دفاع از «اسد» تا کجا؟
پاسخ صادقزیباکلام به طائب دربارهخوزستان
کد مطلب : 8955
گروه سیاسی- رسانهها: صادق زیباکلام در یادداشتی در روزنامه قانون نوشت: اظهارات جناب طائب مبنی بر اینکه ایران حمله به سوریه را به مثابه حمله به خوزستان تلقی خواهد کرد، از چند جهت قابل تامل است. اینکه یا اساسا یک کشور خارجی چرا برای ما باید اهمیت داشته باشد و آیا می تواند و درست است که بگوییم برای ما به اندازه میهن و خاک کشور ما ارزش دارد، اولین نکته قابل تامل اظهار نظر آقای طائب است.
نکته دوم اینکه آیا غرب گفته است میتواند به سوریه حمله کند که آقای طائب این چنین برآشفتهاند برخلاف آنچه که اصولگرایان در ایران تبلیغ میکنند، نه غرب، نه ناتو و نه آمریکا و اروپا به هیچ روی قصد به کارگیری زور و سرنگون کردن رژیم بشار اسد را از طریق نظامی ندارند. آنها حتی برخلاف آنچه که در ایران تبلیغ می شود، حتی با طرح یا پیشنهاد پرواز ممنوع در سوریه مخالفت میکنند. یا برخلاف آنچه که در ایران تبلیغ میشود، آمریکاییها خیلی جدی جلوی دادن دفاع ضد هوایی به مخالفان رژیم سوریه را گرفته اند. علی رغم فشار مخالفان بشار اسد و باوجود اصرار ترکیه، قطر، عربستان و احیانا هم مصر و سایر کشورهای عربی مخالف رژیم اسد آمریکاییها حاضر نشدند که تسلیحات ضد هوایی در اختیار مخالفان قرار گیرد. بنابراین ارتش سوریه با استفاده از نیروی هوایی و هلیکوپتر مطمئنا مخالفان و مناطقی که توانستهاند از چنگ رژیم سوریه درآورند مورد حملات سنگین و نیز تلفات ویرانگر هوایی قرار می دهند.
مخالفان مناطقی را آزاد میکنند و در آن مستقر میشوند و ارتش سوریه آن منطقه را بمباران میکند و تلفات سنگینی به مخالفان وارد می کند. درحالی که اگر مخالفان تسلیحات ضد هوایی داشتند می توانستند از مناطقی که آزادساخته اند در برابر بمباران های سنگین ارتش سوریه دفاع کنند. اما آنان از هیچ دفاع ضد هوایی موثر برخوردار نیستند و آسمان سوریه به طور کامل در اختیار رژیم بشار اسد است. علت مخالفت آمریکایی ها با دراختیار گرفتن دفاع ضد هوایی در اختیار مخالفان این است که در بین آنها نیروهای رادیکال اسلامگرا از جمله القاعده وجود دارد. آمریکاییها نگران هستند که اگر موشک های زمین به هوا در اختیار مخالفان قرار گیرد، ممکن است آنقدرها طول نکشد که یکی از این موشکها به جای هدف قرار دادن بمبافکنهای سوریه به هواپیماهای مسافربری در آسمان اروپا، آمریکا، آسیا یا آفریقا حمله کنند. به واسطه این مسئله پیشرفت مخالفان بسیار به کندی صورت می گیرد. زیرا هر نوع تجمع و تحرک جدی مخالفان علیه ارتش سوریه را نیروی هوایی به شدت بمباران میکند. البته که وضع برای همیشه اینگونه نخواهد ماند و بالاخره نیروهای مخالف خواهند توانست تسلیحات ضد هوایی به دست آورند و در نتیجه پیشرفتهای نظامیشان سرعت خواهد گرفت.
نکته سوم که آقای طائب و همفکرانشان در ایران روی آن خیلی تأکید میکنند آن است که سوریه را جزو جبهه مقاومت میدانند؛ همراه ایران، حزبا... و حماس. اولا که حماس و فلسطینیها مدتهاست خرج خودشان را از رژیم بشار اسد جدا کردهاند و به مخالفان پیوستهاند. حماس که ستون فقرات آن، اسلامگرا و اخوانالمسلمین است، چگونه میتواند به اخوانالمسلمین سوریه، مصر و سایر جهان عرب پشت کند و از رژیم سکولار بشار اسد دفاع کند؟
ثانیا، خوب است اصولگرایان آماری از تلاشهای ضد اسرائیلی رژیم سوریه از سال ۱۳۵۲ که جنگ رمضان به پایان رسید به مردم ایران دهند و بگویند ظرف قریب به ۴۰ سال گذشته رژیم حاکم بر سوریه دست به کدام اقدام ضد اسرائیلی زده است؟ بالاخره میرسیم به شاهبیت قضیه. علویها که قاطبه رژیم حاکم بر سوریه را ظرف ۵۰ سال گذشته تشکیل میدادند، نزدیک به ۱۲ درصد جمعیت ۲۲ میلیون نفری.سوریه را نیز تشکیل نمی دهند. این ۱۲درصد یا نزدیک به ۲ میلیون سوری در ۵۰ سال گذشته تمامی قدرت نظامی انتظامی امنیتی دیپلماسی مجریه مقننه و اقتصادی این کشور را در دست داشتهاند.
آقای طائب و همفکرانشان در ایران بدون توجه به واقعیت های سوریه متاسفانه منافع کوتاه مدت حاکمیت را قربانی منافع بلندمدت ایران در جهان عرب و خاورمیانه میکنند. حاصل سیاست ها و موضع گیری های ما در قبال سوریه این شده که ما به جای در کنار مردم سوریه قرار گرفتن، در کنار روسیه، چین و ۲ میلیون علوی سوریه قرار گرفتیم. بعد هم آمریکا و استعمار را محکوم می کنیم که میان ایران شیعی و اعراب سنی شکاف و دشمنی ایجاد می کنند.