یک خبر اجتماعی

پنجمین گزارش از پیگیری درمان «رویا»؛

تحقق یکی دیگر از رویاهای دختر شوشتری + تصاویر

در آستانه نوروز، چه خبری بهتر از این: دختری که چند ماه پیش از دردش برایتان نوشته بودیم، اکنون چند روزی است که از بیمارستان ترخیص شده و به آغوش خانواده‌اش برگشته؛ حتی بهتر، به منزل جدیدی پا گذاشته و فعلا لازم نیست غصه بخورد که صاحبخانه جوابشان کرده یا ... حالا به کمک مردم مهربان، هم مشکل منزل رویا حل شده و هم دیگر لازم نیست از آینه گریزان باشد.

کد خبر: ۲۳۳۶۵۷

تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۹:۱۲

اکنون به یاری خدا و لطف مردم انسان‌دوست کشورمان، مرحله اولیه جراحی‌های دختر جوان به اتمام رسیده و او می تواند به منزل جدیدی برود که فرد خیری برایشان فراهم کرده است؛ دوران استراحت و بهبودی که با عید باستانی نوروز همزمان شده و قرار است در منزلی سپری شود که بوی نویی می دهد؛ مثل چهره جدید «رویا».

به گزارش «تابناک»، پنجمین گزارش رویا، دختر دردمند شوشتری، در حالی منتشر می‌شود که تقریبا دو ماهی از اولین گزارش می‌گذرد و نتیجه این پیگیری‌ها این شد که رویا در بیمارستان طالقانی اهواز بستری شد و بعد از انجام دومین عمل جراحی، اکنون که چند روزی به سال نو باقی مانده است، رویا از بیمارستان مرخص شده و به امید جراحی‌های سال آینده، به آغوش خانواده بازگشت.

با این تفاوت که از اتاق چند متری‌ای که پیش از این با مادرش در آن سکونت داشت، به کمک یکی از هم وطنان خیرمان، به خانه‌ای جدید نقل مکان کرده که امکانات به مراتب بیشتری دارد و اصلا زمین تا آسمان با شرایط قبلی متفاوت است.

خانم محمودی، گزارشگر پایگاه خبری شوشان که نخستین راوی ماجرای رویا است، ماجرا را این گونه شرح می‌دهد: روز یک‌شنبه مسیر بیمارستان طالقانی را خوشحال‌تر از همیشه برای دیدن رویا طی کردم؛ یک ساعتی می‌شد که خبر مرخصی رویا را شنیده بودم. بعد از گفتگویی کوتاه با حراست بیمارستان، توانستم به بخش بستری راه پیدا کنم؛ حیاط بیمارستان خلوت بود و گویا بیماران و همراهانشان به پیشواز نوروز رفته بودند و حالا نوبت رویا بود که با روحیه‌ای بهتر از قبل به فکر سال نو باشد.

 پشت ایستگاه پرستاری ایستادیم و سراغ رویا را گرفتیم و منتظر ماندیم تا خانواده رویا بیایند و همه با هم این خبر خوش را به وی بدهیم.

وقتی وارد اتاق رویا شدیم رویا خوشحال بود. طبق تکه کلام همیشگی‌اش من را «خاله» صدا کرد. اطرافش پر بود از هدیه و کادوهای مردم. چیزهایی را که برایش آورده بودند را نشانم داد و با مهربانی گفت: «هرکدام را که دوست داری بردار...» سپس با شور و اشتیاق مهیای ترک بیمارستان شد و بیمارستان را تا دیدار دوباره در سال ۹۱ ترک کرد. البته قبل از آن، به تک تک اتاق‌ها سرکشی کرد و از دوستانش و تمامی بیماران آنجا خداحافظی کرد و بعد، همگی با هم راهی خانه جدیدشان شدیم.

فرد خیری که از رنج سفر از تهران را تحمل کرده بود تا خودش مستقیم پیگیر کارهای رویا باشد و برای او خانه‌ای تهیه نماید، می گفت:

«چندی پیش از طریق یکی از دوستان که در جریان مشکلات رویا و بیماری او قرار گرفته بود، از ماجرا با خبر شدم و با هم تصمیم گرفتیم که برای کمک به رویا، خودمان وارد عمل شویم.

به محض ورود به اهواز، وقتی شعله‌های زیاد آتش پالایشگاه‌های نفت را دیدم، در دلم حسرت خوردم و گفتم با این همه سرمایه و منابع، چرا باید آدم فقیر وجود داشته باشد.

بعد از آن به دفتر شوشان رفتم و از آنجا توانستم مستقیم با رویا در ارتباط باشم و اوضاع او را بررسی کنم که بعد از پیگیری متوجه شدم که در حال حاضر، تامین مسکن برای ایشان از اولویت برخوردار است و خانه‌ای برایشان رهن کردم.

فکر می‌کنم اگر مسولین‌‌ از همان ابتدای امر به فکر رویا بودند و از پیش‌روی بیماریش جلوگیری می‌کردند، حالا اوضاع بهتر بود.»

و به محض ورود رویا به خانه جدید، به همین نکته بسنده کرد که «ببخشید وسعمان تا همین اندازه می‌رسید.»

اکنون رویا پس از انجام دو عمل جراحی، وارد خانه جدیدی شده و به گفته مسئولین بیمارستان،  لازم است که در سال آتی هم چند جراحی دیگر را پشت سر بگذارد تا ظاهرش به شرایط طبیعی برگردد.

دکتر گلبهار رییس بیمارستان گلستان در این باره می‌گوید: در سال آینده صورت، کمر و انگشت دست بیمار جراحی خواهد شد و بدین ترتیب، در نوبت بعدی مراجعه وی، اقدامات تکمیلی و جراحی پلاستیک را پی خواهیم گرفت.

حالا رویا در آستانه سال نو، در شرایطی قرار گرفته که شاید تا چند ماه پیش رویایش را می‌دید؛ تغییر در وضعیتی که مانع حضورش در اجتماع می‌شد و کوچ از منزلی که صاحب‌خانه جوابشان کرده بود. آن هم به کمک مردمانی که هم درد را خوب می‌فهمند و هم حاضرند که برای یاری رساندن به هم نوعشان، بی‌ توقع مطرح شدن نام، به کمک بشتابند.

بیایید هم دعا کنیم و هم بر تلاشمان بیافزاییم که به یاری خدا و در سال آینده، رویاهای بیشتری به خوشی نزدیک شوند ...