اخبار عقب ماندگی و مشکلات موجود خوزستان

قطعی برق ؛سوغات گرما و شرجی

|میثم برون |

 وقتی می خواهیم از مشکلات زندگی در شهری مثل اهواز نام ببریم، پس از شمردن معضلاتی مثل ریزگردها، عقب ماندگی از کلانشهرهای در حد و اندازه های اهواز، اوضاع اسفناک کارون و بسیاری ناهنجاری های زیست محیطی دیگر، زمانی که به مشکل همیشگی یعنی گرما و شرجی و کلا تابستان های اهواز می رسیم آن را جزوی از زندگی خود می دانیم چرا که اقلیم و آب و هوا چیزی نیست که تغییر محسوس آن به دست مدیریت انسانی باشد هرچند که تاثیری که توسعه فضای سبز می تواند بر تعدیل هوا داشته باشد قابل توجه است.

اما با چشم پوشی از آن تنها راه مدیریت برای زندگی در چنین شرایطی عادت کردن به این نوع آب و هواست چرا که کار کردن که هیچ،حتا راه رفتن زیر آفتابی که 55 درجه گرما را نازل می کند برای هر انسانی تاب آوردنی نیست. اما در این بین اتفاقاتی می افتد که به هیچ وجه قابل قبول نیست و آن هم قطعی برق در بدترین شرایط آب و هوایی است آن هم در استانی که بیش از 80 درصد انرژی کشور را تولید و تامین می نماید و از سوی دیگر در جوار خود باید شاهد طرح ایجاد نیروگاه برق در کشوری باشد که 8 سال بر سر این استان بعنوان خط مقدم جنگ چه بلاها که نیاورد.

اگر نمی توانیم در تغییر اقلیم استان نقش داشته باشیم و آن را خدادادی می دانیم، شکایتی نیست ولی با زبان روزه در خانه و یا اداره خود عرق ریختن به هیچ عنوان پذیرفتنی نخواهد بود. این شرایط بی برقی در مرکز نسبت به بیشتر شهرهای استان ساعات کمتری را شامل می شود چرا که در شهرهایی همچون آبادان و خرمشهر که هم گرمای هوا شدیدتر است و هم محرومیت در آنها بیشتر، طبق شنیده ها حتا شاهد قطع برق یک منطقه برای چتد روز هستیم که با این اوصاف هیچ جای آرامش و استراحت و فرار از این گرما برای بعضی از مردم وجود ندارد.

مردم این استان به هیچ وجه شایسته این مشقت ها نیستند چراکه هم بدترین دوران زندگی را در سالهای جنگ سپری کردند و امروز هم با نگاهی به آمارهای ارائه شده از سوی مسوولین مشاهده می شود که بیشترین صرفه جویی در مصرف برق با وجود داشتن چنین هوایی و دارا بودن بیشترین سدهای تولید انرژی برق آبی متعلق به خوزستان بود که ارزش ریالی این میزان صرفه جویی یک هزار و 250 میلیارد ریال، معادل هزینه ساخت یک نیروگاه 105 مگاواتی برق اهلام شد ولی نتیجه این همه همکاری چیزی جز بی برقی برای استان نبوده است!

مدیریت اول استان و تمامی دستگاه های ذی ربط و مرتبط با مسئله برق باید وظیفه خود بدانند که تمهیداتی بیندیشند تا تنها در صورت بروز حادثه ای، برق بر سر این مردم قطع شود و به هیچ عنوان اجازه به خود ندهند که برنامه ریزی برای قطع نوبتی برق بخصوص در شهرهایی که این موضوع به بیشترین حد خود رسیده در دستور کار قرار گیرد که این امر همانا جفا در حق آنهاست. اینن بی برقی مطمئنا برای خانواده های مدیران پیش نمی آید وگرنه درد سایرین را می فهمیدند و به هیچ وجه اجازه رخ دادن آن را نمی دادند.