سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز



ویلیام برنز‏، معاون وزیر خارجه آمریکا که از مذاکرات وین 5 به طور رسمی به مذاکرات پیوست در این دور نیز حضور دارد اما وی صرفا در مذاکرات دو یا سه جانبه شرکت می‌کند و در نشست عمومی حضور نداشته است.
معاونان وزیران خارجه ایران و سه کشور اروپایی عصر روز پنج‌شنبه در هتل کوبورگ وین با یکدیگر دیدار کردند. 
 به گزارش ایسنا، مذاکرات ایران و 1+5 در آخرین دور خود از روز چهارشنبه با دیدارهای دو و سه جانبه میان هیات‌ها برگزار شد. 
گفت‌وگوها در دومین روز با نشست عمومی میان هیات‌های ایران و 1+5 به سرپرستی محمدجواد ظریف و کاترین اشتون در مقر سازمان ملل آغاز و سپس با مذاکرات دو جانبه میان معاونان وزیران خارجه ایران و آمریکا در هتل کوبورگ وین محل اقامت هیات‌های مذاکره کننده ادامه یافت.  
ویلیام برنز‏، معاون وزیر خارجه آمریکا که از مذاکرات وین 5 به طور رسمی به مذاکرات پیوست در این دور نیز حضور دارد اما وی صرفا در مذاکرات دو یا سه جانبه شرکت می‌کند و در نشست عمومی حضور نداشته است. 
 مذاکرات دو جانبه ایران و آمریکا امروز بدون حضور اشتون و حدود سه ساعت به طول انجامید.  
هم‌چنین قرار است بعد از گفت‌وگوی چهارجانبه ایران و سه کشور اروپایی، معاونان وزیران خارجه ایران و روسیه نیز دیدار کنند. مهم‌ترین مناقشه و اختلاف نظر میان ایران و 1+5 بر سر دامنه، سطح و ظرفیت غنی‌سازی در ایران و لغو تحریم‌هاست. 



معاون عربی افریقایی وزیر امور خارجه رفتار و اقدامات اخیر مسعود بارزانی رئیس منطقه کردستان عراق را سؤال‌برانگیز دانست.  
حسین امیرعبداللهیان در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر درباره دیدار احمد جربا (مخالفت حکومت بشار اسد رئیس جمهور سوریه) با بارزانی گفت: رفتار سیاسی آقای مسعود بارزانی که شخصیتی برجسته در عراق به شمار می رود سؤال برانگیز و به‌ دور از شناخت مثبتی است که در وی سراغ داریم.  
وی افزود: احمد جربا که چندی پیش با مریم رجوی سرکرده گروهک فروپاشیده منافقین دیدار کرد ، اکنون با آقای بارزانی دیدار کرده است ، ما این رفتار سیاسی را زیبنده نمی دانیم.  
امیرعبداللهیان تصریح کرد: جربا شخصیتی ضعیف است و دیدارش با گروهک منافقین ماهیت وی را نشان داد؛ مواضع وی در سوریه کمکی به مردم این کشور نکرد بلکه زمینه را برای مداخله بیشتر گروه‌های سیاسی هموار کرد. 
 معاون وزیر امور خارجه روابط جمهوری اسلامی ایران با اکراد عراق را تاریخی و برادرانه دانست و افزود: برادرمان آقای بارزانی را به خویشتنداری ، اجتناب از اقدامات شتابزده در قبال سوریه و تمرکز بر مبارزه با تروریسم و وحدت ملی عراق در چارچوب قانون اساسی این کشور دعوت می‌کنیم.

خبرگزاری رویترز گزارش داد که ۳۰ هزار سرباز عربستانی در مرز مشترک این کشور با عراق مستقر شده است
کد خبر: ۴۱۳۰۴۸
تاریخ انتشار:۱۲ تیر ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۶-03 July 2014
خبرگزاری رویترز گزارش داد که ۳۰ هزار سرباز عربستانی در مرز مشترک این کشور با عراق مستقر شده است.به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری «رویترز»، 30 هزار سرباز عربستانی در مرز مشترک این کشور با عراق مستقر شده است.
بر اساس این خبر این اقدام در پی عقب نشینی نیروهای ارتش عراق از این منطقه صورت گرفته است.
عربستان با وجود اینکه یکی از اصلی ترین حامیان تروریسم در منطقه به شمار می‌رود، اما دو روز پیش اعلام کرد که نیم میلیارد دلار به آسیب دیدگان از بحران عراق از طریق سازمان ملل کمک می‌کند.
ریاض که خود بزرگترین صادر کننده تروریست‌‌های تکفیری به جهان است اخیرا و در پی تشدید بحران امنیتی عراق در کشور آماده باش اعلام کرده و پادشاه این کشور دستور داده که با تمام قوا با هرگونه حمله احتمالی به مرزهای این کشور مقابله شود.

یک منبع آگاه در گفت و گو با «تابناک»؛
امریکایی ها بیشتر از اینکه اقدامی بخواهند انجام دهند، موضع سیاسی اتخاذ می کنند. این که امریکایی وارد عراق شوند و بخواهند اقدام نظامی انجام دهند، متصور نیست. مشکل امریکایی ها این نیست که دولت عراق از امریکایی ها برای دخالت نظامی دعوت کند یا نکند؛ بلکه خود امریکایی ها تصمیم به اقدام نظامی در عراق ندارند.
کد خبر: ۴۱۳۰۴۹
تاریخ انتشار:۱۲ تیر ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۹-03 July 2014
ایران قصد دخالت نظامی در عراق را  ندارد
بیش از بیست روز از اوضاع نابسامان عراق می گذرد. در چند روز گذشته شهر کربلا شاهد فعالیت مسلحانه شیخ «محمود الصرخی» بود که خود را مرجع دینی شیعیان در عراق می‌داند. برخی وی را از بازماندگان دستگاه استخبارات صدام می‌دانند. وی باعث شد 32 نفر در دو شهر کربلا و دیوانیه کشته شوند.

در همین حال ارتش عراق اعلام کرد که نیروهای دولتی عملیات بزرگی را برای پاکسازی تکریت آغاز کرده‌ و کنترل بخش‌هایی از این شهر واقع در شمال بغداد را به دست گرفته‌اند. 

همچنین دیروز «نوری المالکی»ضمن هشدار به رهبران کرد درباره خطر جدایی و مسئله حق سرنوشت گفت: ماده 140 قانون اساسی به پایان نرسیده است و رفتار دولت کردستان قابل قبول نیست. از سوی دیگر «جو بایدن» معاون رئیس‌جمهور آمریکا روز چهارشنبه در گفت‌وگوی تلفنی با «اسامه نجیفی» رئیس پارلمان عراق، از تلاش‌های دولت این کشور برای مبارزه با تروریسم حمایت کرد.

در همین رابطه تابناک در گفت و گو با یک منبع اگاه آخرین وضعیت عراق را مورد بررسی قرار داده است.

وی در ابتدا بیان داشت، در حال حاضر بعد از اینکه نیروهای تروریستی و تکفیری بعضی از مناطق عراق را اشغال و مستقر شدند، در همان مکان ها متوقف شده اند. با تلاش دولت ، ارتش عراق و کمک نیروهای مردمی از پیشروی تروریست ها جلوگیری شد و فعلا برتری به نیروهای دولتی رسیده است. از طرفی ارتش عراق یک سری موفقیت هایی در منطقه شمال سامرا داشته اند. البته همچنان دولتی ها نتوانستند تکریت را بگیرند. در دو سه نقطه نیز کردها با این گروه درگیر شده اند.

این منبع آگاه پیرامون احتمال حمله تروریست ها به اماکن متبرکه در عراق گفت، تروریست ها از لحاظ زمینی فاصله زیادی با اماکن متبرکه ندارند. ولی گروهای شیعه و مردمی با سامان دهی که کرده اند مشکل از لحاظ امنیتی برای این مناطق وجود ندارد و امن می باشد. البته تکفیری ها گاها از فاصله دور بعضی مواقع ممکن است خمپاره ای بیاندازند و یا یک کار ایذایی انجام دهند. اما اینکه بتوانند به این مناطق حمله کنند و تصرف کنند، ممکن نیست. در واقع امادگی شیعیان در دفاع از این مناطق بسیار خوب است.

این منبع اگاه پیرامون فعالیت های امریکایی ها در عراق گفت، امریکایی ها بیشتر از اینکه اقدامی بخواهند انجام دهند، موضع سیاسی اتخاذ می کنند. این که امریکایی وارد عراق شوند و بخواهند اقدام نظامی انجام دهند، متصور نیست. مشکل امریکایی ها این نیست که دولت عراق از امریکایی ها برای دخالت نظامی دعوت کند یا نکند؛ بلکه خود امریکایی ها  تصمیم به اقدام نظامی در عراق ندارند.

وی ادامه داد، تنها کاری که امریکایی ها در روزهای گذشته انجام داده اند، این است که پهباد های انها شناسایی می کنند و تعدادی نیروی امنیتی برای حفاظت از اماکن دیپلماتیک و دیپلمات های خود در عراق اضافه نموده اند. در واقع انها کار دیگری انجام نداده اند. هر کاری انجام شده است توسط نیروهای دولتی انجام گرفته است.

این منبع آگاه همچنین گفت، ایران هر نوع همکاری را در ابعاد مختلف با عراق انجام می دهد. اما اینکه ایران بخواهد دخالت مستقیم نظامی در عراق انجام دهد، بنای چنین چیزی وجود ندارد. اما ایران هر نوع پشتیبانی سیاسی و پشتیبانی ها مختلف از دولت عراق انجام خواهد داد تا آنها بتوانند با داعش مقابله کنند. در واقع ایران به هر میزان که لازم باشد به عراق کمک خواهد کرد.

وی در پایان پیرامون فعالیت های کردها گفت، این که گفته می شود منطقه کردنشین عراق قصد برگزاری انتخابات استقلال دارند، چنین اتفاقی نخواهد افتاد. فعلا کردها تهدید می کنند و فشار می آورند تا از دولت مالکی امتیاز بگیرند. از طرف دیگر کردها بستر سازی می کنند و شرایط را می سنجند که عکس العمل در مقابل خواست استقلال خود را در داخل و خارج مشاهده کنند. اما در حال حاضر چنین اتفاقی نخواهند افتاد. این موضوع بیشتر یک موضوع سیاسی و امتحان شرایط است.
به هرحال با توجه به موضع سیاسی که گروه های سنی و قبایل در عراق دارند؛ وضعیت ناامنی به زودی حل نخواهد شد. امکان این که ارتش عراق به سرعت بتواند مناطق اشغالی را پاک سازی کند، وجود ندارد و طول خواهد کشید.
آنچه باید درباره اهمیت دیاله بدانیم
از خروج داعش در اردن تا فرضیه سقوط بغداد
سه شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۱۳
 
داعش و بعثی ها اجرای عملیات ، امرای میدانی حمله به بغداد را در شمال دیاله ، بیابان های موسوم به «جزیره» درغرب تکریت و منطقه «تارتار» در شمال ابوغریب را تعیین کرده اند که موضع آخری تنها ۳۰ کیلومتر با بغداد فاصله دارد....
ردپای حرفه ای در پشت ۴ هدف راهبردی

پایگاه خبری انصار حزب الله - درپشت نوع طراحی عملیات توسط داعش در میدان نبرد به خوبی می توان سابقه برخی فرماندهان صدام حسین را مشاهده کرد ، که البته عملکرد آنها نیز یادگار آموزش های فرا گرفته شده در شوروی است. در واقع نحوه تعیین وسعت میدان نبرد ، توزیع نیروها ، فریب و زمان بندی حمله ، نشانه های راهبردی فراگیری است که رد پای این افراد وشیوه عمل آنان را قابل شناسایی می کند. دقت نظر حساب شده ای که به نظر می رسد جز برای دست یابی به اهدافی مشروح زیر بی معنی باشد:

۱- ازمیان برداشتن دائمی مرزهای جغرافیای سیاسی درجمهوری عراق و جمهوری عربی سوریه ، بواسطه ایجاد شرایط سرنگونی دولت یا به راه انداختن جنگ داخلی طایفه ای

۲- ایجاد دولت اسلامی بواسطه تصرف زمین در سوریه و عراق و حکمرانی برجوامع ساکن درآن

۳- تجهیز افکار عمومی برای نبرد در کنار دولت اسلامی 
۴- توسعه قلمرو امارت اسلامی وبرقراری ارتباط با سایر جوامع مسلمان یا همان «امت»

از «شکست دیوارها» تا «اضمحلال سربازان»

به نظر می رسد براساس شواهد موجود می توان ادعا کرد دو هدف اولیه ، کم و بیش پس از آغاز عملیات «شکست دیوارها» محقق شده باشد. در این رابطه باید گفت دولت اسلامی عراق و شام از تیرماه ۱۳۹۱، بخش اول عملیات منعطف خود را با طراحی سلسله عملیاتهای مختلف در مناطق هدف و در راس آن حمله به ۸ زندان درخاک عراق را ذیل نام «شکست دیوارها» آغاز کرد که پایان آن نیز روز۳۰ تیر۱۳۹۱ با حمله به زندان «ابوغریب» و آزادی ۵۰۰ زندانی به پایان رسید. که عمده آنان اعضاء خطرناک القاعده و بعثی های سابق در طول دوره اشغال عراق محسوب می شدند. 

در واقع برخی تحلیل گران معتقدند توانایی «داعش» برای گسترش بحران به عراق نه به دلیل قدرت نمایی و تثبیت حضور درسوریه ، بلکه پس از آزادی مردان قدرت مندی ایجاد شد که در عملیات زمان بندی شده «شکست دیوارها» دوباره به جمع فرماندهان میدانی درعراق بازگشتند. زیرا آنها دارای شبکه وسیع تحت امری بودند که توانایی بالای تحرک و لجستیک در عراق را برایشان فراهم می ساخت.

با پایان موفقیت آمیز بخش اول عملیات ، مرحله دوم آن با نام «اضمحلال سربازان» از روز۸ مرداد ۱۳۹۲ آغاز شد که از نظر زمانی۳ روز پس از قتل مهره های اصلی امنیتی بشار اسد در سوریه انجام شد و شیوه اجرای آن نیز مشابه عملیاتهای القاعده در عراق بود. گرچه نیروهای امنیتی و شبه نظامیان شیعه به مقابله با این عملیات پرداختند و حتی نیروهای موسوم به «لباس شخصی» برای رد زنی گروههای ترور در بغداد تشکیل شد اما در مجموع اثر گذاری آن بر شبکه ای که سازمان آن از نو ساخته و فعال شده بود اندک می نمود. چنانچه کارشناسان نظامی آمریکایی که تجربه حضور در عراق را دارند معتقدند ، ایجاد شبکه سلولی منسجمی که توسط «داعش» که از عمق سوریه تا پایتخت عراق ادامه دارد ، یقیننا از زمان آغاز مرحله دوم عملیات (اضمحلال سربازان) کلید خورده که بر اساس سیستم - پخش شوندگی شهر به شهر- درافغانستان توسط کهنه سربازان القاعده انجام یافته است. 

جهش جدید
اما «ابومحمد العدنانی» سخنگوی دولت اسلامی عراق و شام ، نیز روز یکشنبه ، نهم تیرماه در پیامی صوتی اعلام کرد که واژه‌های «عراق و شام» از نام خلافت بر پا شده حذف می‌شود و از زمان صدور این پیام ، تنها «دولت اسلامی» نامیده می‌شود.در پیام صوتی منتشر شده ، العدنانی ، به شکل رسمی برپایی «خلافت اسلامی» و منصوب کردن عبدالله ابراهیم ملقب به «ابو بکر البغدادی» را به عنوان خلیفه اعلام کرد وافزود:«هم اکنون برتمام مسلمانان واجب شد تا با خلیفه بیعت کنند وتمام امارت‌ها ، ولایت‌ها وتشکیلاتی که سلطه خلیفه یا سربازانش به آن می‌رسند ، باطل هستند.مشروعیت تمام گروه‌ها و سازمان‌های اسلامی دیگر باطل است پیروی از هر خلیفه دیگری حرام اعلام شده است.هرکس خواست صفوف را پراکنده کند، سر او را با گلوله از هم بپاشید.»

این درحالی است که بلافاصله پس از این اعلام ، گروه سلفی – جهادی فلسطینی «جماعة أنصار بیت المقدس» نیز که پیش از این البغدادی را امیرالمومنین نامیده بود واکنون ماههاست که براساس فتوای وی مشغول جهاد درصحرای سیناست ، مجددا بر بیعت خود پای فشرد و نام گروه خود را به عنوان دنباله قلمرو اعلام شده به «الدولة الإسلامیة» تغییر داد. به همین موازات هزاران اردنی نیز درحالی که سلاح های سبک حمل می کردند در شهر «معان» واقع در ۲۱۸ کیلومتری عمان پایتخت اردن و۱۰۴ کیلومتری بندر ایلات درجنوب اسرائیل به تظاهرات درحمایت از «خلافت اسلامی» پرداختند.

این نکته ورای بعد فراملی گرایانه اش از این جهت که تنها ۶۰ کیلومتر با شریان میانی قطع کننده شمال و جنوب اسرائیل قرار دارد قابل توجه است.اوضاع در «معان» آنقدر بحرانی است که به آن لقب «فلوجه اردن» داده اند.دراین رابطه با وجود بعد فاصله بحران از مرزهای عربستان ، پادشاه سعودی برای مقابله با تروریسم فرمان ملوکانه صادر کرده و مقامات اطلاعاتی خود برای کمک به اردن به منظورجلوگیری از تسری آشوب به سایر شهرهای این کشور به خصوص «زرکا» و «اربد» که تعداد زیادی از شاخه های القاعده در آن حضور دارند را اعلام کرده است.

نیروهای اردنی نیز در۳ محور درمرزهای عراق ، سوریه و اطراف پایتخت برای دفع حمله احتمالی نیروهای داعش آرایش گرفته اند. همچنین «دنیس مک کین» فرمانده نیروهای مشترک آمریکا – اردن به۱۲۰۰۰نیروی خود واسکادران جنگنده های اف-۱۶ آماده باش داده است. وی با «بنی گانتز» فرمانده طرح «عملیات عمیق» دراسرائیل نیز که برای واکنش به حمله احتمالی ایران وحزب الله تاسیس شده هماهنگ شده است ، تا در صورت لزوم نیروهای تحت امرش را برای مهار حمله احتمالی داعش به کار گیرد. 

لایف استایل داعش و فرضیه سقوط بغداد

ما دراین گزارش قصد شرح و بسط اخبار فوق نداریم ، چرا که پیش از این ، به طور مفصل درباره «جهش یافتگی» داعش ، قیمومیت ناپذیری آن ونیز لزوم استفاده از ظرفیت موجود در بعد فراملی گرایانه اش برعلیه برهم زنندگان پویش های جاری امنیتی منطقه ای خاورمیانه ، توضیح داده بودیم. بنابراین با صرف نظر از این رویکرد و مفروض قرار دادن آن به عنوان راه حل قطعی مهار بحران فعلی ، در ادامه تلاش خواهیم کرد به تشریح صحنه نبرد در میدان اصلی بحران در عراق پرداخته و با ارائه یک فرضیه «خرد» ، راهبرد خود را به ذیل راهبرد اصلی فروبلغتانیم که محدوده تمرکز آن جلوگیری از تسری بحران به مرزهای میهنی جمهوری اسلامی ایران است.

به نظر می رسد بر اساس این روند اکنون می توان ادعا کرد که دولت اسلامی عراق و شام وارد مرحله ۳ و۴ از برنامه کلان خود شده که کار ویژه آن اقناع افکار عمومی و ارتباط با سایر ملل مسلمان است. نمایه آغاز گسترده چنین فعالیتی در شبکه های اجتماعی مشاهده می شود که شامل تهیه و انتشار گزارش از فعالیت های امارت اسلامی برای مخاطبان می باشد.این گزارش ها ، دوره ای از زندگی وحکمرانی آرمانی در امارت اسلامی عراق و شام را صرف نظر از پیروزی های میدانی بدست آمده تبلیغ می کنند که مشتمل بر تصاویر فتح ظفرمند شهرها ، خوشحالی عمومی پس از ورود جهادگران به این مناطق و نمایه ای از زندگی پر رونق در مناطق تثبیت شده است.

نشریه الکترونیکی «الحیات» که در دسترس عموم قرار دارد و به زبان انگلیسی نیز منتشر می شود یکی از کانال های تبلیغاتی داعش است که با ارائه گزارش هایی سلسله وار تحت عنوان «استانداردها» در دولت اسلامی به موضوعاتی نظیر تشریح تربیت مبلغین مذهبی تحت عنوان «امام» در پایتخت «دولت» واقع در رقه ، چگونگی «جمع آوری زکات» و کمک به کشاورزان در مناطقه محروسه ، گزارش آزاد سازی موصل و شادمانی مردم و البته گزارش ویژه از اضمحلال مرزهای سیاسی جعلی ایجاد شده توسط طواغیت زمان پرداخته است.انتشار ۴ شماره منظم از این هفته نامه درماه شعبان در واقع روایت گر پیشرفت وتثبیت موقعیت «داعش» در مناطق هدف گذاری شده است.

درگزارش های پیشین عنوان شد که بحران کنونی نتیجه اجرای طرح تغییر ژئوپلیتیک خاورمیانه وتقسیم ۲ جمهوری عربی عراق و سوریه به ۳ کشور است اما به نظر می رسد با رخ داد معنا دار روز نهم تیر مبنی بر برداشته شد قید جغرافیایی «عراق و شام» در اعلام خلافت اسلامی می بایست به زودی درانتظار تسری بحران به مناطقی ورای مرزهای جعل شده فعلی باشیم. ورای آنکه این تهدید فعلا برای سایر کشورهای منطقه چقدر جدی است اما به نظر می رسد اولین امواج چنین تصمیمی درمنطقه داغ بحران یعنی عراق متساعد شود. با این وصف ودرحالی که داعش از روی توهم یا واقعیت ، مرزهای دولت خود را تثبیت شده و قابل تسری فرض می کند ، اگر بخواهیم ارزیابی درستی از گامهای بعدی «داعش» داشته باشیم باید به طرح فرضیه جدیدی در مقیاس «خرد» بپردازیم.

احتمالاتی برای احیاء طرح فتح بغداد
براین اساس به نظر می رسد استقرار دولتی با کیفیت اعلام شده ، با وجود بقای حکومت مرکزی درعراق امکان پذیر نخواهد بود.چرا که استقرار دولت مرکزی به مفهوم حفظ توانایی برای تجدید قوا و برنامه ریزی برای بازپس گیری مناطق اشغالی خواهد بود که این خود به معنی سد شدن راه تحقق اهداف آرمانی اعلام شده است.

بنابراین عقلانی به نظر می رسد که داعش تمام عزم خود را برای حمله همه جانبه به مواضع حکومتی در پایتخت جزم کند.حتی در این مسیر این امکان وجود دارد داعش با حکومت اقلیم کردستان نیز به توافقی برای عدم تعرض ویا حتی پشتیبانی دست پیدا کند.چنانچه سردار نقدی فرمانده کل بسیج مستضعفین دراین رابطه معتقد است که سرویس اطلاعاتی آمریکا با اکراد تماس گرفته تا در این معرکه عقب نشینی کنند. این درحالی است که خبرهایی نیز از توافق نمایندگان داعش در یکی از هتل های اربیل با نمایندگان اقلیم کردستان به گوش می رسد که براساس آن ، عدم تعرض متقابل نیروهای کُرد پیشمرگه و عناصر داعش در همه مناطق ِتحت امر دولت محلی کردستان عراق وداعش را شامل می شود.براین اساس احزاب کُرد نیز اجازه می یابند ، در شهرهای موصل وتکریت ، دفاتر خود را بازگشایی کنند.درمقابل عناصر داعش نیز اجازه خواهند یافت تا از جادۀ میان موصل دراستان دهوک به سمت ترکیه استفاده کنند.چنانچه دفتراتحادیه میهنی کردستان در نینوا ، که تخلیه و تعطیل شده بود بازگشایی گردید.

اگر نابودی دولت مرکزی را یک هدف عقلائی و دوراندیشانه فرض کنیم که «داعش» برای ضمانت بقای خود در تحقق آن خواهد کوشید ، بنابراین باید در انتظار آغاز حملاتی دقیق براساس محاسبات استراتژیک به بغداد باشیم. ضمن اینکه باید افزود که فرضیه قریب الوقوع بودن حمله به بغداد براساس نقشه ای که سال ۲۰۰۶ از نیروهای القاعده کشف شد تقویت می گردد زیرا آنچه اکنون در میدان نبرد ، به اجرا درمی آید قرابت زیادی با نوشته های طراحی شده بر روی آن تکه کاغذ دارد. 

محورهای حمله به پایتخت
بنابراین این خطر می تواند مد نظر باشد که داعش نظیر آنچه در موصل اتفاق افتاد برای عملیاتی ساختن نقشه عملیات در بغداد ، نیروهای تازه نفس خود در «دیرالزور» ، «رقه» و «حلب» را به جبهه بغداد فرابخواند.

نباید فراموش کرد که داعش از تیرماه ۱۳۹۱، عملیات «شکست دیوارها» را طی یک سال با دقت و موفقیت به انجام رسانیده و پس از آن نیز عملیات «اضمحلال سربازان» از ۸ مرداد۱۳۹۲ ، به اجرا گذاشته و در نتیجه این فرایند ، توانسته یک سوم خاک عراق را یک شبه تصرف کند. بنابراین با وجود چنین سابقه ای ، وجود یک طرح حساب شده برای یکسره کردن کار بغداد نیز بسیار محتمل و منتظره خواهد بود. این درحالی است که اطلاعات موجود می گوید ، داعش و بعثی ها اجرای عملیات ، امرای میدانی حمله به بغداد را در شمال دیاله ، بیابان های موسوم به «جزیره» درغرب تکریت و منطقه «تارتار» در شمال ابوغریب را تعیین کرده اند که موضع آخری تنها ۳۰ کیلومتر با بغداد فاصله دارد.

همچنین بر اساس استقرار نیروهای داعش در منطقه «تارتار» که در غرب منطقه «تاجی» و کریدور «اودهیم» در شرق «بلد» قرار دارد می توان این طور پیش بینی کرد که آنها احتمالا درصدد جدا کردن سامراء از بغداد هستند. البته قوای ارتش به شکل متمرکزی در پایگاه هوایی «بلد» ، پایگاه «تاجی» ، کمپ «اشرف» و فرودگاه بین المللی بغداد آرایش دفاعی به خود گرفته اند. با این وجود تجربه قبلی نشان داده که با وجود سیستم اطلاعاتی شبکه ای و برنامه ریزی هوشمندانه داعش نباید به آرایش تهاجمی این گروه نسبت به بغداد بی تفاوت بود. چنانچه پایگاه هوایی «بلد» از روز ۴ تیرماه ۱۳۹۳ تحت حملات سنگین قرار دارد و در صورتی که نیروهای داعش خود را در پشت یک خط دفاعی دروغین در حدیثه ، سامرا‌ء و بعقوبه پنهان کنند، شکسته شدن مقاومت آنان محتمل خواهد بود. بنابراین به نظر می رسد بهترین تصمیم میدانی این باشد که نیروهای ارتش باید از به هر نحو ممکن اولا از سقوط الرمادی جلوگیری کنند زیرا تصرف ان به معنی ایجاد یک خط پشتیبانی برای داعش در شمال خواهد بود و در درجه دوم باید به هر نحو ممکن از محاصره پایگاه هوایی «بلد» ممانعت به عمل آورند.

حمله به پایتخت مانند تصرف موصل با ۴۰ یا ۵۰ وسیله نقلیه سبک میسر نخواهد بود ضمن اینکه علاوه بر کمربند دفاعی نیروها دراطراف پایتخت ، حملات هوایی نیز هجوم زمینی احتمالی داعش به بغداد را ابتر خواهد گذاشت. برهمین اساس است که به نظر می رسد داعش احتمالا پیش ازحمله به بغداد تصرف پایگاه هوایی «بلد» ، پایگاه «تاجی» و فرودگاه بین المللی بغداد را در دستور کار خود قرار خواهد داد. 

آنچه باید درباره اهمیت دیاله بدانیم
اما ازدیگرسو بررسی سیرحرکت بحران به خوبی موید این واقعیت است که عملیات القاعده در حال حرکت سریع به شرق با هدف تمرکز بر استان دیاله است که هم مرز جمهوری اسلامی ایران می باشد. علاوه براین در خلال درگیری های روزهای اخیر نیز شنیده می شود بخشی از نیروهای داعش دراستان صلاح الدین در حال انتقال به کوهای «همرین» در دیاله هستند. منطقه ای که به دلیل قتل «ابومصعب زرقاوی» امیرخلف البغدادی در دولت اسلامی عراق ازلحاظ تاریخی نیز برای داعش الهام بخش است.

البته این تحرکات نیز به عنوان تابعی از کل عملیات «داعش» ، از آذرماه ۱۳۹۲ قابل رصد و تشخیص بوده که بر نفوذ بر «دره رود دیاله» که راه تسلط بر بعقوبه مرکز این استان است متمرکز بوده است. دلیل این تمرکز احتمالا می تواند به دلیل حضور عشیره «ابوبکرالبغدادی» امیرکل دولت اسلامی شام و عراق در استان دیاله باشد و به نظر می رسد می توان از آن به عنوان بدل تمرکز درگیری های جنوبی سوریه در استان «درعا» باشد که قرینه «زرقا» درخاک اردن و محل تولد و حضور عشیره «ابومصعب الزرقاوی» امیرکل پیشین دولت اسلامی عراق است.

توجه به تمرکز عملیات «داعش» در دیاله از این جهت می تواند برای جمهوری اسلامی ایران مهم باشد که اتصال شهرهای «سعیدیه» ، «سلیمان بگ» و «جلولاء» به «مقدادیه» و اتصال «مقدادیه» به «خانقین» ، دقیقا می تواند معبر تسری دامنه بحران را به پشت مرزهای ایران باشد. موازات عملیات «شکست دیوارها» با کوچ اجباری ۴۰۰ خانواده در «مقدادیه» که به منظور کنترل بر مناطق شهری در روز ۸ آبان ۱۳۹۲ اتفاق افتاد، می تواند معنا دار باشد. عملیات حساب شده ای که نمونه های مشابه آن در مرداد ماه همان سال نیز انجام شده بود.

از دیگر سو «داعش» برای تسلط بر «بعقوبه» (مرکز استان دیاله) نیز از ۸ مهر۱۳۹۲ تاکتیک کوچاندن مردم را در دستور کارخود قرار داده است.چنانچه این روند با تهدید و انتقال۳۰ عشیره از حومه «التحریر» در بخش غربی بعقوبه آغازشد. و کوچاندن قبیله «الشمر» از «قتون» واقع درغرب بعقوبه ادامه یافت. همچنین پس از آن نیزگزارشی از کوچانده شدن۶۰ عشیره از غرب بعقوبه به «الخلیص» دریافت گردید که تمامی این جابجایی های جمعیتی پس از حملات گسترده داعش نظیر انفجار خانه ها و ترور افراد و ...انجام پذیرفت.

این تاکتیک کمانی «داعش» همزمان در شرق بعقوبه (المهندسین) و در غرب آن (المعلمین) تا ۹ دی۱۳۹۲ و با هدف تخلیه این مناطق از شیعیان انجام یافته است. این درحالی است که به موازات انجام این عملیات و براساس گزارش های دی ماه ۱۳۹۲ نیروهای داعش روستای «عدی الخدران» را که در واقع درحکم کوریدور اتصال «طوزخورماتو» به بغداد است را محل تمرکز خود قرار دادند. براین اساس تخمین زده می شود این بخش از نقشه عملیات احیای یک تاکتیک قدیمی باشد که توسط سرهنگ «دیوید ساترلند» ، «سیستم الانبار» نام گذاری شده بود که در دوره اشغال در عراق خدمت می کرد و براساس آن القاعده تا پیش از سال ۲۰۰۵ از محور تعبیه شده دراین سیستم برای تردد به «الترمیه» و «سامراء» استفاده می کرد. 

چه باید کرد؟
بنابراین در جمع بندی می توان چنین گفت:دورنمای روشنی ازحل بحران وحفظ یکپارچگی عراق وجود ندارد و بر اساس شواهد این وضعیت به سمت شرق و مرزهای جمهوری اسلامی ایران تسری یافته و درصورت ادامه این روند نهادینه خواهد شد.

بنابراین به نظرمی رسد جمهوری اسلامی ایران باید در دو بخش داخلی و خارجی به مهار بحران بپردازد. بر این اساس به نظر می رسد هدایت خارجی بحران ، تنها زمانی پایان می یابد که ذینفع یا ذینفعان موجود به این نتیجه برسند که هزینه حمایت از داعش بیش از حمایت از آن است.اما در بخش داخلی باید گفت همانطور که بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق مدعی شده ، عراق به دوره پیش از اشغال موصل باز نخواهد گشت و لذا درصورت ادامه این روند مرزهای دولت اسلامی عراق و شام دربخش های فعلی تثبیت خواهد شد.
اما به نظر می رسد این وضعیت درمورد استان دیاله ، مسئله را برای جمهوری اسلامی ایران بغرنج خواهد کرد. به همین دلیل به نظرمی رسد می بایست برای پاکسازی این استان با اتکاء به ترکیب جمعیتی آمیخته آن که مرکب از سنی ها ، کردها و شیعیان است به احیاء گسترده صحوه ها وحتی انتقال نیرو از سایر استانها به این بخش اقدام شود. یک گزینه مطلوب در این باره گروه شبه نظامی «عصائب اهل الحق» می باشد که پیش از این در این استان دارای نفوذ است.

افشاگری هفته‌نامه آمریکایی درباره همکاری منافقین و اسرائیل علیه ایران؛
اما اطلاعاتی ارائه‌شده مخدوش و جعلی هستند. برای مثال، موشک‌هایی که در این طرح‌ها، از آن صحبت می‌شد، توسط ایران از سال 2000, از رده خارج‌شده بود. این در حالی است که ادعا می‌شد این طرح در سال 2003 کشیده شده است؛ اما داستان این لپ‌تاپ چه بود. کارستن وویگ، از مدیران وزارت خارجه آلمان اخیراً اعلام کرده است که این اطلاعات نخستین بار توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به سرویس اطلاعاتی آلمان داده شد.
سروی سیاسی «فردا»؛‌ بزرگ‌ترین شواهدی که دولت آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران ارائه کرده، از طریق سازمان تروریستی مجاهدین خلق به‌دست‌آمده است. اطلاعاتی که به نظر می‌رسد توسط دولت اسرائیل تولیدشده باشد. همین اطلاعات غلط در طول سالیان گذشته بارها و بارها توسط رسانه‌های غربی تکرار شده‌اند. چنان‌که گویی مسئله‌ای بدیهی و صد در صد مطابق با واقع هستند. هفته‌نامه آمریکایی «نیشین» در گزارشی به قلم «کارت پورتر»، به بررسی نقش اسرائیل در جعل اطلاعات علیه برنامه هسته‌ای ایران پرداخته است. سازمان مجاهدین خلق در این میان، نقش واسطه اسرائیل و آژانس را بازی می‌کند:

در آخرین مذاکرات ایران و گروه 1+5، مذاکرات مقدماتی برای تدوین پیش‌نویس توافق جامعه هسته‌ای ایران صورت پذیرفت. هدف این مذاکرات این است که تا تاریخ 20 جولای طرفین بر مبنای سندی واحد به توافق دست پیدا کنند. گرچه این تاریخ قابل تمدید تا 6 ماه دیگر خواهد بود؛ اما اصرار دولت اوباما برای کاهش گسترده فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم ایران، احتمال توافق میان ایران و گروه پنج به‌اضافه یک را کم کرده است.

این خواست غیرمعقول که می‌تواند به معنای مرگ توافق هسته‌ای باشد، مبتنی بر اطلاعات و داده‌هایی است که به‌هیچ‌ عنوان معتبر و موثق محسوب نمی‌شوند. آنچه همه این داده‌ها بر آن متمرکز هستند، این موضوع است که خط قرمز دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای کجا است؛ به‌عبارت‌دیگر، فاصله ایران تا توانایی ساخت بمب هسته‌ای چقدر است؛ اما منابع اطلاعاتی‌ای که دولت اوباما به آن‌ها استناد می‌کنند، منابعی است که در دوران ریاست جمهوری جورج بوش به‌دست‌آمده و دولت اوباما بدون تلاش برای بررسی صحت‌وسقم این داده‌ها، بر اساس آن‌ها مذاکرات را به‌پیش می‌برد.

آنچه طبیعی است این است که ایران به‌هیچ‌عنوان زیر بار فشارهای آمریکا برای کاهش گسترده دامنه فعالیت‌های غنی‌سازی خود نخواهد رفت. ایران بارها اعلام کرده است که برای تأمین سوخت راکتورهای هسته‌ای خود، به تعداد زیادی سانتریفیوژ نیاز دارد. محمدجواد ظریف در مصاحبه‌ای که با من (نویسنده) در تاریخ 3 ژوئن امسال انجام داد، گفت که مفهوم خط قرمز سلاح هسته‌ای، معنایی ندارد. ایران در فرایند غنی‌سازی اورانیوم، همین مقدار اورانیومی را که با غلظت کم، غنی‌شده است را به فرمی تبدیل می‌کند که به‌هیچ‌عنوان قابلیت استفاده در برنامه‌های نظامی را نخواهد داشت. این اورانیوم بلافاصله به سوخت رآکتورهای هسته‌ای ایران بدل خواهند شد.

دولت اوباما اعلام می‌کند که ایران نباید در پی تولید سوخت هسته‌ای برای رآکتورهای خود باشد و باید سوخت موردنیاز خود را از طریق روسیه و یا فرانسه وارد کند. محمدجواد ظریف در مقابل به بدقولی‌های کشورهای خارجی در تأمین سوخت موردنیاز ایران اشاره می‌کند. سابقه‌ای که باعث می‌شود ایران به هر نوع پیشنهادی ازاین‌دست بدبین باشد.

برای مثال دولت فرانسه، در ابتدای دهه 80 میلادی، از تأمین سوخت موردنیاز ایران اجتناب کرد. این اقدام غیرقانونی دولت فرانسه، در حالی بود که این کشور بر اساس معاهدات دوجانبه موظف به انجام این کار بود. دخالت‌های آمریکا در جریان معاهدات هسته‌ای ایران باعث شد که این کشور در سیاست هسته‌ای خود تجدیدنظر کند. ایران تصمیم گرفت به‌جای تکیه‌بر کشورهای خارجی، خود به توانایی تولید سوخته هسته‌ای دست پیدا کند. این شروع گسترش توانایی هسته‌ای ایران در اواسط دهه 80 میلادی بود. ایران بار دیگر در سال 2005, طعم بدقولی کشورهای خارجی در مسائل مربوط به انرژی هسته‌ای را چشید. روسیه قرار بود که حداکثر تا سال 2005, نیروگاه هسته‌ای بوشهر را راه‌اندازی کند، اما تحت‌فشار آمریکا از عمل به معاهدات دوجانبه خود طفره رفت و فرایند راه‌اندازی نیروگاه بوشهر به‌کندی و با تأخیر به‌پیش می‌رود.

اما اصرار شدید کشورهای غربی، مبنی بر جلوگیری از دسترسی ایران به توانایی تولید سوخت هسته‌ای-حتی برای مقاصد صلح آمیز-مبتنی بر روایتی است که آن‌ها از برنامه هسته‌ای ایران به دست می‌دهند. بر اساس این روایت، تهران به‌صورت سیستماتیک، برنامه نظامی هسته‌ای خود را سال‌ها از جهان پنهان می‌کرده است. اما این برنامه نظامی تحت‌فشارهای کشورهای غربی سرانجام در سال 2003, متوقف‌شده است. این روایت اکنون به‌صورت همه‌جانبه توسط سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکایی تأیید و تکرار می‌رود. رأس سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم این روایت را از آمریکا پذیرفته‌اند. اکنون نزدیک به یک دهه است که رسانه‌های غربی با پوشش گسترده خبری خود، این روایت را به روایتی بدیهی و صد در صد مطابق با واقع بدل کرده‌اند. در متن این داستان، گفته می‌رود که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، مدارکی فیزیکی از تلاش نظامیِ هسته‌ای ایران در فاصله سال‌های 2001 تا 2003 در دست دارد. مجموعه مدارکی که آن‌ها را در دوطبقه تقسیم کرده‌اند.

گفته می‌شود که اطلاعات و داده‌های دسته اول، از طریق لپ‌تاپ یکی از دانشمندان هسته‌ای ایران به‌دست‌آمده است. گفته می‌شود که این لپ‌تاپ شامل برنامه‌ها و طرح‌هایی برای استفاده از موشک‌های شهاب 3 برای حمل بمب هسته‌ای بوده است.

در تمام مراحل مذاکرات و بحث‌ها درباره برنامه هسته‌ای ایران، مفروض گرفته می‌شود که این اطلاعات و داده‌ها، اصیل و واقعی هستند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم در گزارش منتشره خود در سال 2008, به این اطلاعات استناد جست و آن‌ها را مدارک معتبری درباره سویه نظامی برنامه هسته‌ای ایران دانست. این در حالی است که محمد البرادعی، دبیر کل وقت آژانس، اعلام کرده بود که صحت این اطلاعات برای آژانس اثبات نشده است.

اما اطلاعاتی ارائه‌شده مخدوش و جعلی هستند. برای مثال، موشک‌هایی که در این طرح‌ها، از آن صحبت می‌شد، توسط ایران از سال 2000, از رده خارج‌شده بود. این در حالی است که ادعا می‌شد این طرح در سال 2003 کشیده شده است؛ اما داستان این لپ‌تاپ چه بود؟ کارستن وویگ، از مدیران وزارت خارجه آلمان اخیراً اعلام کرده است که این اطلاعات نخستین بار توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ( منافقین) به سرویس اطلاعاتی آلمان داده شد. گروهی تروریستی که از دهه 80 میلادی مشغول به جنگ مسلحانه علیه دولت ایران است؛ اما دستگاه اطلاعاتی آلمان، صحت اطلاعات داده‌شده را مورد تشکیک قرارداد؛ اما همین اطلاعات جعلی مبنای تعیین سیاست آمریکا در قبال برنامه هسته‌ای ایران بوده است.

از همین‌جا، پای اسرائیل به داستان باز می‌شود. سازمان مجاهدین خلق، همواره به‌عنوان بازوی عملیاتی اسرائیل علیه تهران مورد بهره‌برداری قرارگرفته است. از سوی دیگر، سری جدید اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، توسط اسرائیل فراهم شد. اطلاعاتی که دولت اسرائیل بر مبنای آن ادعا می‌کرد که ایران هیچ‌گاه برنامه نظامی هسته‌ای خود را تعطیل نکرده و این برنامه از سال 2003 به بعد نیز ادامه داشته است. آژانس هیچ‌گاه به‌طور رسمی به منبع اطلاعتی خود دراین‌باره اشاره نکرده اما البرادعی در خاطرات خود گفته است که این اطلاعات توسط اسرائیل به آژانس ارائه‌شده است. مبنای اصلی گزارش آژانس در نوامبر 2011, علیه ایران همین اطلاعات اسرائیلی بوده است. گزارشی که سرآغاز دور تازه‌ای از حملات علیه ایران بود.
این‌گونه بود که این اطلاعات غلط، باعث شد که روزبه‌روز در رسانه‌ها درباره فاصله ایران تا ساخت بمب اتمی، گمانه پردازی صورت بگیرد. مفهوم خط قرمز از همین‌جا پدیدار شد. این مفهوم برساخته اسرائیل است و متضمن این داده غلط است که ایران عامدانه در پی ساخت بمب هسته‌ای است. ادعایی که هیچ پشتوانه‌ای جز اطلاعات جعلی اسرائیل ندارد.
 اگر آمریکا و هم‌پیمانانش بخواهند به توافقی جامعه درباره برنامه هسته‌ای ایران دست پیدا کنند، باید نخست تصویر خود را از برنامه هسته‌ای ایران تغییر داده و آن را واقعی کنند. نخستین گام در این مسیر، حذف این اطلاعات و داده‌های جعلی ساختگی از داستان برنامه هسته‌ای ایران است.

خبرآنلاین؛ محمدرضا نوروزپور - با گسترش پیشروی های داعش در عراق که از چند روز پیش نام خود را به دا ( دولت اسلامی ) و یا شاید دقیق تر، خا ( خلافت اسلامی) تغییر داده ، روسیه پیشگام ارسال کمک به بغداد برای مبارزه با این گروه تروریستی شده است. 
 
شتاب و اشتیاق روسیه در امدادرسانی به عراق برای مبارزه با داعش که به سرعت عملیاتی نیز شد، برای طرف غربی که پس از سرنگونی صدام در سال 2003 اصلی ترین متحد بغداد به حساب می آید نه تنها سوال برانگیز، بلکه تا اندازه زیادی موجب نگرانی شده است.  
 
شاید ساده ترین پاسخ به این سوال این است که روسیه بر خلاف آمریکا، تصمیم گرفت به ندای "هل من ناصر" نوری مالکی برای مبارزه با داعش پاسخ مثبت دهد حال آنکه واشنگتن همچنان یا در اما و اگرها و ارزیابی ها گرفتار مانده و یا قصد و نیت دیگری بغیر از کمک به بغداد دارد.  
 
با این همه چند نکته را می توان در خصوص این که چرا روسیه درخواست کمک مالکی برای مبارزه با داعش را با روی باز پذیرفته است مورد بررسی قرار داد.  
 
نخست: روسیه در مبارزه با تروریسم بسیار جدی تر از آمریکا است. هرچقدر آمریکایی ها در برخورد و مبارزه با تروریسم با استاندارد دوگانه عمل می کنند، روسیه نیازمند یک سیاست واحد، یکپارچه و قاطع در برابر تروریسم بوده و هست. مسکو به شدت از گسترش تروریسم در منطقه هراسناک است چرا که میزان آسیب پذیری این کشور از تروریسم بواسطه تحرکات اسلامگرایان افراطی در منطقه خودمختار داغستان به شدت افزایش یافته است. موید این ادعا انفجارهای ترویستی سال گذشته در ولگوگراد و در آستانه برگزاری المپیک زمستانی است که منجر به تنش شدیدی میان این کشور و عربستان سعودی شد. از این رو روسیه می تواند با مد نظر قرار دادن شرایط خود در داغستان و با توجه به اینکه برخی از سرکردگان و مهره های اصلی داعش متعلق به این منطقه و منطقه قفقاز هستند، با آنچه در سوریه یا عراق در حال رخ دادن است هم ذات پنداری کند.  
 
دو: روسیه از اساس بنیادگرایی سنی، رادیکالیسم اسلامی وهابی و تکفیری را ضد تمدن بشری و بنیان کن می داند و به یقین می داند اگر این جریان صاحب تاریخ، جغرافیا، عقبه سیاسی و گذر زمان شود تهدیدی به مراتب جدی تر از گذشته برای منافع این کشور به حساب خواهد آمد. از سوی دیگر تجربه تاریخی روس ها خصوصا در افغانستان و چچن به آنها آموخته است که بنیادگرایی و رادیکالیسم مذهبی سنی در هر قالبی اعم از القاعده، طالبان و یا داعش همواره با سرویس های اطلاعاتی غربی-عربی و اسرائیلی مرتبط بوده و در هر زمانی نوک این پیکان می تواند متوجه منافع روس ها شود. پس چه بهتر که این دشمن را در همان خارج از مرزها و با هزینه دیگران نابود کرد.  
 
سه: روسیه اگرچه ذاتا با توجه به شرایط بالا با کمک به دولت مرکزی عراق برای رویارویی با تروریست های داعش منتفع می شود اما سوای از آن به این بهانه می تواند به یکی از حوزه های مهم و قدیمی نظامی و اقتصادی از دست رفته خود در منطقه بازگردد. عراق مانند سوریه یکی از کشورهای متمایل به شوروی سابق بود و عمده زیرساخت های نظامی و اقتصادی آن با ساختارهای شوروی سابق و بعد از آن روسیه هماهنگ و منطبق بود. پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و در خلال ده سال گذشته آمریکایی ها سعی کردند به کلی این زیر ساخت ها را تغییر داده و همه آنها را وابسته به صنایع و تولیدات آمریکایی کنند. پیشرفت های ناگهانی داعش در عراق و کوتاهی آمریکا در ارسال تجهیزات نظامی لازم برای مبارزه دولت مرکزی با این گروه این فرصت را به روسیه داده است تا علاوه بر اهداف ایدئولوژیک و سیاسی که در مبارزه با تروریسم دنبال می کند به بهانه کمک به دولت مرکزی عراق، جای پای خود را مجددا در این کشور باز کند.  
 
چهار: ارتش عراق با ساختارها و تجهیزات و ادوات جنگی روسی آموخته تر است. از آنجا که شاکله ارتش عراق تغییرات ماهوی چندانی پیدا نکرده ، برای آنها همچنان کار با تجهیزات روسی راحت تر است. آمریکایی ها بر خلاف وعده و وعیدهایی که به دولت و ارتش عراق مبنی بر آموزش و کادر سازی داده بودند، آنگونه که باید و شاید عمل نکردند. آنها سال هاست که می خواهند جنگنده های اف-16 و بالگردهای آپاچی در اختیار ارتش عراق بگذارند اما هنوز این کار را نکرده اند حال آنکه روس ها تنها در فاصله یک هفته پس از اعلام قصد خود مبنی بر ارسال تجهیزات نظامی به ارتش عراق ده فروند سوخو و چندین فروند بالگرد تهاجمی به عراق تحویل داد.  
 
پنج: روس ها در کنار سایر منافعی که از کمک به بغداد می برند، به منفعت مالی ناشی از فروش سلاح به دولت عراق نیز چشم دوخته اند. روسیه در شرایطی است که به شدت به منابع مالی نیازمند است و به هرحال بابت خدماتی که به دولت عراق ارائه می کنند قراردادهایی منعقد کرده و پول آنها را خواهد گرفت. از این منظر نیز کمک روسیه به عراق معنی دار و با ارزش است.  
 
شش: به رخ کشیدن قدرت مانور و قدرت عمل روسیه در مقابل ضعف و تعلل آمریکا به جهانیان، دیگر هدفی است که روس ها در عراق دنبال می کنند. به این معنی که روس ها با واکنش سریعی که به درخواست کمک نوری مالکی نخست وزیر عراق از خود نشان دادند می خواهند ثابت کنند که در مبارزه با تروریسم عملگرا تر از آمریکا هستند و توان و چابکی آنها در میدان عمل بسیار فراتر از آمریکا است. این موضوع همراه با فشاری که کشورهای عربی به اوباما بخاطر ناتوانی او در حل و فصل بحران سوریه به نفع آنها وارد می کنند می تواند موضع اوباما را بیش از پیش در آمریکا و در صحنه بین المللی تضعیف کند.  
 
هفت: روس ها با کنش گری به موقع در عراق دو پیام متفاوت را برای دوستان و دشمنان خود ارسال می کنند. ارسال پیام دلگرم کننده به طرفداران روسیه در منطقه و خصوصا روس گرایان اوکراین که آنها را امیدوار می کند که تکیه گاه قابل اعتمادی دارند و می توانند در مواقع ضروری روی کمک مسکو حساب کنند. از سوی دیگر ارسال پیام هشدار به مخالفان روسیه و برهم زنندگان امنیت و ثبات در منطقه که روسیه به هیچ وجه با تروریسم ریشه دار در بنیادگرایی و افراط گرایی سنی کنار نخواهد آمد.

گزارش کامل "شفاف" از فعالیت تکفیری ها در شبکه های اجتماعی؛
نیروهای سایبری "داعش" حتی از تالار های گفت و گو که فضای خوبی را برای جذب نیرو و همچنین شبهه زدایی از اقدامات این گروه است نیز از دست نداده اند، تا جایی که در ذیل صفحه تالار گفت و گوی القاعده به صورت جدی و مستمر حضو دارند. این تالار "گفت و گو "که با هدری از تصویر اسامه بن لادن (رهبر کشته شده القاعده) و همچنین پرچم در حال حرکت "لا اله لا الله" و که نماد مخصوص "داعش" بوده است، مزین شده، دارای زیر مجموعه های مختلفی است که فعال ترین آنها داعشی ها بوده اند.

سرویس بین الملل "شفاف": ضریب نفوذ اینترنت در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه هر روز در حال افزایش بوده و تا جایی پیش رفته که نوع استفاده، سطح و نوع زندگی جوانان را در این کشورها تحت تاثیر خاصی قرار داده است. مصر، یمن، تونس، لیبی،کشورهای حوزه خلیج فارس و . .  . . تماما دچار دگورگونی های رفتاری در فضای مجازی شده اند و این لزوم تغییر رسانه های ارتباط جمعی و همچنین رسانه ای را برای برانگیختن احساسات و یا اطلاع رسانی سریع را می رساند.

مانور کامل تصاویر، پخش شایعه، هماهنگی پیشروی و سرو شکل دادن به مطالب هدفمند همگی به وسیله شبکه های اجتماعی این روزها به راحتی امکان پذیر است.

البته شبکه های اجتماعی طی چند سال اخیر در کشورهای عربی رشد فوق العاده ای داشته است. کنش اجتماعی در تونس  بعد از خودسوزی جوان سبزی فروش و موج به پا شده توسط آن که باعث سرنگونی "بن علی" گردید و همچنین اتفاقات لیبی و مصر. البته انقلاب مصر که از ذات حقیقت طلب مردم مصر بود عوامل عمده ای داشت که تنها بخش کوچکی از آن، شبکه های اجتماعی و رسانه ای به نام فیس بوک بود.

روند استفاده رسانه ای از شبکه های اجتماعی توسط القاعده

القاعده انتشار تصاویر و فیلم های منعکس شده خود را ابتدا در سال 2000 و قبل تر از آن از طریق فروش و یا در اختیار قرار دادن به شبکه های تلویزیونی -خصوصا الجزیره- در معرض دید قرار می داد. این شیوه کم کم باعث آشنایی هر چه بیشتر مردم منطقه و جهان با شیوه اقدامات این گروه ها گردید.

اما در دیگر روی سکه اتفاقات سه سال اخیر سوریه و انعکاس خشونت های عریان این بحران داخلی، تنها چند لحظه پس از رخ دادن در شبکه های اجتماعی بود. گروه های تروریستی مختلفی که در سوریه فعال بوده و دست به جنایت می زدند هر کدام به نوعی دارای تیم خبری مجزا بودند، تا آنجایی که هر کدام از این گروه ها، اکانت های اختصاصی در شبکه های اجتماعی شناخته شده، داشتند.

اولین تجربه های بازخورد اقدامات این گروه ها در شبکه های اجتماعی در سوریه رقم خورد و می توان اولین اقدام به انتشار فیلم و تصاویر را به جنایت در "حوله" سوریه مربوط دانست که در آن بیش از 200 نفر از مردم این روستا به طرز فجیعی قتل عام شدند. در یکی از فیلم های منتشر شده در شبکه اجتماعی یوتیوب، فیلم بردار جبهه النصره در کنار تروریست های این گروه از تمامی صحنه ها به خوبی تصویر برداری می کند تا آنجا که در یکی از صحنه ها که خانواده ای را در جلوی درب منزل آنها به رگبار می بندند، خود تصویر بردار نیز مسلح بوده و فردی را به قتل می رساند. تکنیک استفاده شده "داعش" و "النصره" در "حوله" ایجاد رعب و وحشت در کل سوریه بود. در این شهر 200 فرد به طرز وجیعی کشته شدند که اغلب کودک بودند.


کودک زخمی شده در شهر حوله که مرمی اسلحه کلاشنیکف از بدنش خارج شده است.

 

بیشتر تصاویر با کیفیت به دست آمده از تروریست های سوریه توسط خبرگزاری رویترز مخابره شده است. این خبرگزاری ها حتی به اتاق های استراحت این جنگ جوها هم دسترسی داشته و از لحظات استراحت و حتی خواب آنها نیز تصاویر تهیه کرده است. خبرنگار و عکاس روزنامه "تایمز" در توصیف این اقدام عناصر مسلح می گوید: "اینگونه اقدامات وحشیانه فقط در قرون وسطی مشاهده می شد". این روزنامه در گزارشی از حضور عکاس خود در کنار یکی از این جنایت ها خبر می دهد و تصاویر آن را نیز منتشر می کند.


تصویر منتشر شده در روزنامه "تایمز" در حال بریدن سر سرباز سوری


سیاست این گروه ها در سوریه برای انعکاس هر چه بیشتر جنایات خود، ایجاد رعب و وحشت در افراد حاضر در مناطقی که هنوز به اشغال آنها در نیامده و یا مناطقی که تحت تصرف آنها بوده، می باشد. سیاست ایجاد وحشت به خوبی می توانست اندک مقاومت های انجام شده توسط جریان های ضد آنها را نیز درهم بشکند. نکته جالب این است که فهرست بلند بالایی از اکانت های مسلمانان در شبکه های اجتماعی (فیس بوک،توئیتر، یوتیوب و . . )طی چند سال گذشته به دلیل انتشار صرفا تفکرات آنها بدون هیچ گونه خشونتی، بسته شده است. 

فعالیت بی امان "داعش" در شبکه های اجتماعی

این گروه با ایجاد حساب های مختلف کاربری که گاها از یک حساب کابری مادر تغذیه می شود، فعالیت بی امانی را در جهت به نمایش گذاشتن فعالیت های خود ایجاد نموده است. در حالی که شبکه های اجتماعی در اساس نامه های خود، ملزم به حذف اکانت های انتشار دهنده خشونت هستند ولی پس از انتشار گسترده این ویدئوها و تاثیر پذیرفتن مخاطب از آنها اقدام به حذف این ویدئوها از روی سایت های خود می کنند. انتشار گسترده اعدام های دسته جمعی، بریدن سرهای مردم، خوردن اعضای آنان و ...که در قوانین شبکه های اجتماعی من جمله تویتر و یوتیوپ و فیس بوک، انتشار خشونت و تهدید علیه دیگران ممنوع است و  حذف نشدن آنها از این سایت ها جای تامل دارد!. این شبکه ها در گذشته اکانت های تبلیغاتی مسلمانان که بدون هیچ گونه خشونتی به تبلیغ اسلام مشغول بوده را حذف می کردند. در یکی از کلیپ های خشن "داعش" که در مرز بین عراق و سوریه اتفاق افتاد، در آن «شاکر وهیب الفهداوی» تروریست تکفیری از رهبران این گروه اقدام به پیاده نمودن چند راننده تریلر اعزامی از سوریه می کند و پس از فهمیدن این موضوع که آنها "شیعه" هستند به طور بی رحمانه ای آنها را به رگبار می بندد، این کلیپ تا مدت ها بر روی یوتیوب موجود بود.




ویدئوی لحظه به رگبار بسته شدن راننده های عراقی توسط "شاکر وهیب"

نیروهای "داعش" در تمامی عملیات های مهم خود مجهز به وسایل پیشرفته فیلم برداری و عکاسی بوده که به محض رصد صحنه مدنظر آن را شکار کنند. تقریبا تمام فرماندهان میانی و ارشد این نیرو به "هندی کم های کوچک" مجهز هستند.


یکی از فرمنادهان "داعش" عراق پس از آتش زدن چند خودرو
دوربین "هندی کم سونی" که در گردن این فرد است به وضوح قابل روئیت است


تویئتر در پی اعتراض های مکرر به فعالیت اعضای این گروه های تروریستی که با اکانت های "توئیتر" دست به انتشار اقدامات وحشیانه خود می زدند، تصمیم به حذف هدفمند تنها تعدادی از این حساب های کاربری نمود. شنبه شب چهاردهم ژوئن2014، ده‌ها عکس از نظامیان شیعه عراقی که به شکل بی‌رحمانه‌ای توسط این گروه کشته ‌شده بودند در توییتر منتشر شد.

صحنه‌های فجیع این کشتار دسته‌جمعی به قدری دلخراش بود که بسیاری از رسانه‌ها از انتشار آن‌ خودداری کردند. 



لحظه اعدام افسران اترش عراق به دست"داعش"که باعث حذف اکانت این گروه در توئیتر گردید

                                    یک حساب منتسب به "داعش" که پس از این جنایت از توئیتر حذف شد                                    

جولان "داعش" در عراق و شبکه های اجتماعی

اما قوی ترین و در عین حال خشن ترین گروه تروریستی در حال جنگ با حکومت مرکزی سوریه، "داعش" بوده است. شاید یکی از مهم‌ترین عوامل قدرت نظامی بالای "داعش" علاوه بر دریافت تسلیحات پیشرفته از طرف‌های منطقه‌ای نظیر عربستان ، به تجارب و سال ها جنگ عراق مربوط می باشد. "داعش" در عراق و در درگیری مستمر با ارتش قدرتمند آمریکا کاملا آبدیده شده و شیوه درگیری با ارتش‌های کلاسیک را به خوبی آموخته است. یک سوم از کشته‌های آمریکا در دوران اشغال عراق در استان الانبار، کانون قدرت "داعش" در عراق جان خود را از دست دادند؛ شاید از همین روست که آمریکا پس از آغاز نبرد ارتش عراق در الانبار گفته است که "داعش" دشمن مشترک عراق و آمریکاست.

نقش "داعش" در بحران سوریه نقش پررنگی است تا آنجا که نفوذ این گروه در کنار سایر گروه‌های سلفی عملا ارتش آزاد سوریه را به حاشیه رانده و به باور برخی تحلیل‌گران عملا "ارتش آزاد" را از میان برداشته است. سازمان ناظر حقوق بشر سوریه در گزارشی که در سال 2013 ارائه کرد ابراز داشت که "داعش" قوی‌ترین گروه شورشی فعال در شمال سوریه است. این گروه از همین رو سعی کرده بود تمام اقدامات تروریستی خود را یا تحت پوشش رسانه های غربی قرار دهد و یا اینکه توسط تصویربرداران خودی این گروه به ثبت برساند و بلافاصله به شبکه های اجتماعی انتقال دهد.

داعش پس از تسخیر تقریبا تمام استان سنی نشین الانبار عراق در زمستان سال گذشته، چند هفته قبل به استعداد هزار خودرو به استان های مرکزی عراق و به قصد تصرف بغداد لشگر کشی نمود. این حمله به قدری برق آسا بود که تعداد زیادی از نیروهای امنیتی عراق نیز به چنگ نیروهای "داعش" افتادند.

این گروه اما آتش تهیه قوی رسانه ای در باب کشور عراق تدارک دیده بود. این مانور سایبری در شبکه های اجتماعی به قدری بود که بدلیل جلوگیری از گسترش عملیات روانی "داعش" و به وقوع پیوستن پروپاگاندای سرویس های امنیتی بیگانه؛ کلیه شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای ارتباطی تعاملی در عراق فیلتر شد.



تصویر صفحه اول فیلترینگ کشور عراق که به دلیل بحران این کشور مسدود گردید

تیم رسانه ای "داعش" در حمله اخیر خود به استان "صلاح الدین" و قبل از آن تصرف موصل، به گونه ای کاملا حرفه ای اقدام به بروز رسانی تمامی اکانت های فعال خود در شبکه های اجتماعی نمود. این به روز رسانی به حدی بود که به طرفداران خود در سراسر دنیا این پیام را می رساند که آنها در حال پیشروی بدون کنترل و محدودیت هستند. گروه "داعش" به موازات سقوط "موصل" اقدام به انتشار نشریه الکترونیکی خود کرد. این نشریه الکترونیکی که اکثر قسمت های آن مربوط به نحوه چگونگی درگیری با نیروهای دولتی "عراق" بوده و در بسیاری از صفحات آن نیز به صحنه های خشن اعدام های خیابانی نیروهای پلیس و امنیتی "عراق" پرداخته شده است، به گونه ای نشان دهنده خوی درندگی "داعشی" ها بوده است.

این نشریه صرفا بر روی برد نظامی این نیرو کار کرده است و به گونه ای نشان داده که گویا ارتش "عراق" توانایی برخورد با تهاجم آنها به شهرهای مختلف "عراق" را ندارد. این نشریه که به احتمال فراوان در جایی غیر از محل درگیری ها یا شاید هم در خارج از "عراق" تهیه می شود، دارای صفحه بندی با کیفیت و با رنگ بندی عالی می باشد.

لوگوی تهیه شده برای این نشریه شبیه به لوگوی خبرگزاری دانشجو می باشد.



نشریه الکترونیکی "داعش" که به محض سقوط موصل منتشر شد

نیروهای سایبری "داعش" حتی از تاالار های گفت و گو که فضای خوبی را برای جذب نیرو و همچنین شبهه زدایی از اقدامات این گروه فراهم می آورد نیز از دست نداده اند، تا جایی که در ذیل صفحه تالار گفت و گوی القاعده به صورت جدی و مستمر حضو دارند. این تالار "گفت و گو "که با هدری از تصویر اسامه بن لادن(رهبر کشته شده القاعده) و همچنین پرچم در حال حرکت "لا اله لا الله" که نماد مخصوص "داعش" بوده است، مزین شده دارای زیر مجموعه های مختلفی است که فعال ترین آنها داعشی ها بوده اند.


تالار گفت و گوی منتسب به القاعده



هدر این تالار گفت و گو که تصویر اسامه بن لادن می باشد




گفتنی است؛ طی ساعات گذشته، برخی از رسانه‌های عربی، که عموما با مشی ضد شیعی-ایرانی خود شناخته می‌شوند، با تکرار این خبر، تلاش کودکانه‌ای را برای مظلوم‌نمایی این فرد آغاز کرده‌اند.
مدعی جدید ارتباط با امام زمان(عج)پول‌نیو - به نظر می‌رسد، عربستان سعودی، پس از شکست بخش قابل توجهی از طرح‌های امنیتی و نظامی خود در منطقه، دست به استفاده از آخرین مهره‌های خود زده است؛ مهره‌هایی که بیش از آنکه خطرناک باشند، مضحکند!

باشگاه خبرنگاران: سه‌شنبه گذشته، نیروهای امنیتی "عراق"، در حالی که این کشور، درگیر یکی از شدیدترین بحران‌های نظامی-امنیتی خود در تاریخ معاصر است، "سیدالصرخی"، ازمدعیان دروغین ارتباط با "امام زمان" را به دلیل اظهارات فتنه‌انگیز، دستگیر کردند.

گفتنی است؛ طی ساعات گذشته، برخی از رسانه‌های عربی، که عموما با مشی ضد شیعی-ایرانی خود شناخته می‌شوند، با تکرار این خبر، تلاش کودکانه‌ای را برای مظلوم‌نمایی این فرد آغاز کرده‌اند.

"سید محمد بن عبدالرضا بن محمد الصرخی" معروف به "آیت‌الله سید محمود حسنی الصرخی"، متولد شهر "کاظمین" است.

نکته قابل توجه در خصوص این به اصطلاح روحانی، این است که وی برای اولین‌بار و پس از سقوط "دیکتاتوری صدام"، در لباس روحانیت ظاهر شد.

البته، این تنها تغییری نبود که در چنین مدت کوتاهی، در رابطه با وی رخ داد(!)، چراکه الصرخی، به سرعت و با گذشت زمان اندکی، خود را به عنوان مرجعیت اعلای شیعیان جهان معرفی کرد.

متاسفانه، این دروغ بزرگ هم به سلسله‌های دروغ‌های این روحانی‌نما پایان نمی‌دهد، به طوریکه این عنصر مشکوک، به سرعت مدعی رابطه با امام زمان (عج) نیز شده است!

طی ساعات گذشته، شبکه‌های ضد شیعی، در تبلیغات دروغین خود برای این شخصیت، او را از شاگردان "آیت‌الله سید محمدباقر صدر"، مطرح کرده و این ادعا را نیز برمبنای سخنان خود الصرخی بیان کرده‌اند.

این در حالی است که این ادعای مضحک، بارها از سوی سایر شاگردان این شخصیت بزرگ شیعی، همچون "آیت الله سید کاظم حائری"(که در حال حاضر ساکن قم است) رد شده است.

البته، قطع‌نظر از تکذیب شاگردان مرحوم آیت‌الله باقر صدر، تنها با نگاهی به مشی سیاسی-مذهبی این دو شخصیت نیز می‌توان به سادگی، به دروغ‌ بودن این ادعا پی برد.

گفتنی است؛ رسانه‌های ضد شیعی در بسیاری موارد، و در راستای جو سازی‌های ابتدائی از الصرخی با نان "سید حسنی" یاد می‌کنند.

الصرخی، در اولین دوره‌های حضور خود، در صحنه سیاسی-مذهبی عراق، که با چالش جدی حضور اشغالگران در خاک خود مواجه بود، در صحنه‌سازی که بعدها هدف آن مشخص شد، همچون سایر علمای جریان شیعه، با طرح انتقادات تند علیه نیروهای آمریکایی، خواستار خروج فوری آنان از خاک عراق شده بود.

در پی این جوسازی‌ها، نیروهای اشغالگر، با طرح نام وی، به عنوان یکی از مخالفان نیروهای ائتلاف، به دفتر وی در عراق حمله می‌کنند، حمله‌ای که البته هیچ‌گاه به هدف خود نمی‌رسد، چراکه الصرخی ناپدید شده بود.
از آن زمان، تا حدود دو سال گذشته، هیچ خبر رسمی از حضور الصرخی، در رسانه‌ها وجود ندارد.
البته، گمانه‌زنی‌هایی در خصوص مکان اختفای او در این مدت می‌شود؛ عده‌ای لبنان را مخفی‌گاه اصلی الصرخی دانشته و عده‌ای دیگر، با رد امکان خروج وی از عراق، معتقدند الصرخی در جنوب این کشور زندگی می‌کرده است.

متاسفانه، اندک‌هواداران الصرخی که اراجیف او را باور کرده بودند، معتقدند "طی این مدت، الصرخی نزد امام زمان حضور داشته است".



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد