‌های سعودی به نام «خالد البندر» بوده است. او اظهار داشته که کارهای مختلف برای این شاهزاده انجام می‌داده از جمله از مادربزرگ وی، مراقبت و نگهداری می‌کرده است. مأموران اف‌بی‌آی در دفتر پورتلند نسبت به ............... و دیگران ابراز نگرانی کرده‌اند چرا که در پوشش کارکنان خط هواپیمایی عربستان قادر بوده‌اند که به داخل و یا خارج از آمریکا سلاح منتقل کنند.

 

عدم همکاری عربستان سعودی در تحقیقات ضدتروریستی

در جلسات شهادت در مقابل کمیته مشترک تحقیق، و طی مصاحبه‌ها، مأموران اف‌بی‌آی و افسران سیا نارضایتی خودشان از عدم همکاری عربستان در انجام تحقیقات ضد تروریستی را، هم پیش از 11 سپتامبر و هم پس از آن، به کمیته، اعلام کرده‌اند. برای نمونه یکی از افسران با سابقه اف‌بی‌آی در نیویورک اظهار داشته که سعودی‌ها سال‌ها در این امر مانع‌تراشی کرده‌اند. از نظر وی، سعودی‌ها تنها زمانی اقدام به همکاری می‌کنند که در چارچوب منافع خودشان باشد.

وقتی که از یکی از افسران بلندپایه ................. سوال شد که چطور می‌شد از وقوع حملات 11 سپتامبر جلوگیری کرد، اظهار داشت که در صورت همکاری گسترده سعودی‌ها؛ در ادامه وی به تلاش‌های بی‌نتیجه آمریکا برای همکاری عربستان، در تابستان 2001 اشاره می‌کند. در ماه می 2001،‌ دولت آمریکا دریافت که یکی از اتباع سعودی در تماس با ابوزبیده بوده و به احتمال بسیار زیاد از عملیات قریب‌الوقوع القاعده، مطلع. آمریکا دولت عربستان را تحت فشار قرار می‌دهد تا محل زندگی این فرد مظنون را یافته و اطلاع دهد ولی مقامات سعودی به واشنگتن اعلام می‌کنند که برای انجام این کار، به اطلاعات اضافه‌تری نیاز است. اما با توجه به حساسیت موضوع، آمریکایی‌ها از ارائه اطلاعات بیشتر طفره می‌روند و خودداری می‌ورزند. حتی شورای امنیت ملی آمریکا تلاش می‌کند تا سعودی‌ها را برای همکاری تحت فشار قرار دهد،‌ ولی عربستانی‌ها، همکاری را منوط به دریافت اطلاعات بیشتر، می‌کنند.

بنا به گفته مدیر سابق یکی از دفاتر اف‌بی‌آی که به طور ویژه، متمرکز بر فعالیت‌های اسامه بن‌ لادن بوده، از همان بدو امر و از زمان تأسیس این دفتر در سال 1996 میلادی، مشخص بود که عربستان در موارد مربوط به بن‌لادن، با آمریکا همکاری نخواهد داشت. چرا که به گفته وی «بن‌لادن اطلاعات با ارزش زیادی از بده بستان‌ها و روابط عربستان با افراط‌گرایان اسلام‌گرا داشت.» از همین رو سعودی‌ها حاضر به همکاری با واشنگتن در موارد مرتبط با بن‌لادن نبودند و این امر را مغایر با منافع ملی‌شان می‌دانستند.

.........................................در جلسه شهادت‌اش، در خصوص این موضوع، در 9 اکتبر 2002 ابراز داشت:

مسئله دستگاه اطلاعاتی عربستان و القاعده، که به تلاش‌های ما برای تعامل با طرف سعودی برای وادار ساختن آنها به کمک به ما در خصوص القاعده می‌َشود، ....، تا حد زیادی ارتباطی دردسر آفرین و مشکل‌ساز بوده به طوری که سعودی‌ها از ارائه سریع اطلاعات و کمک‌های لازم، طفره می‌روند.

هم مأموران اف‌بی‌آی و هم سازمان سیا از عدم همکاری عربستان در خصوص پرونده فردی به نام «مدنی الطیب» (Madani al-Tayyib) به عنوان موردی خاص یاد کرده‌اند. سیا و اف‌بی‌آی سال‌های سال‌ به عربستان فشار می‌آورده‌اند تا این اجازه را داشته باشند که با «الطیب» گفت‌وگو کنند. بنا به گفته‌های مدیر سابق یکی از دفاتر مرکزی اف‌بی‌آی،‌ الطیب مسئولیت مدیریت همه ارتباطات و مسائل مالی بن‌لادن را هنگامی که رهبر القاعده در سودان بوده، بر عهده داشته است. به طوری که هر گونه هزینه‌‌کردی بیش از 1000 دلار،‌ می‌بایست به تأیید الطیب می‌رسیده. وی در سال 1996 به همراه «خالد الفواض» (Khalid al-Fawwaz)،‌ یکی دیگر از چهره‌های برجسته و مهم القاعده که مدتهاست در بازداشت به سر‌ می‌برد، برای کار به لندن می‌رود. در تابستان سال 1996، الطیب به عربستان باز می‌گردد. به گفته یکی از مأموران اف‌بی‌آی، سعودی‌ها با آوردن این بهانه و گفتن این جمله که «الطیب فردی بیچاره است که پایش را از دست داده و چیزی نمی‌داند»، به طور مداوم درخواست سیا و اف‌بی‌‌آی برای گفت‌‌وگو با الطیب را رد می‌کنند.

همچنین، این مدیر سابق مرکز پلیس فدرال آمریکا، پرونده «محمد جمال خلیفه» را مورد اشاره قرار می‌دهد. خلیفه، برادر همسر بن‌لادن و یکی از چهره‌های کلیدی و مهم القاعده است. دولت آمریکا در سال 1994 میلادی، خلیفه را در خاک این کشور دستگیر کرد. خلیفه از سوی دولت اردن به جرم دست داشتن در بمب‌گذاری در این کشور، به طور غیابی به حبس ابد محکوم شده بود. در نتیجه، آمریکا با استرداد وی به اردن موافقت کرد. سپس، اردنی‌ها، وی را به عربستان تحویل دادند. از دید افسر سیا، سعودی‌ها برای گرفتن خلیفه از اردن، به این کشور «رشوه پرداخت کردند.» بنا به گفته‌های این افسر سیا،‌ هنگامی که خلیفه به عربستان بازگشت،‌ یکی از مقامات مهم دولتی با وی دیدار کرد. خلیفه هم اکنون برای یک سازمان مردم‌نهاد در ریاض کار می‌کند و به طور آزادانه مشغول فعالیت و سفر است .

وکیل مدافع وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز که در جلسه استماعش‌ در 23 جولای 2002 شهادت داد، از عدم همکاری عربستانی‌ها با آمریکایی‌ها یاد می‌کند.

وضعیت تحقیقات جامعه اطلاعاتی آمریکا در خصوص ارتباط مقامات عربستان با تروریسم

هم اف‌بی‌آی و هم سیا به کمیته‌های تحقیق گفته‌اند که آنها به طور جدی پیگیر مسئله عربستان هستند. بنا به پاسخ اف‌بی‌آی در تاریخ 18 نوامبر 2002، هم سیا و هم پلیس فدرال آمریکا کارگروه‌های ویژه‌ای را پایه‌ریزی کرده‌اند تا پیگیر مسائل مربوط به عربستان باشند. برای این کار، اف‌بی‌‌آی گروهی را در دفترش در واشنگتن مأمور کرده تا به تحقیق در خصوص این مسئله بپردازند. ............................................................. .................................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................................................... ................................................................................................................................................................................................... ......

با این وجود، هم سیا و هم اف‌بی‌آی، هنوز اطلاعات اندکی از ارتباطات دولت عربستان با عناصر و گروه‌های تروریستی دارند. در جلسه غیر علنی استماع به تاریخ 9 اکتبر 2002، «رابرت مولر» (Robert Mueller)، رئیس اف‌بی‌‌آی عنوان داشت: «در حال حاضر شمار سوالات [در خصوص ارتباط عربستان با گروه‌های تروریستی] بیش از شمار پاسخ‌هاست و ما چیز اندکی در این مورد می‌دانیم. از همین رو، ما برای رسیدن به نتیجه‌گیری‌، باید اطلاعاتمان را افزایش دهیم.»

سندی که از سوی ستاد مشترک تحقیق منتشر شده،‌ مؤید آن است که دفتر اف‌بی‌‌آی در واشنگتن هنوز در مراحل اولیه تمرکز بر روی تحقیقات مذکور است. .......................................................................................................................................................... ....... .................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................

.................................................................................................طی شهادتش تأیید کرد که ...........فهمش از این مسئله بسیار محدود است:

در مورد این سؤال مشخص که آیا شما شاهد بوده‌اید که سرویس‌های اطلاعاتی عربستان از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کنند، من فکر می‌کنم که اطلاعات و سوابق در این خصوص اصلاً روشن نیست.

هم اف‌بی‌‌‌‌‌‌‌آی و هم سیا این احتمال را داده‌اند که افراد مرتبط با دولت سعودی ممکن است به تروریست‌ها کمک برسانند و از آنها پشتیبانی کنند.

...........................اینگونه شهادت داد: «خب، به احتمال قوی برخی افراد در سرویس‌های امنیتی [عربستان] با القاعده همدردی و همراهی می‌کنند. »

ابو زبیده گفت که وی اطمینان دارد القاعده حتماً تماس‌هایی با سعودی‌های ساکن در عربستان داشته و اینکه القاعده و اسامه بن‌لادن به طور خاص بر روی تشکیل و ایجاد چنین ارتباطاتی سرمایه‌گذاری کرده‌اند. وی گفت که بن‌‌لادن خوشحال شد وقتی که مشاهده کرد نظامیان و بازرگانان سعودی و برخی از اعضای خاندان حاکم در عربستان، از آرمان وی حمایت می‌کنند. ابوزبیده تصریح کرد که بن‌لادن فعالانه به دنبال چنین روابطی است.

دیگر مقامات سیا و اف‌‌بی‌‌‌‌‌‌‌‌آی با شهادت در مقابل کنگره، اظهارات مشابهی را تکرار کردند. برای نمونه، ................... ابراز داشت:

چیزی که ما در خصوص پرونده‌های اف‌بی‌آی در واشنگتن و لس‌‌آنجلس نگران‌کننده و مشکل‌ساز یافتیم آن است که دستگیرمان شد، پول سعودی‌ها به افراد می‌رسد؛ پولی که آنها به افراد [مورد نظرشان] پرداخت می‌کنند، به صورت یک الگوی پرداختی مستقیم است و سال‌هاست که دولت عربستان از بنیادگرایان سلفی و وهابی و جریانات مرتبط حمایت می‌کند، این مبالغ به دست این افراطیون و بنیادگرایان می‌رسد و بسیار جای تعجب خواهد بود اینها صرف حمایت از اقدامات تروریستی نشود...ما پیش از حملات 11 سپتامبر نیز به این اقدامات عربستان ظنین بودیم و موارد و مصادیق آن را در گزارش‌های متعدد مستند کرده‌ایم. مسائل مختلفی وجود دارد که باید روشن شود؛ چه کسی از این پرداخت‌ها مطلع است، این پرداخت‌ها از جانب چه کسی است، آیا این کمک‌های مالی از جانب دولت مرکزی [سعودی] است یا از جانب دولت محلی و شخصی خاص؟ آیا افرادی که این کمک‌های مالی را ارائه می‌کنند، از نحوه هزینه‌کرد و محل هزینه آن مطلع‌اند؟ اگر که از این امر باخبرند،‌ به چه دلیلی این کار را انجام می‌دهند؟ آیا این دستمزدها نوعی حق‌السکوت و باج است؟ آیا آنها از حمایشان از گروه‌های تروریستی باخبرند؟‌

در همان جلسه، «پاسکال دامورو»، دستیار اجرایی رئیس اف‌بی‌‌آی، شهادت داد:

تا این تاریخ،‌ نمی‌توانم اینجا بنشینم و به شما بگویم که آن روابط به عقب برگردد، نمی‌توانم بگویم که آیا می‌توانیم ثابت کنیم که خاندان سعودی از تروریسم حمایت می‌کند یا نه. اما ابهاماتی وجود دارد که ما در حال انجام تحقیقاتیم تا مشخص کنیم که چه موارد و اطلاعات دیگری در این خصوص وجود دارد.

چیزی که مشخص است آن است که اف‌بی‌آی با سعودی‌ها مطابق با اقدمات ضدتروریستی برخورد و رفتار نکرده است.

................................... پیش از 11 سپتامبر تهدید کرد.

.......................................................................................................................................................................................... .......................................................................................................................................................................................... ........................................................................................................................................................................................... .........................................................

«مایکل رولینس» (Michael Rolince)، رئیس پیشین بخش عملیات تروریسم بین‌المللی در اف‌بی‌‌آی شهادت می‌دهد که:

پاسخ من به سوال شما این است که پیش از 11 سپتامبر، به جز استثناهای نسبتاً معدود، هیچ گونه تحقیق و بازرسی چشمگیر و جامعی از سوی اف‌بی‌آی در خصوص سعودی‌ها و................................یا حمایتشان از تروریسم، وجود نداشت. خانم «هیل»، من قصد ندارم که اینجا بایستم و به شما بگویم که .......................................................................................................................

..................................................................................................................................................................................................... .................................................................................................................................................................................................... ................................

دستیار مأمور ویژه دفتر سن دیگو طی شهادتش تأیید کرد که:

اساساً............................................................................................................................. آنها کشورهایی نبودند که از سوی وزارت خارجه آمریکا به عنوان کشورهای حامی تروریسم معرفی شده باشند. و بن‌مایه و شیوه عمل غالبی که ما در سن‌دیگو شاهدش بودیم آن بود که اگر ........................... وجود داشتند، هدف عمده و اولیه آنها آن بود که ناراضیان و منتقدان [خاندان سعودی] را تحت نظر بگیرند و از منافع آل سعود محافظت کنند. از همین رو،‌ به آنها به عنوان تهدیدی برای منافع و امنیت ملی [آمریکا] نگریسته نمی‌شد.

در جلسه غیر علنی استماع در 9 اکتبر 2002، «رابرت مولر»، تأیید کرد که وی به واسطه برخی از اطلاعات و اقدامات صورت گرفته در کمیته مشترک تحقیق، از واقعیت‌ها و فعالیت‌های سعودی‌ها مطلع شده است:

در اینجا، من ترتیب وقایع را می‌گویم،‌ من فکر می‌کنم که کمیته مشترک تحقیق کرده، و در نتیجه این تحقیقات برخی از واقعیات برای ما و صادقانه بگویم، برای من، روشن شده که پیش از این از آنها مطلع نبودم. و شاید که اگر کمیته مشترک به تحیق نمی‌پرداخت، این موارد هرگز برای ما روشن و عیان نمی‌شد.

 
منبع: فارس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد