در انتظار تاکسی، کنار خیابانهای سوزان اهواز 925-18814-5 کد خبر |
شما شاید تجربه نکرده باشید اما در همین ایران خودمان شهرهایی وجود دارند که تابستانهایش به قول معروف آتش از آسفالت بیرون میزند. نه از آن آفتابهایی که بتوان به سایهاش دل خوش کرد یا با ضدآفتاب SPF50 پوست را در مقابلش حفاظت نمود. بلکه حرف از دمای بالای 50 درجه است. دمایی که برای خیلی کمتر از آن در اروپا تلفات جانی دادهاند. اینجا اهواز است. کلان شهر داغ و سوزان خوزستان. شهری که تابستانهایش، جرات می خواهد هنگام ظهر پا از خانه بیرون گذاشتن... شاید شما تجربه نکرده باشید اما رفت و آمد در این هوای گرم، نه کار گاو نر است و نه مرد کهن. بلکه فقط از یک ماشین کولردار برمیآید، با این حال اینجا تنها چندسالی است که اتوبوسهایش کولردار شده است. آن هم نه تمام مسیرها، آن هم نه کولرهای همیشه سالم... به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) -منطقه خوزستان- تاکسیهای اهواز سهمیه بنزین اضافهای برای سیستم تهویه دریافت نمیکنند. شاید به خاطر همین هم هست که همیشه کولر تاکسی خراب است! شاید شما تجربه نکرده باشید اما اینجا هوا که شرجی میشود، مثل همین چند روز گذشته؛ دیگر ظهرها، در سطح شهر، تاکسی بدون کولر هم گیر نمیآید. اهواز باشد، مرداد و شرجی هم باشد، دیگر باید دور وسایل نقلیه عمومی خط قرمز کشید. ولی موسی ممبینی، مدیرعامل سازمان تاکسیرانی شهرداری اهواز، از حضور مداوم تاکسیها در ساعات ظهر در ایستگاههای تاکسیرانی میگوید و ادعا میکند: مشکلی اگر هست، از کمبود تاکسی نسبت به جمعیت خوزستان ناشی میشود. وی ادامه میدهد: این مشکلی است که از سال 90 تاکنون محسوس بوده چرا که از آن زمان تولید تاکسی وجود نداشته است. سؤال اینجا است که اگر مشکل از کمبود تاکسی ناشی میشود پس چرا این کمبود در ساعات دیگر رفت و آمد به غیر از ظهرها، محسوس نیست؟ فرصت به طرح این سؤال نمیرسد چرا که مدیرعامل تاکسیرانی اهواز برای شرکت در جلسهای دیگر میرود. نمیدانم آیا در این جلسات صحبتی هم از قرق شدن ایستگاههای تاکسی به وسیله مسافربران شخصی به میان خواهد آمد؟ حمید، جوانی حدودا 30 ساله است. تاکسی زرد رنگش را با زور بازو به جلو هل میدهد تا به جایگاه نوبتش برسد و در انتظار 4 مسافر موعودش بماند. حمید گلایه دارد از دست مسافران. نه برای اینکه در را محکم می بندند یا اسکناسشان خرد نیست. بلکه این بار حرف ترجیح ماشین کولردار مسافربران شخصی است بر تاکسی گرم اما امن او. می گوید: نمیدانم چطور مردم اعتماد میکنند و سوار اینگونه ماشینها میشوند. اگر حادثهای اتفاق بیفتد، بیمهای پرداخت نمی شود یا اگر وسیلهای در ماشین جا بماند قابل پیگیری نیست. اما تاکسی نه. برای گرفتن همین تاکسی هزار نوع مدرک و سوءپیشینه از من گرفتهاند. حتی یکی از شرایط تاهل راننده است. حمید با خنده ادامه میدهد: برای 10 لیتر بنزین ازدواج هم کردیم! حمید آقا درست میگوید؛ مدیرعامل تاکسیرانی اهواز هم بر لزوم استفاده از تاکسیهای زرد یا تاکسیهای خطدار تاکید کرده بود. اما مگر مشغله زندگی و این هوای طاقتفرسا، مهلت صبر در کنار خیابان را میدهد؟ آدم فقط میخواهد از شر آفتاب به اولین وسیله نقلیه پناه ببرد و به مقصد برسد، حالا میخواهد ماشینش زرد باشد یا مشکی متالیک. گوش مردم خوزستانی پر و دلهایشان مالامال از ترس است از شنیدهها و شاید هم دیدهها از باندهای زورگیری که در قالب همین مسافربران شخصی، چه ضررهای مالی، جانی و روحی که به شهروندان نرساندهاند. اما وقتی ساعت 2 ظهر، در گرمای سوزان اهواز، قدرت انتخاب وسیله نقلیه محدود میشود به مسافربر شخصی و دیگر هیچ؛ چه تصمیمی میتوان گرفت؟ |