پنجره نوشت:
در دین مبین اسلام در عینحال که باید مراقب تحرکات و فتنههای داخلی و خارجی بود و به اطلاعات لازم معاندین دسترسی پیدا کرد، حفظ حریم شهروندی افراد بسیار مهم است و باید از تجسس نابهجا و خلاف شرع پرهیز شود. خداوند متعال در سوره حجرات آیه 11، از تجسس غیرشرعی بهشدت نهی فرمودهاند:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید. همانا که بعضی از گمانها گناه محسوب میشود و در کار مردم تجسس نکنید...»
حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز در همین زمینه در روایتی میفرمایند:
«من مأمور نیستم دلهای مردم را بکاوم و درونشان را بشکافم...»
پس چنین برداشت میشود که در صورت لزوم کشف توطئهها و حفظ امنیت، تجسس مجاز و شرعی است. البته نباید فراموش کرد که اصل همان حرمت شنود و تجسس است مگر با حکم قانون. بنابراین شنود طبق دین اسلام بر دو نوع است:
1- شنود مشروع و قانونی
2- شنود نامشروع و غیرقانونی.
در نظام جمهوری اسلامی نیز که از اسلام نشأت میگیرد، این مسأله به همین شکل آمده است. حضرت امام خمینی (رحمتاللهعلیه) در فرمان 8 مادهای خود در 24 آذر 1361 و در موارد6 و 7، به تبیین امر شنود شرعی و غیرشرعی پرداختهاند. ایشان در ماده 6 شنود غیرقانونی و غیرشرعی را مطرح میکنند:
«هیچکس حق ندارد به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند یا برای کشف گناه و جرم شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده ولو برای یک نفر فاش کند، تمام اینها جرم و گناه است... و مرتکبان هر یک از این امور مجرم و مستحق تعزیر شرعی میباشند.»
در کنار این، شنود شرعی و قانونی را نیز آورده و با حکم قانونی آن را جایز شمردهاند:
«آنچه ذکر شد و ممنوع اعلام شد در غیر مواردی است که در رابطه با توطئهها و گروهکهای مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است... ولی با احتیاط کامل باید عمل شود؛ لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستانها و دادگاهها.»
آیا در کنار این فرمان 8 مادهای رهبر کبیر انقلاب، در قانون نیز در رابطه با شنود مطلبی آمده است؟
در قانون اساسی، اصل 25، درباره شنود میآید:
«در بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است، مگر به حکم قانون.»
شنود قانونی چگونه شکل میگیرد؟
این سؤالی است که پاسخ آن را با مراجعه به ماده 104 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378، مییابیم:
«در مواردی که ملاحظه، تفتیش و بازرسی مراسلات پستی، مخابراتی، صوتی و تصویری مربوط به متهم برای کشف جرم لازم باشد، قاضی به مراجع ذیربط اطلاع میدهد که اشیای فوق را توقیف نموده و نزد او بفرستند.»
درباره شنود غیرمجاز و غیرقانونی در قانون مجازات اسلامی احکامی آمده است که هم مأموران حکومتی و هم افراد حقیقی و مردم عادی را شامل میشود.
در فصل دهم کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی به جرم شنود غیرقانونی توسط افراد حکومت پرداخته شده است. ماده 582 این قانون میگوید:
«هر یک از مستخدمان و مأموران دولتی مراسلات یا مخابرات یا مکالمات تلفن اشخاص را در غیر مواردی که قانون اجازه داده است، حسب مورد مفتوح یا توقیف یا معدوم یا بازرسی یا ضبط یا استراق سمع نماید یا بدون اجازه صاحبان آنها مطالب را افشا کند، به حبس از یک تا سه سال یا جزای نقدی از شش تا هجده میلیون ریال محکوم خواهد شد.»
اما قانون در مورد افراد حقیقی و مردم عادی نیز سکوت نکرده است. در ماده 730 قانون مجازات اسلامی الحاقی 5/3/88 برای اشخاص حقیقی نیز شنود، جرم تلقی میشود:
«هر کس بهطور غیرمجاز محتوای در حال انتقال ارتباطات غیرعمومی در رسانههای رایانهای یا مخابراتی یا امواج الکترومغناطیسی یا نوری را شنود کند، به حبس از 6 ماه تا 2 سال یا جزای نقدی از 10میلیون ریال تا 40 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.»
امروز؛روز قبول شدن توبه حضرت آدم(ع)
تاریخ انتشار : دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۵۰
قبول شدن توبه حضرت آدم (علیه السلام) و روز اول سه روز روزه آن حضرت.
به گزارش جهان به نقل از مشرق، گروه ضیافت مشرق - روز سیزدهم ماه مبارک رمضان در طول تاریخ، شاهد رخدادها و حوادثی بوده است و طبق روایات، اعمالی و دعاهایی نیز برای این روز ذکر شده است.
روز : قبول شدن توبه حضرت آدم (علیه السلام) و روز اول سه روز روزه آن حضرت
بنابرنقلی نزول زبور بر حضرت داود (علیه السلام)
شب : بنابرنقلی نزول انجیل برحضرت عیسی (علیه السلام)
روز : غزوه بدر سال ۲ هجرت
بنابرنقلی ولادت حضرت امام حسین (صلوات الله علیه) سال ۳ هجرت
روز : فتح مکه سال ۸ هجرت
روز : خبر دادن حضرت مولاعلی (صلوات الله علیه) از شهادت خود سال ۴۰ هجرت
روز : هلاکت حجاج ثقفی (لعنه الله) سال ۹۵ هجرت
در این روز سنه ۹۵, حجاج ثقفى بسبب مرض آکله (خوره = جذام) که در جوف او پیدا شد، بدرکات جحیم پیوست و در بلده واسط که از بناهاى خود او است بخاک رفت و من شرح حال او را در کتاب تاریخ خود ذکر کردم و هم نقل کردم که عدد کشتگان او (بجز آنچه که بسبب حروب و عساکر او کشته شده بود) به صد و بیست هزار بشمار رفته و در محبس او پنجاه هزار مرد و سى هزار زن که شانزده هزار از آنها برهنه و عریان بودند، از دنیا رفتند، و مرد و زن را با هم حبس میکرد و محبس او را سقفى و ساترى نبود.
روایت است که در جمعه آخر عمر خود سوار شده بود که به نماز جمعه میرفت که صداى ضجه شنید. پرسید این شیون چیست. گفتند: صداى کسانى است که در زندان تو می باشند که از گرسنگى و سختى صحیه و ضجه می کشند. حجاج رو به ناحیه ایشان کرد و گفت: اخسؤوا فیها و لاتکلمون (آیه پاسخ به اهل جهنم) پس از آن جمعه دیگر نخواند که خودش بجهنم پیوست.
حجاج شیعیان امیر المؤمنین (علیه السلام) و خواص آن حضرت را بسیار بکشت و کمیل بن زیاد و قنبر را او شهید کرد و عبدالرحمن بن ابى لیلى را چندان تازیانه زد که کتفهایش سیاه شد و امر کرد که امیر المؤمنین (علیه السلام) را سب کند، او در عوض مناقب آن حضرت بگفت. حجاج او را بکشت و یحیى بن ام الطویل را که از حواریین حضرت سجاد (علیه السلام) بود، دست و پا برید، تا شهید شد و آخر کسى را که شهید کرد سعید بن جبیر بود و حضرت امیر (علیه السلام) کرة بعد کرة (بارها) در مخاطبات خود با اهل کوفه از امارت و خونریزى حجاج و گرفتاریهاى مردم در زمان او و بنى امیه خبر داده و از او بغیر از غلام ثقفى تعبیر به ابا وذحة نیز فرموده. و ابن ابى الحدید و غیره در شرح آن وجوهى گفته اند.
بنابرنقلی ولادت حضرت امام مهدی (عجل الله تعالى فرجه الشریف) سال ۲۵۵ هجرت
شب : احتراق مسجد نبوی توسط یک صاعقه سال ۸۸۶ هجرت
شب : وقوع یکی از علایم ظهور
کسوف خورشید در غیر وقت طبیعی آن، از آنجا که کسوف از نظر طبیعی در ایام محاق (۲۸-۲۹) اتفاق می افتد، و خسوف در لیالی بدر لذا وقوع کسوف در وقت خسوف (۱۳) آیت الهی خاصی است و از علائم ظهور است.
آئین هنگام
شب سیزدهم ماه رمضان:
اول لیالى بیض است و در آن سه عمل است:
۱- غسل
۲ - چهار رکعت نماز، در هر رکعت صد و بیست و پنج مرتبه توحید.
۳- دو رکعت نماز است که در شب سیزدهم رجب و شعبان نیز خوانده میشود: در هر رکعت بعد از حمد، یاسین و تبارک الملک و توحید بخواند.
روز سیزدهم ماه رمضان:
بخواند اللهم طهرنى فیه من الدنس و الاقذار و صبرنى فیه على کائنات الاقدار و وفقنى للتقى و صحبة الابرار بعونک یا قرة عین المساکین.