سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

بررسی نظرات صاحب نظران اهوازی

 

اهواز کلانشهر بی موزه

|ندا عزیزیه|

موزه ها از شاخصه های مهم نظام های شهری هستند و وظیفه ی آنها هویت بخشی و ارتقاء سطح فرهنگ یک شهر است. موزه را دروازه ورود به روح و شخصیت یک شهر می دانند. نگاهی به کارکرد موزه ها در شهرهای مختلف دنیا نشان می دهد موزه فاکتور مهمی در توسعه فرهنگی گردشگری و اقتصادی یک شهر به حساب می آید .
موزه ها انواع مختلفی دارند که هر کدام بر مبنای یک هدف خاص بنیان گذاری شده اند، اما مهترین و جه مشترک تمامی موزه ها پر کردن شکافی است که میان مردم یک منطقه در تقابل با جهان اطراف و یا حتی پر کردن شکافی است که میان نسل امروز با گذشته ی خویش دارد.
به عنوان مثال موزه ی هدف هنر شارجه با سه هزار اثر هنری از هنرمندان سراسر جهان و چهار هزار عنوان کتاب تخصصی هنر به دو زبان لاتین و عربی به منظور توسعه و ایجاد تعامل  و گفتگو میان هنرمندان عرب با سایر هنرمندان جهان ایجاد شده است .
و یا در زمینه ی معرفی اقوام و فرهنگ ها می توان به موزه ملی سرخپوستان آمریکا در سال ۱۹۰۳ که توسط جرج گوستاو هی پایه ریزی شد، اشاره کرد .او کسی بود که به اکثر نقاط آمریکای شمالی و جنوبی سفر کرد و به جمع آوری اشیا بومی سرخپوستان پرداخت و بالاخره توانست موزه را در سال ۱۹۲۲ در شهر نیویورک افتتاح نماید .این موزه شامل مجموعه ای است شامل بیش از ۸۰۰۰۰۰ شئ و ۱۲۵۰۰۰ عکس از زندگی سرخپوستان آمریکا است و جایی است که بازدیدکنندگان با فرهنگ و هنر ناب سرخپوستان که زمانی مورد بی مهری سفیدپوستان قرارگرفته اند آشنا می شوند.
اما در استان خوزستان و شهر اهواز که از لحاظ ارزشهای تاریخی و فرهنگی و وجود اقوام و ادیان متنوع خود یک موزه ی زنده است هیچ اقدامی در خصوص احداث و بهره برداری از یک موزه در اهواز صورت نگرفته است.
با وجود این همه تنوع فرهنگی آیا متولیان فرهنگی، اهواز را شهری بدون نیاز به یک موزه می دانند یا از  نقش مهم موزه ها  در توسعه شهر و  ارتقاء فرهنگ جامعه بی اطلاعند.آیا مدیران فرهنگی خوزستان فاصله ای را میان نسل امروز با فرهنگ دیرین خود و در میان اقوام مختلف از شوشتری و بختیاری و عرب و ... احساس نمی کنند. آیا موزه بهترین مکان جهت ایجاد تعامل و گفتگو میان اقوام و فرهنگ های دیرین خوزستان نیست؟ و چه مکانی بهتر از یک موزه می تواند نسل جدید را با ارزش های دینی فرهنگی و بومی خود آشتی دهد؟خانه های قدیمی بسیاری در اهواز وجود دارد که امکان بازدید برای آنها فراهم نیست. گردشگران بسیاری اهواز را صرفا جهت اقامت شبانه انتخاب می کنند. در حالیکه با تبدیل بسیاری از این خانه ها قدیمی به موزه می توان جلوه های فرهنگی اهواز و اقوام متنوع آن را به تصویر کشید و با یک کاربری جدید زندگی دوباره ای به این خانه های قدیمی بخشید .
موزه هنرمعاصر اهواز صرفا نام یک موزه را یدک می کشد و با برگزاری نمایشگاههای هنری و انفرادی و متاسفانه مناسبتی نیز صرفا کمی از معضل کمبود فضای نمایشگاهی اهواز را جبران کرده است.در حالیکه وظیفه موزه های هنرهای معاصر نه تنها گرد آوری ، حفظ و نمایش و معرفی آثار هنری است بلکه وظیفه ی مهمتر آنها  همگانی کردن هنر و توسعه ی آن است .
بدون در نظر گرفتن تعریفی مشخص در مورد هنر معاصر و مشخص نمودن اهداف و سیاست های کلی، نمی توان مکانی را موزه دانست.در قیاس با این موزه به عنوان نمونه موزه سنت لوئیس امریکا که شهری در ایالت میزوری آمریکا و در نزدیکی جاده واشنگتن قرار دارد پلی میان شهروندان خود و جهان بیرون است. این موزه موسسه ای بدون مجموعه است که برنامه های خود را به برگزاری نمایشگاههای هنرهای تجسمی و برنامه های آموزشی مختص کرده است. این موزه با برگزاری جشنواره های برنامه های جانبی فراوان به صورت رایگان و یا با هزینه های ناچیز تلاش می کند توجه مردم را به موزه جلب کنند و بدون هیچ گونه توقع و چشم داشتی سطح فرهنگ عمومی مردم را ارتقا داده و شهروندان سنت لوئیسی را با تحولات هنری جهان آشنا می سازند.هیچگونه فعالیت فرهنگی هدفمند دراهواز اتفاق نمی افتد و بسیاری از مدیران فرهنگی نسبت به اهمیت مسئله غافل هستند. در حالیکه خشونت های قبیله ای ، بزهکاری ، اعتیاد ، الگوبرداری های نادرست که در بین جوانان رایج است  بیش از آنکه از مسائلی چون فقر اقتصادی باشد ناشی از فقر فرهنگی است.توجه به توسعه ی موزه ها به مثابه یک مرکز فرهنگی هنری نقش به سزایی در کاهش معضلات اجتماعی و خشونت در سطح جامعه دارد. موزه مکانی است که خود را در برابر معضلاتی که جامعه را تهدید می کند مسئول می داند و  تفاوت های فرهنگی را ارج می نهد و بهترین مکان جهت برانگیختن حس احترام ، درک متقابل در میان تمام فرهنگ های ساکن در اهواز می باشد.
* کارشناس موزه

مصائب روستاهای خوزستان در حوزه تحصیل

|قاسم منصور آل کثیر|

وجود بیش از چهار هزار روستا در خوزستان نشان از جمعیت چشمگیر غیرشهری در این استان دارد. جمعیتی که در عصر حاضر با توجه به پدیده جدید اینترنت و مرگ فاصله ها اما هنوز از امکانات اولیه، فرسنگ ها دور مانده اند. در خوزستان هنوز هستند روستاهای دور و نزدیک از مرکز استان که حتی مدرسه ابتدایی ندارند. برخی نیز که دارای مدرسه ابتدایی هستند وضعیت شان در شرایط بسیار سختی است، به طوری که در زمستان هیچ وسیله گرمایشی ندارند. مشکلاتی همچون نبود آب شرب و سرویس بهداشتی در برخی از مدارس روستاهای شهرستان شوش دانش آموزان را از رفتن به مدرسه و کسب دانش متنفر کرده است. روستای خیط در گوشه یی از اهواز و 110 دانش آموز در روستای حفیره از توابع اهواز که حتی یک سرویس بهداشتی سالم ندارند.

آن سوتر از اهواز، مدرسه ابتدایی مجموعه روستای «مگرن» از توابع شوش که جمعیتی قریب به هشت هزار نفر دارد، روستاهای «غزاله»، «بیت مندیل» و «سواده» از توابع رامهرمز، روستاهای «چم صبی»، «سبع اگطاع» از توابع رامشیر، روستای «دشت لیر»، «چال بلوطک»، «قلعه بردی» از توابع اندیکا که برخی از آنها در کانکس مشغول تحصیل اند و... تنها نمونه هایی از روستاهایی هستند که با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می کنند. گذشته از این، طبق گفته های مسوولان تمام مدارس روستایی شهرستان شوش فاقد کتابخانه هستند و تنها معلمان برای حل این مشکل در برخی از مدارس،خود مبادرت به راه اندازی کتابخانه کرده اند.

این یعنی دانش آموزان تا مقاطع راهنمایی و دبیرستان از وجود کتابی غیر از کتب درسی بی خبرند. مناسب است آموزش و پرورش، واقع بینانه تر و مبتنی بر آمار دقیق، با بحث بی سوادی برخورد کند و متولیان امر درباره میزان بی سوادی، کودکان بازمانده از تحصیل، حقیقت را فدای مصالح مدیریتی نکنند و با تکیه بر آمار، نگاه ویژه یی به آموزش عمومی داشته باشند، برای بچه هایی که به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی دبستان یا راهنمایی را رها می کنند، برنامه هایی مشخص داشته باشند تا مانع از بازتولید بی سوادی در سال های آتی شوند. جدای از بحث مشکلات مدارس، وجود معلمان غیر بومی و سرباز معلم در این مناطق سبب ساز کم توجهی به مبحث آموزش شده است.

نپرداختن به حضور و غیاب دانش آموزان در مدارس و... از آسیب هایی است که نیاز به توجه بیشتری از جانب آموزش و پرورش دارد. برخی جامعه شناسان کشور بر این باورند که ما تا خود را، تاریخ خود را و فرهنگ خود را نشناسیم نمی توانیم حضور جهانی موثر داشته باشیم و این یک رویای بیهوده است که در انتهایش کابوس تقلب های علمی قرار دارد. بنابراین ما امکانات داریم و سوء مدیریت از یک سو و انفعال فردی کنشگران از سوی دیگر دو مشکل اساسی هستند که مانع از آن می شوند که بتوانیم جایگاهی درخور خود در جهان علم داشته باشیم.

در سطح بالاتر نیز در خوزستان: روابط الکترونیک، اینترنت و سایر امکانات فناورانه یی که امروز در خدمت همه است در دانشگاه آن طور که باید و شاید مورد استفاده قرار نمی گیرند. در نهایت نیاز به توسعه انسانی در خوزستان به عنوان بخشی از این پهنه بزرگ مورد کم عنایتی مسوولان قرار گرفته است. برای پیشبرد اهداف آموزشی و توسعه، نیاز ویژه به برطرف کردن مشکلات مدارس روستاها توسط افراد متخصص و بومی محسوس است.

 

تناقض در برنامه و عمل شهر سازی:اهواز را کوچک کنیم یا بزرگ؟!

|غلامرضا فروغی نیا|

در حالیکه ظرف ماه جاری خبر شهرستان شدن یکی از محلات اهواز یعنی "کوت عبداله" بسیاری را متعجب نمود خبر دیگری این حیرت و سرگردانی را دوچندان کرد و آنهم "الحاق قطعه زمینی در منطقه روستایی چم السخیل به شهر اهوازآنهم صرفاً برای رضایت تعدادی از بنکداران مرکزیت شهر اهواز از سوی شورای برنامه ریزی استان خوزستان!

بیاد داریم که سال های سال جدال های کلامی بر سر مساله الحاق منطقه" عین دو" به اهواز چه فرازها و فرودهایی را طی نمود و عده ای در سوی مخالف و عده دیگری در طرف موافق حتی تا پیامدهای حاشیه ای هم برای آن طرح گردید اما چگونه است که بنکداران که می بایستی از سال 1372 هسته مرکزی شهر اهواز را ترک کنند و ترک نکرده و ا حتمالاً ترک هم نخواهند نمود این گونه از سوی دستگاه های ذیربط مورد محبت و نوازش قرار می گیرند.



آیا زمینی که یک شبه راه صد ساله به نقشه جامع شهری شدن را طی می کند برای مالکین و بنکداران میلیاردها تومان ارزش اضافی ایجاد نخواهد نمود؟

جالب است بدانیم که دکتر حجازی استاندار خوزستان با پیش بینی همین مساله در خبر انعکاس یافته از وی در تاریخ 10/2/1391 می گوید: "واگذاری زمین جدید برای احداث مجتمع بنکداران باعث بورس بازی و افزایش بادکنکی قیمت زمین خواهد شد." اما چگونه است در شرایطی که سیاست تشکیل شهرهای 13 گانه جدید در خوزستان به وزارت کشور پیشنهاد شده با پیشنهاد شهرداری اهواز زمین منطقه "چم السخیل" به نقشه جامع شهر اهواز متصل می شود و در آینده نزدیک باعث صعود بقول استاندار محترم خوزستان بادکنکی و بورس بازی همین و می شود؟ بواقع برای افکار عمومی این سوال باقی است که منطقه کوت عبداله برای جزیی از نقشه جامع اهواز ماندن سزاوارتر است یا منطقه چم السخیل برای رضایت بنکدارانی که هسته مرکزی شهر اهواز را به گروگان گرفته اند؟



از نکات جالب توجه در همین رابطه اظهارنظر شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است که طی نامه شماره 68689/170/89 مورخه 18/3/1389صراحتا این قطعه زمین را محدوده نفتی اعلام کرده که امکان واگذاری ندارد مع ذالک شورای برنامه ریزی در تناقض با این مساله مبادرت به الحاق آن به نقشه جامع شهر اهواز می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد