سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی،اقتصادی و تحلیل متنوع

 

گزارش ویژه مشرق؛
شش کشور عربی خلیج فارس با وجودی که فقط 50 درصد ساحل این پهن آب را در اختیار دارند اما منشاء بیش از 90 درصد آلودگی آن هستند. امارات متحده عربی، در زمینه گسترش آلودگی های زیستی، گوی سبقت را از دیگران ربوده است. ساخت جزایر مصنوعی در سواحل دبی بر این نکته اذعان دارد.
گروه گزارش ویژه مشرق؛ آلودگی زیست محیطی سال های اخیر در نتیجه فعالیت انسانی و بهره برداری بی رویه از طبیعت بوده است. آلودگی آب ها بخش قابل توجهی از بحران آلودگی محیط زیست را تشکیل می دهد. آب های نیلگون خلیج فارس نیز از قاعده مستثنی نبوده است لذا بحران های زیست محیطی این اکوسیستم را نیز آلوده نموده است. طبیعتا حفاظت از این منطقه وظیفه کلیه کشورهای حاشیه خلیج فارس می باشد اما کشورهای عربی منطقه، نه تنها به حفاظت از محیط زیست خلیج فارس اهمیتی نمی دهند بلکه تنها به منظور تامین منافع اقتصادی خود بر گسترش آن می افزایند.

 امارات متحده عربی، از کشورهای جنوبی خلیج فارس، در زمینه گسترش آلودگی های زیستی، گوی سبقت را از دیگران همسایگان ربوده است. ساخت جزایر مصنوعی در سواحل دبی بر این نکته اذعان دارد. در واقع امارات با ساخت جزایر مصنوعی در سواحل خود، ضمن سواستفاده از قوانین بین المللی، محیط زیست خلیج فارس را نابود می کند. در این نوشتار به این مسئله توجه شده است. در ابتدا گوشه ای از ویژگی های خلیج فارس و آلودگی های زیستی آن بیان می گردد و در ادامه موضوع ساخت جزایر مصنوعی اماراتی تبیین خواهد شد. در این قسمت با بیان روند ساخت جزایر، تاثیرات آن بر محیط زیست را از نگاه کارشناسان فن بررسی می شود. در نهایت مقاله با ارائه چند راهکار پایان می پذیرد.

لازم به ذکر است که با توجه به جدید بودن موضوع جزایر مصنوعی در این منطقه، تمام منابع اینترنتی و مستند به سایت های علمی و خبری است.
 
1-اهمیت زیست محیطی خلیج فارس
خلیج فارس با مساحتی برابر ۴۰ هزار کیلومتر مربع از یک طرف توسط تنگه هرمز به اقیانوس هند راه دارد و در منطقه گرمسیری و خشک واقع شده است.  حداکثر درجه حرارت آب خلیج فارس در تابستان گاهی به ۳۶ تا ۳۷درجه می رسد که البته میانگین آن در سطح دریا بین ۲۶ تا ۲۷ درجه است و در اثر شدت گرما میزان تبخیر نیز بسیار بالاست و به ۱۴۰۰ میلیون لیتر در سال می رسد.  



جدول شماره 1 : میزان میانگین و استاندارد مقدار شوری و دما در خلیج فارس
با این شرایط، خلیج فارس از تنوع زیستی بالایی برخوردار است، به طوری که در میان علف های دریایی آن بیش از 600 گونه جانوران آبزی زندگی می کنند. بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ گونه ماهی در این دریا زندگی می کند که از تعداد زیادی از این ماهیان بهره برداری اقتصادی می شود. آبسنگ های مرجانی، جوامع جلبکی، درختان حرا و مانگرو، 500 گونه ماهی، 15 گونه میگو و 5 گونه نادر لاک پشت دریایی از دیدنی های منحصر به فرد این دریاست.  اهمیت خلیج‌فارس در ابعاد اقتصادی نه تنها نیاز بسیاری از بخش‌های اقتصادی را فراهم می‌کند، بلکه در بعد‌های تغذیه‌ای نیز بزرگ‌ترین تامین کننده گوشت سفید مصرفی ایرانیان است.


اما میزان تخلیه آب در منطقه خلیج ‌فارس به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی این منطقه و کم عرضی دهانه تنگه هرمز سبب عدم تخلیه مناسب آب در راستای کاهش تغلیظ عوامل شیمیایی و غیر طبیعی در این پهنه آبی است که بیش از پیش اکولوژی این منطقه را در برابر عوامل غیر‌طبیعی و مصنوعی آسیب‌پذیر کرده است.  مدیرکل دفتر اکوبیولوژی دریایی سازمان محیط زیست در این رابطه چنین می‌گوید:«آب خلیج فارس از طریق تنگه هرمز هر پنج سال یک‌بار عوض می‌شود بنابراین هر تغییری بر کل اکوبیولوژی خلیج فارس مؤثر است و هر نوع آلودگی در آن بر کل خلیج فارس اثر می‌گذارد.»

این آبراهه بزرگ هم اکنون با مشکلات و ضایعات زیست محیطی فراوانی روبه روست که بخش عمده و اصلی آن به فعالیت های انسانی باز می گردد. این تهدیدات ابعاد مختلفی دارند و از آلودگی های نفتی تا صید بی رویه و ایجاد ساختارهای مصنوعی و خشک کردن برخی قسمت های این آبراهه بزرگ را شامل می شود  که در قسمت بعد به برخی از آنها اشاره داریم.

2-آلودگی‌ها در خلیج فارس:
مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در گزارش تازه خود با بررسی تهدیدات موجود برای محیط زیست خلیج فارس و دریای عمان تصریح کرد: فعالیت های استخراج منابع نفتی، نشت نفت، تردد نفتکش ها و شناورها، رهاکردن آب تراز کشتی ها و ورود زباله و فاضلاب، از مهم ترین منابع آلاینده این منطقه دریایی است.

این مرکز همچنین اعلام کرد که درحال حاضر میزان آلودگی زیست محیطی خلیج فارس و دریای عمان حدود 1/3 درصد است که‌ 47 برابر حد متوسط بین‌المللی است.  براساس گزارش این مرکز پژوهشی درحال حاضر حدود 90 درصد صادرات نفت و فرآورده های نفتی خلیج فارس به وسیله نفتکش های دنیا از تنگه هرمز صورت می گیرد و سالیانه حدود 40 هزار شناور از این تنگه عبور می کند.  طبق آمارها و تخمین های زده شده 57.1 درصد آلودگی های نفتی خلیج فارس مربوط به حمل و نقل نفتکش ها و 22.4 درصد مربوط به بهره برداری از دریا است این در حالی است که این آمار و ارقام در دیگر دریاهای جهان در بدترین شرایط به ترتیب 15.4 و 4.4 درصد بوده است. در واقع تمامی مشتریان نفت این منطقه در آلودگی خلیج فارس نقش دارند.


صدیقه ببران، سرگروه‌ مطالعات محیط زیست و توسعه پایدار مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، در همین زمینه می گوید: «متأسفانه منطقه خلیج فارس و دریای عمان بر اساس آخرین آمار ارائه شده در گزارش‌های جهانی بر اثر ورود آلاینده‌ها از کشتی‌های نفتی و تجاری و ‌10 میلیون تن آلاینده جنگی و فاضلاب یکی از آلوده‌ترین مناطق دریایی جهان است.» 

وی می افزاید: «سالانه بیش از 10 هزار شناور در این منطقه تردد دارند که بیش از 75 درصد آن‌ها به حمل و نقل نفت و محصولات نفتی می‌پردازد و طبق آمار در سال ‌2006 کشورهای حوزه خلیج فارس و دریای عمان ‌28 درصد از نفت دنیا را تولید کرده‌اند و روزانه ‌17 میلیون بشکه نفت از طریق کشتی‌ها از تنگه هرمز جابه‌جا شده است که متأسفانه به همین سبب هر ساله شاهد نشست بیش از‌ 5/1 میلیون تن نفت به این پهنه آبی هستیم و همین امر منجر شده است سازمان بین‌المللی دریانوردی این منطقه را در سال 2007 به عنوان منطقه ویژه دریایی اعلام کند.»

از سویی دیگر برداشت آب از دریای عمان و خلیج فارس توسط انسان نیز رخ می‌دهد و امروزه‌ این برداشت بسیار شدید است که وجود آب شیرین‌کن‌ها در کشورهای منطقه مهم‌ترین بخش فعال در این زمینه است که سالی 7 درصد نیز بر حجم آنها اضافه می‌شود و براساس این روند در قسمت‌هایی که آب شیرین و املاح از دریا گرفته می‌شود، آب شورتر می‌شود که‌ ادامه‌ این روند بر سلامت و حفظ حیات اکوسیستم منطقه بسیار تاثیر گذار است. علاوه بر اینکه آب شیرین‌کن‌ها مصرف انرژی بسیار بالایی دارند و تنها یکی دو مورد کوچک از این دستگاه‌ها با انرژی خورشیدی فعال هستند که توجه به مصرف انرژی نیز در این بخش نشان‌دهنده فشار بر محیط زیست و منابع انرژی است. ضمنا این برداشت به همراه روند چرخش کند آب در بخش‌هایی از دریای عمان همراه است که منجر به توقف و عدم خروج آلاینده‌ها از محیط زیست دریایی این منطقه می‌شود.

خلیج فارس یکی از زیستگاه های مرجان دریایی است اما در چند سال اخیر به دلیل صید بی رویه از سوی غواصان و افراد سودجو و فروش آنها، مورد تهدید جدی واقع شده است. ساخت اسکله های نفتی و باراندازها و به دنبال آن افزایش غلظت آب، موجب نابودی و خفه شدن مرجان ها می شود، به طوری که این موجودات دیگر قادر نیستند غذای خود را از آب تأمین کنند.

3-آلودگی هایی با منشا اماراتی
خلیج فارس یکی از بزرگ‌ترین خلیج‌های کره زمین است که دسترسی و بهره‌برداری از منابع آن میان هشت کشور تقسیم شده است. شش کشور عربی خلیج فارس با وجودی که فقط 50 درصد ساحل این پهناب را در اختیار دارند اما منشاء بیش از 90 درصد آلودگی آن هستند.  از جمله مهمترین منابع آلوده کننده در سال های اخیر، مسئله ساخت جزایر مصنوعی در سواحل کشور امارات متحده عربی است. اما چگونه این جزایر ایجاد شده و موجبات آلودگی زیستی را فراهم می آوردند.

الف)جزایر مصنوعی:
دولت امارات عربی متحده اعلام کرد که «تا ده سال آینده، 325 جزیره مصنوعی در آب‌های خلیج فارس خواهد ساخت».  در ماه ژانویه سال2002میلادی بود که امیرنشین دبی شروع به ساخت جزایر مصنوعی نمود. نام این طرح که"نخل”  نام داشت به سفارش شیخ محمد بن راشد آل مکتوم انجام گرفت و شامل سه جزیره مصنوعی به شکل نخل می باشد با نام نخل های جمیرا ،نخل جبل علی، نخل دیرا، که پس از اتمام این سه پروژه250کیلومتر به سواحل امارات افزوده خواهد شد.کارشناسان، زمان اتمام این پروژه ها را بین سال های2010  الی 2015می دانند. همچنین پروژه جزیره مصنوعی دیگری در حال اجراست که مجزی از سه جزیره فوق است وآن یک جزیره مصنوعی به شکل نقشه کره زمین(العالم) می باشد که خود شامل300  جزیره است.

این جزیره دارای ابعاد6 کیلومتر عرض و9کیلومتر طول می باشد که نام جزیره های درونی آن بر اساس نام کشورهای جهان می باشد.  جزیره جمیرا با یک تنه اصلی و هفده شاخه، در محدوده‌ای به ابعاد پنج کیلومتر در پنج کیلومتر گسترده است. جزیره دیرا به تنهایی در حدود چهل و شش میلیون متر مربع مساحت دارد و به شکل درخت نخلی با چهل و یک شاخه طراحی شده است. دیرا خود به تنهایی بزرگترین جزیره مصنوعی جهان خواهد بود و توانایی اسکان حدود یک میلیون نفر را خواهد داشت.  این جزایر قرار است در حاشیه سواحل دبی که یکی از هفت امارت این کشور کوچک حاشیه جنوبی خلیج فارس است احداث شوند، اما طرفداران محیط زیست معتقدند که این توسعه جدید (جزایر مصنوعی) عوارض سنگینی را بر اکوسیستم منطقه خاص حوزه خلیج فارس وارد می‌کند.


لازم به ذکر است که شیوخ دیگر امارات نیز در رقابتی آشکار با امارت دبی ساخت جزایر مصنوعی را در دستور کار خود قرار دادند. امیرنشین راس الخیمه نیز در حال احداث جزیره مصنوعی« القصر» توسط شرکت الوسام عربستان است. «النجوم» ده جزیره مصنوعی است که توسط امیرنشین شارجه در حال در جریان ساخت است.  بزرگترین این جزایر جزیره«السعدیات» در ابوظبی است که با وسعت 27 کیلومتر خواهد بود که برای احداث آن بیش از 100 میلیارد درهم هزینه خواهد شد.
 
ضمنا فرهاد عرب ها، کارشناس معاونت محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره می گوید: در پی ساخت جزایر مصنوعی از سوی کشور امارات کشورهای دیگر نیز اخیرا مانند کشور عمان به تبعیت از امارات درصدد ساخت جزایر مصنوعی در سواحل خود یعنی در سواحل جنوبی دریای عمان برآمده اند که به منظور مستند کردن آشفتگی بر اثر ورود و ساخت این جزایر به این پهنه آبی در سیستم رسوبگذاری خلیج پژوهش هایی شکل گرفته است.

ب)طراح و مجری طرح:
 مهندسی به نام "لوئیس آجیمیل" از ایالات متحده آمریکا طراح جزایر مصنوعی اماراتی بوده است. مجری این پروژه نیز تشکیلات دولتی توسعه "النخیل”  می باشد که میزبان شرکت هایی از هلند وبلژیک می باشند. این شرکت متخصص ایجاد جزایر مصنوعی و خشکاندن زمین است.  گفتنی است که النخیل کنسرسیوم سه جانبه اماراتی ، آمریکایی و انگلیسی است که کار ساخت جزیره مصنوعی النخیل و العالم را آغاز کرده است.  بودجه ای 20 میلیارد دلاری را برای آن در نظر گرفته است.


ج)خریداران
بسیاری از اشخاص معروف وثروتمند دنیا نیز اقدام به خرید ویلا و منزل در این جزیره (نخل) نموده اند . قیمت یک آپارتمان کوچک دو خوابه در حدود2 میلیارد تومان و بیشتر می باشد و شعار این طرح” مکانی بی نقص برای دور شدن از دنیا” می باشد.

براساس گفته‌های کریس اودانل، سخنگوی مهندسان مشاور جزایر مصنوعی دبی و مدیر اجرایی العالم بیش از۴ هزار ویلا و واحد تجاری پروژه پالم (نخیل) توسط ساکنان خارجی امارات متحده عربی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس خریداری شده اند و از میان واحدهای باقی مانده، ۲۵ درصد توسط انگلیسی ها خریداری شده و سایر واحدها و ویلاها هم به تملک افرادی از ۷۵ کشور درآمده است .

د)تاثیرات زیست- محیطی
در سال 2003 سازه های کم عمق و ساحلی امارات (دبی) منحصر به اسکله ها و موج شکن هایی است که نیاز های اقتصادی و بازرگانی آن کشور را مرتفع می کند. با گذشت 4سال طرح هایی در آب های کم عمق ساحلی اجرا شده که فراتر از نیازهای یک کشور است و با هدف ایجاد مناطق تفریحی و جذب توریست سعی در رشد اقتصادی کشور کرده است که البته در این خصوص موفق نیز بوده اند.


اما ساخت این جزایر تاثیرات منفی بر سیستم رسوبگذاری خلیج فارس گذاشته است که این اثرات بر سرتاسر محیط زیست منطقه تاثیرگذار است. جزایر مصنوعی مشکلات عمده ای از جمله آلودگی های شدید زیست محیطی به ویژه بر محیط زیست بسته خلیج فارس را در بر دارند، اما باوجود این مشکلات گویا جاذبه اقتصادی و توریستی ساخت جزایر مصنوعی اکنون کشورهای دیگر خلیج فارس را نیز به فکر ساخت چنین جزایری انداخته است. ساخت این جزایر مشابه هر سازه دریایی تاثیرات خاصی روی حوضه رسوبگذاری از لحاظ ته نشست ها و فرسایش های غیرعادی خواهد گذاشت. 


ساخت این جزایر به شیوه خاصی است؛ شیوه ساخت جزایر به این صورت است که شن و ماسه از بستر خلیج فارس استخراج می شود و سپس برای ایجاد سطوح مورد نیاز توسط کشتی های مخصوص با فشار اسپری یا افشانده می شود. عواقب اولیه ساخت جزایر بر اساس گزارش کارشناسان سازمان های ناظر بین المللی بدین شرح است:

1.تنها ساحل مرجانی شناخته شده در دبی، در طی این عملیات از بین رفتند.آشیانه‌های ساحلی لاک‌پشت‌های دریایی (گونه خاص منطقه خلیج فارس) ویران شدند.

2.جریانهای طبیعی آب تغییر مسیر داده‌اند.

3.گل و لای حاصل از کار، آب های شفاف و شیشه ای را به شکل لجن زار در محدوده این جزایر مصنوعی درآورده است که در حال پیش روی است.

4.استخراج شن و ماسه از بستر دریا آب‌های این منطقه را به لجن‌زار تبدیل می‌کند.


صدیقی، مدیرکل دفتر اکوبیولوژی دریایی سازمان محیط زیست نیز در این باره می گوید: «به طور کلی هرجایی از دریا اگر خاک ریخته شود کل موجودات بسترزی در آن قسمت کشته می‌شوند. علاوه بر آن، کدورت آب تا شعاع چندصد متری بالا می‌رود و باعث از بین رفتن مرجان‌ها، نکتون‌ها و برخی ماهیان دریایی می‌شود چرا که این موجودات به کدورت آب حساس هستند. همچنین نرم تنان هم که با فیلتر کردن آب زندگی می‌کنند به دلیل نبود اکسیژن از بین می‌روند.»

کشته شدن برخی آبزیان در این اتفاق بخشی از ماجراست. صدیقی یادآور می‌شود: «ایجاد ساختار مصنوعی با خاکریزی در دریا الگوی جریان آب را تغییر می‌دهد، بدین ترتیب مبادله آب به خوبی صورت نمی‌گیرد و مواد غذایی آبزیان تأمین نمی‌شود.» او با بیان اینکه آسیب‌های زیست محیطی تنها شامل سواحل امارات نمی‌شود، می‌گوید: «خلیج فارس یک محیط بسته است که هر تغییری در آن به کل خلیج فارس برمی گردد و تنها شدت و ضعف آن متفاوت است.»  کارشناسان معتقدند که به دنبال ساخت این جزایر، محدوده رشد مرجان های ریف ساز تغییر کرده است؛ چرا که ساخت سازه های دریایی سبب مرگ مرجان ها می شود؛ این در حالی است که ریف ها از ارزش زیستی بالایی برخوردارند و پناهگاه دیگر آبزیان محسوب می شوند.

اما واکنش مسئولین طرح به این انتقادات در جای خود قابل توجه بوده و عجیب به نظر می رسد. مسئولین پروژه نخیل در جواب اعتراض دفاتر حفظ محیط زیست گفته‌ اند که آنها زیانی به اکوسیستم وارد نکرده‌اند و بیشتر مرجان های ساحلی در این منطقه، قبلاً مرده بودند! و اینکه «گل و لای ناشی از این عملیات بالاخره نشست خواهد کرد و آب صاف خواهد شد.»!

فردریک لاونی  سرپرست دفتر پشتیبانی از حیات وحش جهان در دبی در گزارشی در سال 2005 اعلام کرد:«این کار، به خصوص در محل ایجاد اولین جزیره، برای محیط زیست طبیعی دبی بسیار زیان آور بود. اتفاقی که افتاده شرم آور است زیرا آنجا یک مکان طبیعی بسیار عالی بود و تا مدتی امکان حفاظت و بازگشت به حالت اولیه وجود داشت و هنوز چیزی از سرمایه طبیعی باقی مانده بود تا با آن بتوان به جایی رسید.

اما آن فرصت از دست رفت و اکنون ما تنها می‌توانیم از ترمیم و تسکین صحبت کنیم». این در حالی است دکتر عماد حفار  رئیس تحقیقات و توسعه پروژه نخیل، در پاسخ به اظهارات لاونی گفت: «من در این تکنولوژی هیچ ایرادی نمی بینم. ما زمانی که این کار را در ابعاد بسیار بسیار وسیع تر انجام دادیم، باید منتظر نتیجه شویم. منظور من از ابعاد بزرگ، ابعادی غول آسا است.»! لاونی، در گزارش‌های بعدی خود اظهار داشت: «متأسفانه مقامات امارات در امر بررسی عواقب این پروژه مخرب موفق نبوده‌اند .»

جالب آنکه سلطان بن سلیم ، مدیر پروژه جزایر مصنوعی می‌گوید که این پروژه خود، موجب پیدایش یک اکوسیستم خواهد شد! وی معتقد است «ته دریای دبی مانند یک بیابان است. من معمولا در آنجا غواصی می‌کردم و در واقع مقدار قابل توجهی از مرجان در آنجا ندیدم. فقط چند صخره محدود، باقی آن تماما صاف و شنی بود و هیچ نشانی از زندگی یا محل مناسبی برای ماهی‌ها در آن دیده نمی‌شد!» عمق این اقدام فاجعه بار امارات متحده عربی همزمان با پایان احداث اولین جزیره نخل نمایان شد. زمانی که به اذعان رسمی مجریان، برای این پروژه 1.65 بیلیون متر مکعب ماسه و 87 میلیون تن صخره جا به جا شد و برای تکمیل آن 1 بیلیون تن صخره به محل آورده شد.

عرب ها، کارشناس در بخش محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست اظهار می کند که توسعه جزایر مصنوعی کشور امارات با سرعت زیادی آغاز شده است. وی در ادامه می افزاید: اگر برنامه های آتی آنها را بنگریم، تا 10 سال آینده تمامی نوار کم عمق ساحلی با جزایر مصنوعی تبدیل به محیط تقریبا خشکی می شود و در نتیجه بخش های دورتر از ساحل نیز کم عمق شده و مورفولوژی خلیج فارس تغییر می کند.آقای عرب ها تاکید می کند:« این امر سبب می شود جریان های دریایی کنونی در خلاف جهت عقربه های ساعت در خلیج فارس که از سمت غرب به شرق هستند و سبب تبادل آب و رسوب خلیج فارس و دریای عمان می شود، دچار اختلال شود و در نتیجه آلاینده های خلیج فارس براحتی خارج نشوند.»

علاوه بر تمام اینها، بقایای دو هواپیمای جنگی، چند جمبو جت و هفت کرجی به اعماق دریا برده شده‌اند تا برای غواصان یک پارک زیر دریایی موضوع دار به وجود بیاورند.

تاثیرات سیاسی
طبق تعاریف‌ سیاسی، «آبهای تحت حاکمیت» 12 مایل و «آبهای تحت صلاحیت» 200 مایل از مرز خاکی هر کشور فاصله دارد. بدین ترتیب اگر کشورهای عربی با ساخت جزایر مصنوعی بر بخش خشکی کشور خود اضافه کنند هیچ بعید نیست که در سالهای آینده بیشتر از آنچه حق واقعی خودشان است، طلب کنند، هرچند که مسئولان وزارت امور خارجه کشور معتقدند که «خط منصف» و مرزهای این کشورهای عربی همان مرزهای قبلی است.  با این حال، با اتمام طرح ساخت جزایر، طول سواحل دبی20 برابر خواهد شد و ظرفیت اسکان یک میلیون نفر را خواهد داشت.

بر اساس ماده123 کنوانسیون کویت در سال1982 امارات متحده عربی باید این اقدام را با هماهنگی و اطلاع رسانی کشورهای حوزه خلیج فارس انجام می داد. طبق اخبار منتشر شده قطر، عمان و بحرین نیز طرح های مشابهی را برای اجرا مورد بررسی قرار داده اندکه در این صورت شاهد افزایش سیطره آنان بر سواحل خلیج فارس خواهیم بود.

نتیجه گیری:
نتیجه آنکه خلیج فارس دارای اکوسیستم نیمه بسته و بسیار حساسی است، هرگونه تغییرات بزرگ در بستر و سطح آن می تواند عوارض برگشت ناپذیری را برجای بگذارد که شاید جبران آنها هرگز امکان پذیر نباشد. ایجاد این جزیره های بزرگ همراه با تغییرات زیادی در بستر و سطح دریا خواهد بود. تغییراتی که به طور قطع زندگی جاندارن و اکوسیستم منطقه را دستخوش تغییرات ناخواسته می کند و باعث از میان رفتن سواحل مرجانی می شود. بنابر اظهارات مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست ایران، ساخت و سازهای درون خلیج فارس برای آب های ساحلی و برای حمل و نقل دریایی مشکل ساز خواهد بود.

این پروژه مخرب، بر اکوسیستم هایی مثل جنگل های حرا، آبسنگ های مرجانی، علفزارهای دریایی تاثیر بسیار منفی را می گذارد وباعث از میان رفتن سواحل مرجانی می گردد. استخراج میلیون ها تن شن وماسه از بستر دریا ،آب های منطقه را گل آلود کرده وحتی بر حرکت کشتی ها نیز می تواند تاثیر بگذارد واکنون آشیانه ساحلی بعضی گونه های دریایی از بین رفته است وجریان های طبیعی آب تغییر مسیر داده است و مبادله آب به خوبی صورت نمی گیرد در نتیجه آلاینده های موجود در آب های خلیج فارس به راحتی خارج نمی گردد.

نهایت آنکه امارات متحده عربی با ساخت جزایر مصنوعی، به منافع اقتصادی آن دست یافته و با گسترش صنعت توریسم خود از بحران مالی کنونی با خسارت کمتری عبور خواهد کرد. اما آنچه در این بین عاید کشورهای همسایه امارت خصوصا جمهوری اسلامی ایران می گردد چیزی نیست جز آلودگی زیست محیطی. اهمیت این مسئله از این نظر می باشد که شیلات جنوبی ایران به عنوانب خشی از منبع درآمدی کشور آسیب جدی خواهد دید.
 
یک مورد دیگر، جریان پمپ آب بود. دکتر چمران‏ دستور داد پمپ‏ های خیلی بزرگ آب را روی دو برج بلند کنار کارون جوش دادیم و با این کار، آب‏ رود کارون را شب‏ ها زیر عراقی‏ ها می‏ انداختیم و تانک ‏های آنها در گل فرو می ‏رفت و زمین‏گیر می ‏شدند.
به گزارش مشرق، «مومن مجمع اضداد است.» البته سبب معیار دنیوی ما انسان هاست که بین کارهای مومن تضاد و تناقض می بینیم. در دورانی که عرفان با چله نشینی و گوشه گیری تعریف می شد، چمران هم دعای «کمیل» را ترجمه کرد و هم بالاترین دوره های »جنگ چریکی» را دید. کسی که عنوان تز دکتری او «باریکه الکترون در منگترون با کاتد سرد» بود، روزی در کنار امام موسی صدر به یاری فقرای لبنان شتافت و روز دیگر وزیر دفاع امام خمینی بود و هم چون یک سرباز در سوسنگرد جنگید. دکتر رضا امراللهی به 3 ابتکار جالب از شهید عارف مجاهد دکتر چمران در دوران 8 ساله دفاع مقدس اشاره کرده که خواندنی است:


دکتر چمران واقعا یک نابغه نظامی و علمی بود. ابتکارهای ایشان در جبهه‌ها واقعا شگفت‌انگیز بود. من فقط به دو سه مورد آن‏ اشاره می‏کنم. یکی از آنها، قصه‏ خورشیدی‏ هاست. کارخانه فولادسازی اهواز پر از آهن بود و عراقی‏ ها تا نزدیکی آنجا آمده بودند؛ آقای چمران دستور داد بچه‏ ها آهن‏ها را به طول‏ 180 سانت ببرند و یک گروه صد نفره برای این کار تشکیل داد. بچه‏ های بسیجی و رزمنده، آهن‏ها را به طور خاصی به هم جوش می ‏دادند و پنج شاخه ‏ای‏ ساخته می‏ شد که به آن خورشیدی می‏ گفتند. بچه ‏ها شاید بین 30 تا 50 هزار خورشیدی درست‏ کردند و آنها را در مسیری 15 کیلومتری در محل‏ عبور تانک‏ های عراقی در راه سوسنگرد به اهواز قرار دادند،جایی که عراقی‏ها از آنجا خیلی فشار می ‏آوردند.با این ابتکار ساده آقای چمران راه‏ عراقی‏ ها بسته شد و دیگر نتوانستند از آن راه جلو بیایند. این خورشیدی‏ ها در شنی تانک‏ ها فرو می‏ رفتند و بدون انفجار آنها را زمین‏ گیر می‏ کردند.
یک مورد دیگر، جریان پمپ آب بود. دکتر چمران‏ دستور داد پمپ‏ های خیلی بزرگ آب را روی دو برج بلند کنار کارون جوش دادیم و با این کار، آب‏ رود کارون را شب‏ ها زیر عراقی‏ ها می‏ انداختیم و تانک ‏های آنها در گل فرو می ‏رفت و زمین‏گیر می ‏شدند.

یک وقت هم شهید چمران دستور داد 300 یا 400 چوب الوار بلند، از همان الوارهای‏ بنایی تهیه کردیم و از بچه ‏ها خواست که‏ قوطی ‏های خالی کمپوت و کنسرو را هم جمع کنند و بعد در آنها کمی روغن سوخته و کاه ریختند و دستور داد روی هر کدام از تخته‏ ها چند تا از این‏ قوطی‏ها را نصب کردند. غروب که می‏شد فتیله‏ این قوطی‏ها را روشن می‏کردند و الوارها را با فاصله روی رودخانه کارون می‏ریختند. دشمن که‏ از دور، آتش و دود روی این الوارها را می‏دید، تصور می‏کرد که نیروی عظیمی از روی رود کارون‏ به سمت آنها می‏رود. باور کنید تا دشمن فهمید که‏ اینها در واقع چیست،نزدیک به دو ماه که این‏ تکنیک برپا بود ، هر چه گلوله داشت توی کارون‏ ریخت! »

 
"لبنان" مقصد بعدی تروریست‌ها؛
اگر چه سقوط القصیر برای گروه‌های تکفیری بسیار تلخ بوده، ولی آنها امید خود را نسبت به تحولات جاری در طرابلس از دست نداده اند و ادامه درگیری های جاری در این شهر را فرصت مناسبی برای اجرای نقشه خود در سیطره بر طرابلس و روستاهای اطراف آن می دانند.
به گزارش گروه بین الملل مشرق، این یک اصل جنگی است که وقتی نیروهای مبارز در یک جبهه شکست خورده و نتوانستند دستاورد قابل توجهی کسب کنند، به دنبال باز کردن جبهه‌های جدید برآیند تا شانس خود را در آن عرصه‌ها آزمایش کنند، این واقعیت را در صحنه مناسبات سیاسی و امنیتی کنونی نیز می‌توان دید، وقتی که طرح دشمن برای براندازی دولت سوریه به عنوان راهبردی‌ترین اولویت نظم نوین صهیونیست‌ها برای احداث خاورمیانه جدید به هم ریخت، بازگشایی فتنه‌های جدید در کشورهای همسایه ترفندی بود که می‌توانست علاوه بر اینکه زمینه‌های حمایت بیشتر از تروریست‌ها از این کشور را فراهم کند، فشار بر این کشورها برای حمله احتمالی خارجی به سوریه را افزایش دهد.

به همین علت بود که بعد از عملیات گسترده ارتش سوریه در القصیر و پیشرفت‌های چشمگیر در روزهای اولیه، ناآرامی‌ها در طرابلس تشدید شد. مولفه‌های امنیتی شمال لبنان و اردوگاه‌های فلسطین مستقر در این بخش‌ها و همچنین تحرکات سلفی‌ها در صیدا نشان از توطئه‌های گسترده‌تری دارد که مرحله به مرحله با پیروزی‌های احتمالی بیشتر ارتش سوریه به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد.

طرابلس از دیرباز همواره در معرض تهدید ناآرامی‌های داخلی قرار داشته و دارد، ساختار اجتماعی و مذهبی در این بخش و وجود دو منطقه متخاصم سنتی شامل باب التبانه سنی نشین و جبل محسن علوی نشین باعث شده تا این دو گروه بویژه اکثریت سنی نشین که رویکردهای سلفی و وهابی نیز در میان آنها گسترش فراوانی دارد، هر از چند گاهی درگیری‌هایی را در منطقه آغاز کنند.

در زیر سابقه درگیری‌های موجود در این مناطق در طول 5 سال اخیر را می‌بینیم:

 23/1/2007: درگیری بین جبل محسن و باب التبانه که به دو کشته و چندین زخمی منجر شد.

10/5/2007: درگیری بین جریان المستقبل و حزب قومی اجتماعی سوریه در حلبا که به کشته شدن 12 نفر و زخمی شدن 14 نفر دیگر منجر شد، بیشتر تلفات این درگیری ها از حزب سوری بودند.

2/8/2007: درگیری بین دو فرد مسلح موتور سوار و گشتی های امنیت داخلی در محله ابو سمرا.

27/11/2007: کشته شدن دو نفر و زخمی شدن 8 نفر در درگیری های مسلحانه در منطقه ابو سمرا در طرابلس که بین حرکت توحید اسلامی و مجموعه ای از هواداران المستقبل ایجاد شد.

14/4/2008: درگیری بین خانواده عنتر از هواداران المستقبل با خانواده قدوره در خیابان دانشکده علوم.

11/5/2008: درگیری بین جبل محسن و باب التبانه که در آن از سلاح های سنگین نیز استفاده شد.

22/6/2008: درگیری های شدید میان باب التبانه و جبل محسن که به کشته شدن دو نفر و زخمی شدن 37 نفر دیگر منجر شد.

29/6/2008: انفجار چندین بمب در مناطق مسکونی التبانه و جبل محسن

9/7/2008: 3 کشته و 60 زخمی در درگیری های ایجاد شده در طرابلس بعد از درگیری های باب التبانه و جبل محسن که به استقرار ارتش در منطقه منجر شد.

25/7/2008: درگیر ی ها میان جبل محسن و باب التبانه و مرگ 9 نفر و زخمی شدن 20 تن دیگر.

27/7/2008: ادامه درگیری ها میان جبل محسن و باب التبانه واستقرار گسترده ارتش در مناطق درگیر.

21/11/2008: درگیری امنیتی میان یک گشتی ارتش با تعدادی از ساکنان طرابلس که منجر به شلیک گلوله و مرگ 3 نفر و زخمی شدن 6 نفر شد.

17/6/2011: ایجاد ناامنی به علت تظاهرات در مناطق التبانه و جبل محسن که 6 کشته و 24 زخمی بر جای گذاشت.

18/6/2011: درگیری بین باب التبانه و جبل محسن که 6 کشته و 14 زخمی بر جای گذاشت.

11/2/2012: درگیری بین جبل محسن و باب التبانه که دو کشته و چندین زخمی بر جای گذاشت.

شانزدهمین دور درگیری‌ها در لبنان که از حدود یک ماه پیش و آغاز معرکه ارتش سوریه در شهر راهبردی القصیر آغاز شده،‌ از چند جهت با درگیری‌های پیشین متمایز است، نکته اول اینکه این درگیری با وجود گذشت نزدیک به یک ماه و کشته و زخمی شدن دهها نفر حالت فرسایشی به خود گرفته و با وجود کنترل گاه و بیگاه ارتش بر محورهای درگیری‌ها، اما فضای طرابلس همچنان حالت امنیتی و شکننده دارد، به این ترتیب برگه طرابلس همواره آماده استفاده گروه های سلفی و تکفیری است تا در صورت نیاز آن را از فتنه داخلی شعله‌ور کند.

•    زمانبندی درگیریهای اخیر که بلافاصله با آغاز درگیری‌های القصیر آغاز شد، نشان از تنیدگی تحولات لبنان به حوادث سوریه دارد، این البته منحصر به تحولات امنیتی نیست و عرصه سیاسی لبنان نیز متاثر از همین فضاست، به عنوان مثال قبل از پیروزی القصیر جریان‌های غرب‌گرای لبنانی و آمریکا هر گونه مشارکت حزب‌الله در دولت لبنان را حتی با وجود احتمال ایجاد خلأ قدرت در کشور رد می‌کردند، اما با تحقق این پیروزی، جریان‌های مذکور به دنبال تسریع در تشکیل دولت حتی با وجود معادله‌های کنونی برآمدند.

روزنامه الجمهوریه در این راستا از تشدید فشارهای آمریکا برای عدم تمدید فعالیت های پارلمان و رأی دادن به اعتراضات مطرح شده علیه این قانون در شورای قانون اساسی خبر داده و نوشت که آمریکا به صورت قوی وارد این خط شده و مورا کونیلی سفیر این کشور در دیدارخود با فواد سنیوره رئیس جریان المستقبل و برخی دیگر از گروه‌های جریان 14 مارس بر برگزاری هر چه سریعتر انتخابات تحت هر هزینه‌ای تاکید کرده است، چرا که روند تحولات سوریه تغییر کرده است و تعیین سرنوشت اوضاع این کشور به نفع دولت بشار اسد رقم خورده و این قطعا در روند تحولات سیاسی لبنان تاثیر خواهد داشت. بنابراین مقامات کاخ سفید اعتقاد دارند تا قبل از نهایی شدن اوضاع سوریه انتخابات باید در لبنان انجام شود.

آمریکایی‌ها همچنین فشارهای زیادی را برای تسریع در تشکیل دولت آغاز کردهاند، منابع سیاسی مطلع اعلام کردند که تماس‌های گسترده‌ای از سوی مقامات واشنگتن در راستای تشکیل دولت لبنان در روزهای کوتاه آینده نهایتا تا 10 روز دیگر برقرار شده است.

•    تعریف شمال لبنان به عنوان پایگاه لوجستیک شورشیان سوری در اواسط هجمه جهانی علیه این کشور در برنامه‌ریزی های غربی باعث حضور گسترده عناصر تکفیری و سلفی مخالف دولت سوریه در این منطقه شد، این مبارزان از اقصی نقاط جهان عازم لبنان شدند تا از گذرگاه‌های این کشور که مورد حمایت برخی سیاسیون نیز بود، وارد سوریه شوند.

به تبع این  افراد، عناصر جاسوسی کشورهای دست اندر کار جنگ نظیر ترکیه، قطر،‌آمریکا و فرانسه نیز وارد عمل شده و روند تحولات منطقه را دنبال کردند. موج تسلیحات اعزام شده از تمامی مناطق دنیا نیز عازم لبنان و بویژه بندر طرابلس شد تا به صورت مستقیم و به تناوب بین افراد مسلح توزیع شود، ستادهای فرماندهی و اتاق‌های نظارت بر عملیات‌های داخل سوریه نیز فعالیت خود را آغاز کردند.

فعالیت‌های این گروه‌ها در شمال لبنان تا حدی بود که آنها گاهی از شمال لبنان به عنوان پناهگاهی استفاده می‌کردند که با انجام پاتک‌های سریع بار دیگر به آن بازمی‌گشتند تا از دسترس ارتش سوریه دور ‌شوند.

با مقاومت ارتش لبنان در برابر این اقدامات و کاسته شدن از سطح ارتباطات در مرزهای سوریه  لبنان، سناریوی فتنه طرابلس رقم خورد تا علاوه بر فشار بر ارتش لبنان، اوضاع داخلی این کشور نیز به سمت ناپایداری کشیده و روند فعالیت‌های دموکراتیک در تصویب قانون انتخابات و تشکیل کابینه را نیز مختل کند.

•    بررسی تحولات امنیتی و سیاسی در لبنان نشان می‌دهد که برخی جریان‌های سیاسی این کشور و بخش زیادی از دستگاه‌های امنیتی لبنان که تحت تسلط جریان های هوادار غرب قرار دارد، موضع جدی نسبت به تحولات شمال لبنان از خود نشان نمی‌دهند، نرم خویی این دستگاه‌ها که لزوما مسئول حفظ امنیت و جان مردم در بخش‌های مختلف کشور هستند، تا جایی پیش رفته که شائبه های هم‌دستی این جریان‌ها با ناآرامی‌های موجود در طرابلس و صیدا نیز از آن بر می‌آید.

به عنوان مثال ترور ناکام شیخ ماهر حمود امام جماعت مسجد القدس صیدا که با هدف اصلی فتنه انگیزی شیعه و سنی صورت گرفت و سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان از آن به عنوان حادثه‌ای مهم و خطرناک یاد کرد، هیچ واکنش جدی از سوی نیروهای امنیتی برای شناسایی و محاکمه عاملان آن را در پی نداشت.

حمایت جریان‌های هوادار غرب از ناآرامی‌های طرابلس و شمال لبنان تا حدی است که جانبداری نمایندگان وابسته به این جریان از ارتش کاهش یافته و حتی در مواردی هجمه‌های تبلیغاتی نیز علیه این موسسه نظامی در لبنان مطرح می‌شود.

•    آنچه درمنطقه روی می‌دهد، در راستای نظم نوینی است که غرب و رژیم صهیونیستی برای آن طراحی کرده است، بر اساس این ساختار، ‌قدرت‌های همسایه رژیم صهیونیستی باید به امارت‌های کوچک واگرا و مخالف هم تجزیه شوند، ناآرامی‌ها در سوریه و لبنان به صورت نامحدود باید ادامه یابد، عراق به عنوان دولت شیعی حامی محور مقاومت تجزیه شود و عربستان نیز به علت پایان تاریخ مصرف شاهزادگان وابسته باید به قدرت‌های کوچکتر و البته وابسته به محافل غربی تبدیل شود.

از این منظر تحولات منطقه مانند تکه‌های یک پازل است که ارتباط قوی با یکدیگر دارد، روزنامه الدیار لبنان در همین راستا با اشاره به ادامه درگیری‌های شهر طرابلس در شمال لبنان نوشت که اگر چه سقوط القصیر برای گروه‌های تکفیری بسیار تلخ بوده، ولی آنها امید خود را نسبت به تحولات جاری در طرابلس از دست نداده اند و ادامه درگیری های جاری در این شهر را فرصت مناسبی برای اجرای نقشه خود در سیطره بر طرابلس و روستاهای اطراف آن می دانند.

از سوی دیگر انطباق منافع جریان‌های لبنانی هوادار غرب با این طرح باعث شده آنها تمایل زیادی به اجرای بندهای آن داشته باشد، چرا که مهم‌ترین اصل این دستورالعمل از بین بردن محور مقاومت و بازدارنده در منطقه است؛ این گروه‌ها معتقدند از بین رفتن دولت سوریه به عنوان پشتیبان و زنجیره رابط محور مقاومت، باعث تضعیف و در نهایت از بین رفتن مقاومت در لبنان نیز خواهد شد و به همین علت از دو سال پیش به جد وارد فعالیت‌های عملی در مخالفت با دولت سوریه شده بودند.

از سوی دیگر جفری فلتمن معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا که این روزها به عنوان مشاور بان کی مون دبیرکل سازمان ملل به فعالیت‌های خود در منطقه ادامه می‌دهد، مهم‌ترین حامی و مجری این طرح است، طرح‌هایی چون براندازی نرم دولت نجیب میقاتی از طریق فریب وی، کشاندن عرصه ناآرامی‌ها منطقه به لبنان و طرابلس و مداخله در رایزنی های تشکیل دولت و تصویب قانون انتخابات از مهم ترین اقدمات دیپلماتیک آمریکا در این راستاست.

همچنین تنها بر اساس یکی از اعترافات رسمی فلتمن، وی اذعان کرده که 500 میلیون دلار برای تخریب وجهه حزب الله لبنان هزینه کرده است. این در حالی است که کارشناسان میزان واقعی مبالغی که برای تخریب مقاومت در منطقه هزینه می‌شود، صدها میلیون دلار برآورد می‌کنند که از سوی آمریکا و برخی رژیم‌های عربی منطقه‌ای هزینه می‌شود.

البته از تحولات سوریه بر می‌آید که این طرح‌ها از همان ابتدا با شکست جدی مواجه شده است، ولید جنبلاط یکی از حامیان اصلی نظم نوین منطقه‌ای در لبنان هنگامی که به عربستان سعودی سفر کرد تا زمینه‌های کودتا علیه دولت را مهیا کند، گفت که تا دو هفته آینده عملیاتی سرنوشت‌ساز برای براندازی اسد انجام خواهد شد، اما با گذشت چندین هفته نه تنها این عملیات ادعایی انجام نشد، بلکه سرنوشت جنگ با نبرد القصیر به نفع مقاومت و سوریه تغییر کرد.

کنترل فضای امنیتی و جلوگیری از بروز فتنه داخلی در عراق و ناتوانی دشمن در تاثیر سیاسی  امنیتی در انتخابات ایران از دیگر شاخص‌های شکست مفتضحانه سناریوی غرب در منطقه است که البته با ادامه پیروزی‌های ارتش سوریه در دمشق و حلب تکمیل‌تر هم خواهد شد.
 
 
 
 
 
تصویری از بوسه شهید زلغوط بر گونه دختر نوزادش ؛ و عکسی از لحظه ای که دخترش هنگام دفن پدر با وی وداع می کند...
به گزارش مشرق به نقل از ابنا، شهید مجاهد «حسن اسماعیل زلغوط» یکی دیگر از جوانان شیعه لبنانی است که در عملیات جهادی و در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب(س) و مقدسات اسلامی شربت شهادت را نوشید.

شهید زلغوط روز دوشنبه 27 خرداد 1392 به دست تروریست های مسلح در سوریه به شهادت رسید.

مراسم بزرگداشت این شهید با حضور مردم مقاوم منطقه و مقامات و مسئولین لبنانی در روستای "بیت لیف" ـ که در جنوبی ترین نقطه لبنان و در مرز با رژیم صهیونیستی قرار دارد ـ برگزار شد.

در این مراسم که «مهدی شوشتری» پیام سفیر جمهوری اسلامی ایران را قرائت کرد «حجت الاسلام و المسلمین موسوی تبریزی» نماینده مجمع جهانی اهل بیت(ع) نیز حضور داشت.

اما در تصاویر منتشر شده از این شهید سه تصویر تکان دهنده به یادگار مانده است:

تصویری از بوسه شهید زلغوط بر گونه دختر نوزادش ؛ و عکسی از لحظه ای که دخترش هنگام دفن پدر با وی وداع می کند...

 

وداع شهید حسن زلغوط با فرزندش

وداع دختر شهید حسن زلغوط با پدرش

 اما شاید باشکوه تر از وداع این پدر و دختر، رابطه ای است که این شهید با پدرش داشته است:

شهید زلغوط در قسمتی از وصیت نامه خود خطاب به پدرش نوشته است: "در تو انسانی را دیدم که مجاهد و صبور است و جز از خداوند از کسی نمی هراسد. تو الگوی صبر هستی و من قدرت خود در جهاد را از تو گرفته ام. امیدوارم که از من راضی باشد...".

و «اسماعیل زلغوط» پدر شهید حسن زلغوط نیز بر سر مزار فرزندش ـ که در دفاع از حرم فرزندان خاندان نبوت جان باخت ـ خطاب به صدیقه طاهره گفت: "ﻳﺎ ﻓﺎﻃﻤه زهرا آیا از ما راضی هستی؟" و سپس همچون مقتدایش زینب کبری(س) دست به نیایش برداشت که: "ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺗﻘﺒﻞ ﻣﻨﺎ ﻫﺬﺍ ﺍﻟﻘﺮﺑﺎﻥ ... خدایا این قربانی را از ما بپذیر...". 

پدر شهید حسن زلغوط بر مزار فرزندش: خدایا این قربانی را از ما بپذیر...

 

و اینگونه است که در مکتب مجاهدان حزب الله لبنان، جهاد و شهادت را پسر از پدر به ارث می برد و برای فرزندانش به یادگار می گذارد...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تصاویری از شهید مجاهد حسن ابراهیم زلغوط

 

 

 

تصاویری از مراسم بزرگداشت شهید حسن ابراهیم زلغوط

حجت الاسلام والمسلمن سید حسن موسوی تبریزی نماینده مجمع در مراسم ختم شهید زلقوط

 

اما چرا حزب الله در سوریه دخالت کرد؟

 «ما آخرین طرفی بودیم که در سوریه دخالت کردیم و قبل از ما جریان المستقبل و جریانهای دیگر لبنانی که نمی‌خواهم نام آنها را ببرم دخالت کرده بودند. اگر ما به نفع مخالفان وارد عمل می‌شدیم آنگاه حزب الله واقعی بودیم و این دخالت ما مبارک بود... نیروهای ارتش سوریه در مناطق مختلف سوریه می‌جنگند و ما بخشی از مسئولیت در مقابله با این طرح آمریکایی ـ اسرائیلی و تکفیری هستیم که خواستار ویرانی کل منطقه و نه فقط سوریه است. ما در سوریه دخالت کردیم و آن را به صراحت نیز بیان کردیم و آن را پنهان نکردیم. ما جوانانمان را به سوریه نفرستادیم و بگوییم پتو و شیر توزیع می‌کنیم و اگر کشته شدند آنها را در سوریه دفن کنیم و خانواده آنها را در لبنان ساکت کنیم.»

این بخشی از سخنرانی «حجت الاسلام سید حسن نصرالله» در 23 خرداد 1392 بود که طی آن ضمن اشاره صریح به حضور حزب الله در معرکه سوریه، بخشی از دلایل خود را نیز ذکر کرده است.

طی هفته‌های گذشته و با پررنگ شدن موضوع حضور حزب الله در سوریه، بخشی از کشورهای عربی و نیز غرب به این موضوع واکنش نشان داده و این حضور را محکوم کردند.

نصر الله پیش از این نیز به حضور نیروهای حزب الله در سوریه و مشخصاً نبرد القصیر اشاره کرده و دلیل خود را حضور شهروندان لبنانی در این منطقه خوانده بود.

سوریه حلقه‌ای از زنجیره مقاومت در منطقه است که امروز بیش از پیش نیازمند کشورها، جریانات و گروه‌هایی است که پیش از این در نبرد با رژیم صهیونیستی به آنها یاری رسانده است.

نبرد القصیر را می‌توان نقطه عطف تحولات و نا آرامی‌های 2 ساله این کشور دانست که در کنار آن وجود شهروندان لبنانی در این منطقه دو علت مهمی هستند که حزب الله را وادار به ورود به جنگ سوریه کرد.

زمانیکه عربستان، قطر، ترکیه، تونس و لیبی در منطقه و نیز برخی کشورهای غربی نظیر فرانسه، انگلیس و آلمان به همراهی آمریکا از هزاران کیلومتر دورتر، با صرف میلیاردها دلار هزینه و ارسال تسلیحات، تلاش دارند تا تحولات سوریه را مدیریت کنند، چرا حزب الله که در همسایگی سوریه قرار گرفته برای تثبیت امنیت آینده خود دست به اقدامی نزند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد